جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

فایل شده {سایه نوش} اثر •عسل کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط STARLET با نام {سایه نوش} اثر •عسل کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,540 بازدید, 35 پاسخ و 11 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع {سایه نوش} اثر •عسل کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع STARLET
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط STARLET
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10
به نام خالق قلم و زیبایی کلام
1000040521.png
نام دلنوشته سایه‌نوش
ژانر: اجتماعی
دلنویس:عسل
عضو دفتر نظارت ادبی دوم
ویراستار: @سپید
کپیست: @Nella
مقدمه:
بر پوست تاریخ، رد انگشتانی مانده که هیچ نامی ندارند.
زنانی که با تار شب، خورشید را دوختند، اما هیچ سپیده‌ای نامشان را نخواند.
قدم‌هایشان راه‌ها را ساخت، دست‌هایشان گندم را سبز کرد، اما سایه‌شان را از جهان بریدند.
آنان که کلماتشان در سکوت خفته ماند، آنانی که لبخندشان را به آینه‌ها سپردند و خود در قاب‌های تهی ناپدید شدند.
اما باد هنوز گیسوانشان را می‌شناسد
و خاک، صدای پایشان را از یاد نبرده است.
سایه‌ها را دنبال کن، شاید هنوز قصه‌ای برای گفتن مانده باشد.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
May
3,189
12,838
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانی
در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10
دیوارها، قصه‌ی زنانی را می‌دانند که نامشان را در تاریکی دوختند.
چین‌های دامنی که باد با خود برد، هنوز در کوچه‌ها سرگردان است.
دست‌هایی که نان را می‌پزند، چرا سهمی از سفره ندارند؟
زنی در قاب پنجره نشسته، با چشمانی که آسمان را وصله می‌زند.
ابرها، کلماتی را با خود بردند که بر زبان هیچ‌کَس جاری نشد.
چای، در استکان سرد شد، مثل رویایی که به صبح نرسید و سایه‌ی زنی، هنوز روی آستانه‌ی در، انتظار را زندگی می‌کند.


 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10

ماه، زنی است که شب را در آغوش گرفته و خاموش مانده.
باد، بوی گیسوانی را آورده که دیگر هیچ شانه‌ای لمسشان نمی‌کند.
زنان، ستون‌هایی‌اند که سقف تاریخ را نگه داشته‌اند، بی‌آنکه دیده شوند.
شانه‌هایی که بار جهان را کشیده‌اند، چرا هنوز خم‌اند؟
آیینه، صورت زنی را در خود دارد که هرگز خودش را نشناخت.
کوچه‌ها، رد پای دخترانی را حفظ کرده‌اند که دیگر بازنگشتند و شعرها، برای زنانی سروده شد که نامشان را از متن بریدند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10
زمان، زنی است که درد را با دست‌هایش می‌بافد.
هر تار از گیسویی که کوتاه شد، بندی بود که از تاریخ گسست.
دختران، پرندگانی‌اند که آسمانشان را قاب گرفتند.
زمستان، لالایی مادری را در خود خفه کرد.
دستی که دامنش را چنگ زد، هیچ‌گاه به نجات نرسید.
زنان، قصه‌هایی‌اند که هرگز نوشته نشدند و من، سطری‌ام که از دهان تاریخ افتاده‌ام.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10
جهان را بر دوش گرفتند، بی‌آن‌که زمین از سنگینی‌شان بگوید.
صدای‌شان را در کوزه‌های سفالی پنهان کردند، مبادا که دیوارها بشنوند.
گیسوان‌شان را به شب سپردند، تا سحر را در آغوش بگیرند.
دختران، پرنده‌هایی‌اند که سایه‌شان را به آسمان پس ندادند.
زنی کنار رود ایستاده‌است، آب، نامی را زمزمه می‌کند که هرگز خوانده نشد.
خورشید، انگشتانش را بر پیشانی‌شان گذاشت، اما روشنی از آن‌ها دریغ شد و تاریخ، دفتر کهنه‌ای است که نامشان را از حاشیه‌هایش پاک کرده‌اند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10
چشم‌هایی که چراغ خانه بودند، چگونه در تاریکی خاموش شدند؟
دستانی که گندم را نوازش کردند، چرا خود از سفره نان نچیدند؟
قدم‌هایی که زمین را رام کردند، چرا خود در راهی ناتمام ماندند؟
دختران، نامه‌های مهر و موم شده‌ی تاریخ‌اند که هیچ‌گاه گشوده نشدند.
ساعت‌ها روی مچ‌هایشان از تپش ایستاد، اما جهان به خواب نرفت.
زنی در باد پیراهنی را تکان می‌دهد، انگار که خاطره‌ای را از خواب می‌پراند و خاک، هنوز لالایی پاهای بی‌قرارشان را به یاد دارد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10
زنان، خشت‌های خاموش خانه‌هایی‌اند که هیچ نامی بر آن‌ها حک نشد.
دختران، کبوترانی‌اند که آسمان را با چشم‌های بسته‌شان بافتند.
ماه، سرش را بر دامان زنی گذاشته که شب را به جای او بیدار ماند.
گیسوانِ بازشان را باد برد، اما صدایشان هنوز در کوچه‌ها می‌پیچد.
کجای جهان نوشته‌اند که دست‌هایشان برای دعاست، نه برای تغییر؟
آیینه‌ها صورتشان را نشان نمی‌دهند، مبادا که جهان حقیقت را ببیند و زمان، چادرش را بر سر کشیده تا گریه‌هایشان را نبیند.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10
زنی کنار دریا ایستاده، موج‌ها زیر پایش سر خم می‌کنند.
آب، نامی را بر لب دارد که هیچ‌گاه گفته نشد.
خورشید از گیسوان سپیدشان طلوع کرد، اما روشنی سهم‌شان نبود.
سکوت‌شان، شعری بود که هیچ شاعری نسرود.
زمستانی که در چشم‌هایشان خانه کرد، بهار را از جهان دزدید.
زنی در کوچه‌ای گم شده، سایه‌ای ندارد تا جهان باورش کند و سر انگشتان باد، هنوز رد اشک‌هایشان را از چهره‌ی
زمین پاک نکرده‌است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,456
16,455
مدال‌ها
10
زمین، تنش را به دست زنانی سپرد که نامشان را در خاک نوشتند.
بافنده‌هایی که سحر را در تار و پود فرش‌ها گره زدند، اما خود در تاریکی ماندند.
ماه، از دامانشان طلوع کرد، اما شب را از دستانشان نگرفت.
صدایشان در گلوی باد شکست، پیش از آن‌که به گوش جهان برسد.
پنجره‌ها، نگاهشان را بلعیدند و دیوارها دهانشان را دوختند.
زنی کنار درختی ایستاده، برگ‌ها از زمزمه‌ی خاموشش می‌لرزند و سایه‌شان، بر تن آفتاب، هنوز زنده است.
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین