جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده [اِی سَهَندیم"ترکی"] اثر«ممد صنوبر کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط ممد صنوبر با نام [اِی سَهَندیم\"ترکی\"] اثر«ممد صنوبر کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,351 بازدید, 20 پاسخ و 28 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع [اِی سَهَندیم\"ترکی\"] اثر«ممد صنوبر کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع ممد صنوبر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ممد صنوبر
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
هِچزادا دِلبَستَ بیر داغلار دییلَر بالاما
چونچه او شِیطاندا وار صاحِبدَ مَسلَک یاخلاما

معنی :

کوه‌هایی که اطراف کوه سهند هستند، می‌گویند به هیچ چیز دلبسته نباش چون که آن دلبستگی در شیطان وجود دارد و صاحب آیینی است که بسیار لذت بخش است. آیین شیطانی که به دنیا مادی وابسته است و لذت هیچ و پوچ دارد.

حوجَّتوندَ سِلرون بیردن آخار دریاچَسی
تیشنَسی سیراب اُلوپ کوهِ سَهَندین قُلَسی

معنی :

آرزوی تو این است که سیلی بیاید و دریاچه ای که کوه سهند آب آن را تامین می‌کند پر بار شود ( دریاچه ارومیه ) و این آب سرچشمه‌اش قله‌کوه سهند است.

بیر قاتخدا چِف جَلَر آقد جامشدا هِیبَتا
مَن ییدیم گو*هَردَ باخ یاخل چورَح چوخ سیرتا

معنی :

در کوه سهند گاو‌هایی نر در حال چرا هستند و از شیر آن‌ها ماست‌هایی به وجود می‌آید که همانند گوهر است و من وقتی آن را با نان روغنی می‌خورم بسیار لذت‌بخش است.

اون اوزوم تورشا چالپ سَبزِ نِگاهَ چوخ دولوپ
بیر قانا حَلقه اُلوپ رَنگِ صَفایَ چوخ سولوپ


معنی :

ده تا انگور در انواع مختلف در کوه سهند می‌روید و بسیار ترش هستند و از آن‌ها می‌توان در غذا استفاده کرد و بسیار رنگا‌رنگ و زیبا به نظر می‌رسند.

حِیرَتا مَن گالمشام اِی آلاهم سَن دیر نجور
چَحمیسَن داغِ سَهَند جانِ عظیمندَ بیر جَلور

معنی :

انسان حیرت کرده است، ای‌خدای من تو بگو چگونه کوه سهند را به وجود آورده‌ای که مانند یک چیز عظیم به نظر می‌رسد و من حیرت زده هستم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
اِی سَهَندیم جَلمیشَم تا یادِ بوستان اِلییَم
بیر وَفا زَنجیر چَچیپ تا چون گُلِستان اِلییَم

معنی :

ای‌سهنده من آمده‌ام تا یادی از باغ و بوستان تو کنم و همانند یک گلستان که آوازه‌اش به بهشت است مانند زنجیره وفا به هم گره خورده‌اند.

بیر چیخا عِشق و صَفا یاخج چیچَهلَر یونتادی
چوخ جوزَلیهدَ مَنیم آدان عَجَبدَن اوینادی

معنی :

و در باغ و بوستان تو چه عجب گل‌هایی می‌روید که ثمرشان تیغ و قلیچ است و بسیار زیبا هستند و از اسمشان آدم می‌تواند برقصد و شادی کند.

مَن دیدیم ساقی اولار داغ سَهَندَ مِی وِرَی
اون شَراب و آق سودو چِفلی بَتَردَن گِینیَی

معنی :

من به تو گفته بودم که خداوند برای کوه سهند ساقی می‌شود و به بهترین شکل برای او می‌ریزد و کوه سهند هم برای ما انگور‌های ناب و همانند ده شراب عالی و یک آب مسـ*ـت آور می‌دهد که آدم مسـ*ـت به بهترین شکل گرم آن می‌شود.

بیر سَحَر بیر مَنزیلَت عاتار قاچلار چوخ تویا
رَنگلَر غوغا اِلیپ شیوَن وِریلَر چوخ داغا

معنی :

در هنگام سحر در جایگاه اسب‌ها و محل زندگی‌شان بسیار می‌دوند در کوه سهند و رنگ‌های گوناگون و شیون می‌دند تا بالای کوه و این است از اعجاز خداوند.

آلاهم دونیایَ باخ شِیدا اُلوپ بفَصللَر
جیزلَنیپ راز بَقا گَنجِ صَفایَ بیردلَر

معنی :

ای‌خدا به دنیا نگاه کن که چه فصل‌هایی وجود دارد و این رازی است که مانند گنجی مخفی شده و راز بقایی که وجود دارد از آن توست.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
حِیرَتون شاهِ زَمان ثیروَدی بیر جانِ قَدیر
یاندیای چوخ بیر سالار اودو بتوستو تَن صَغیر

معنی :

ای‌حیرت شده ( خدا ) ای شاه زمان ثروت آن جان قدیر و بزرگ را می‌سوزاند و دود آن انسان را ضعیف و صغیر می‌کند و اسنان در مقابل حیرت‌های خداوند چیزی نیست.

اِی رَجا جونو هونَر صاحب چه یوخدو مَنزلَ
مَن جوناهدا باتمشام جورسَن دیییدی بُلبُلَ

معنی :

ای‌آرزو ( خداوند ) خورشیدی که کشیده‌ای صاحب این جایگاه نیست و نخواهد بود و من انسان که زمانی آن را خدای خود قرار داده بودم در گناهی مانده‌ام و بلبل که هر روز نغمه می‌خواند همان گناهان مرا می‌گوید چون خداوند یک زمانی به اون شرح حال مرا گفته بود.

یاد اُلوپ چیشمَسی بیر آوازَدی او صوفی چای
بیر مَراغه بیلدی چه واردی صَفایَ یاخجی چای

معنی :

یاد شده است آن چشمه که معروف به صوفیچای است و آن مراغه فهمیده است که برای صفای خود آبی وجود دارد برای خوردن چایی.

هَم جَلا هَم بیر رَها سالد مَنی او چیشمَسی
لیذَتی سازلار چالار آشیقدَ وار او حَلقَسی

معنی :

هم‌ بزرگی و هم‌ رهایی وجود دارد در آن چشمه‌ای که برای من آوازه است و لذتی که آن عاشق‌ها در حال نواختن ساز هستند و در انسان عاشق همان حلقه‌ی ازدواج هم وجود دارد یعنی چشمه‌ی کوه سهند (صوفیچای ) انسان را عاشق می‌کند.

مِهتَرا پیمانه مَن سَندَ عَجَب مَستانَ دور
چِشمیشَم یاد نَهال کوهِ سَهَند دیوانه دور

معنی :

ای‌مهتر ای‌خدا مهربان من عهد و پیمانه‌ای که بسته‌ام را به مستی یاد می‌کنم و از یاد درخت کوه سهند ( درخت حیات ) گذشته‌ام و همان لحظه آن‌کوه دیوانه است بخاطر تو.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
اِی سَهَندیم آن بَهار غوغا اِلَر دَشتِ جَلال
سِجده یِ حَقیم سَنه پَروانه دور بیردَن جمال

معنی :

ای‌سهند من آن بهار غوغایی می کند در آن دشت بزرگ و با شکوه و من سجده‌ای می‌کند به خدا که حق است و آن پروانه‌ی زیبا در یک لحظه زیبا است در آن دشت بزرگ و جلال تو.

سَبزلَر بیردَن پارلدای آی یِتیشدی سَن اویاد
بایام اولدو اِی فَراز داغ سَهَندی سَن اویاد

معنی :

و در همان لحظه چمن‌هایی زیبا و غوغا کننده‌ای می‌روید و خبر می‌دهد که عید آمده است و از تو می‌خواهد که کوه سهند را بیدار کنی که عید آمده است.

چیخدلار غُنچه باخشلار ایی جَلیی بیردَن بَهار
سوزدو او آخد سولار نامِ گِران الیل و نَهار

معنی :

و همان هنگام غنچه‌هایی می‌روید و بویش خبر بهار است و آب‌هایی مثل امواج طوغیان می‌کند و نام گران شب و روز را صدا می‌زند که همان خداوند است.

دو تَمیزلَ سَن اووی حِشمَت به فردوس بَر یَقین
یاخجیا دادّ اُلوپ یا رَب چه وارسان سَن مُعین

معنی :

و بر تو واجب است که خانه را تمیز کنی عین سرزمین فردوس که به پاکی و یقینی معروف است و برای درستی عالی است که خدا خوشحالم که تو هستی و آشکارا می‌مانی.

ناگَهان ایستی دُلوپ جونو جونِیتا مَعدَنی
جَلد او فَصِل دَما گایلای اَییدَّی صُحبَتی

معنی :

و ناگهان تابستان فرا می‌رسد و همه جا را گرمای طاقت فرسا می‌گیرد و اسم آن برف‌های کوه سهند را ذوب می‌کند و تبدیل به آب می‌کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
تَیلَدیم من چوخ جَنه یارا جَهَنَم بیر جَلیپ
صَحنَلَر جوردوم چه باخ جانا بوغازدان چوخ اوپپ

معنی :

ای‌خدا من عرق زیادی در این فصل ریختم و عین جهنم می‌ماند فصل تابستان و من صحنه‌هایی را دیدم و انگاری کسی از گردن من بوسه‌ای می کارد و خیس می‌شود.

اِی چه ساقی جُملَلَر عِشقون بفَصلَ بیر دییپ
آغلییپ ماهِ صَفا جُزلَر صَفای چوخ سییپ

معنی :

ای که ساقی از عشق این فصل جمله‌هایی تو گفته‌ای و تو گریه کرده‌ای برای این ماه صفا و اشک‌های تو مرهمی برای پاکی چشم‌های تو شده است.

بیر وَفاسی آتَشون سِلَر تَمیزلَر اِی جَهان
گوهرون پایَندَدی جامدا وِرَی مِی اِی مَهان

معنی :

و وفای این فصل آن است که مانند آتش سیل‌هایی برای تمیزی جهان به وجود می‌آورد و گوهر تو پاینده است و مثل جامی که شرابی برای تو می‌دهد ای‌مهان ای‌عزت باشکوه جهان.

اِی ثَنا شادّوخ اُلوپ مَحشَر توتوپ اَلَّی عَجَب
دیلبَرون آلاهد هِی کوهِ سَهَندین چوخ نَجَب

معنی :

ای‌ثنا شادی و شوری شده است و در این فصل عروسی‌هایی و دست‌هایی عجب گرفته شده است و دلبر تو همان خدا است که کوه سهند را نجیب و استوار کرده است.

مَست و مَستانِ زَمان وَقتون نِجَ دیوانه چوخ
سالد اِی شاهِ جَمال شاهد اُلوپ دوردانه چوخ

معنی :

مسـ*ـت و مستانه زمانه چه وقت‌هایی دیوانه‌وار می‌گذرد و آن شاه زمان چه زیبا قرار می‌دهد که شاهد مانند دوردانه‌ای (مروارید) می‌ماند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
اِی سَهَندیم آی اُلوپ فَصلِ خَزانه تاپدلار
هِیبَتون شوهرَت سالپ آوازَلَر چوخلو گالار

معنی :

ای‌سهند من به قدری شده برای فصل خزان و پاییز که چیز‌های زیادی پیدا کرده‌اند برای مثال هیبت مشهوری که همیشه آوازه خاص و عام است از فصل پاییز است که بسیار ماندگار شده اشاره به شب چله دارد.

بیر آخشدا توهلَری توهدی یِرَ جوسَن نَوار
چوخ گوجالدی سینیسی یَیپاخلارون بیردَن نِگار

معنی :

فصل پاییز نشانگر آن است که درختان اشاره به انسان دارد برگ‌هایش می‌ریزد که به موی انسان تشبیه شده است و از ریخت شدن آن به پیر شدن و میان‌سالی انسان اشاره دارد و برگ‌ها همان نمایان‌گر پایان زندگانی است.



جونَری جِشدی چه هِچ گودّار ایجدَن بیر فَنا
اَلَری بیردَن ایتیپ اولدی دییدی چوخ عَدا

معنی :

آن روزگار گذشت و مثل آن می‌ماند که در وجود ما کرم‌هایی وجود دارد که بدن ما را می‌خورد اشاره به مرگ انسان دارد و دست‌ها از بین می‌رود که گویی گم شده است و می‌میرد و زنده می‌شود که همان عدای روزگار و هستی است.


مَحکَمه چوخدان جَلیپ اَما جوزوم یوخدی اونا
بیلمَرَم شاهِ غَنا هاردان اولویدو او رَها

معنی :

روز قیامت و محکمه‌ی عدل زود‌تر از این‌ها آمده ولی برای دیدن آن چشم بصر می‌خواهد و من نمی‌دانم ای‌خدا ای کسی که بی‌نیاز و غنا است که از کجا رها خواهد شد منظور به سراغ ما خواهد آمد.

بیر خَزانه آن خَزان دِلبَر برَقصانَ جَلیپ
سوز دییپ گَنجِ مَقام مِحرابَ سودا چوخ چَچیپ

معنی :

یک خزانه‌ای که برای فصل پاییز وجود دارد، این است که رقص آن دلبر را می‌توان مشاهده کرد که حرف‌هایی گفته درمورد مقام و منزلت فصل پاییز و کسانی می‌دانند که با خیال و وهم الهی سازگار هستند و سرد و گرم روزگار کشیده‌اند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
بیر سووخدا جوزلَریم جوسَن عَجَب بیردَن باخی
بیلجینَن آوازَدی یاروم زیمستانَ یاخی

معنی :

در این سرمای شدید و طاقت فرسا چشمان من به چه چیز می‌نگرد و الان فهمیدم که آگاهی دانسته فصل زمستان آمده و برف‌هایی زیبا خواهد بارید.

دیلبَریم پاییز بیر سوزدَن بصُحبَدَن دیدوخ
هاملار دیوانه چوخ ساقی بنِعمَدَّن دیدوخ

معنی :

ای‌خدای من ما از پاییز حرف‌های زیادی گفتیم که چه نعمتی هست و انسان را دیوانه‌وار می‌کند چون ساقی فصل‌هاست و شراب ناب می‌ریزد.

شاهِدا گارلای یاخیپ آقد جوزلَدی نوبَتی
او داغا کوهِ سَهَند جاملار وییلای شوکتی

معنی :

ای‌خدای من ای‌کسی که شاهد و ناظری ببین که چه برف‌های زیبایی می‌بارد و در نوبت خود بسیار جمال پرور است و در بالای کوه سهند موجودات آن از خوشی و سر مستی جامی‌ بر‌هم می‌کوبند و این شوکت و فرخندگی را جشن می‌گیرند.

اِی زیمستانِ بَقا وَصفون دیدیم چوخدان کَمال
سَن بنوروزَ یوخون عِبرَت چه ویسان اِی جَلال

معنی :

ای‌فصل زمستان که همیشه ماندگار هستی و وصف تو را به زیبایی گفتم در کمال و کاملی تو به نوروز نزدیک هستی پس یک عبرتی باش برای ما انسان‌ها که جلال خداوند بسیار هست و کار‌های اعجاب انگیز انجام می‌دهد.


عادَتا ماتَم اوتوپ اولدی چه قالدی فَصللَر
مَن دیدیم یاخج تان رازی چه واردی فَصللَر

معنی :

ای‌انسانی که عادت کردی به تمام شدن فصل‌ها و غافلی از هر چی حیرت کن که رازی پشت این فصل‌ها مخفی شده است پس به بهترین شکل آن را دریاب که بسیار مهم است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
اِی سَهَندیم خوش گَلیپ ماهِ کَبیرون جونَرَ
جُملَدَ چوخ مَن دیدیم بالد گو*هَربار سیزلَرَ

معنی :

ای‌کوه سهند من آن ماه کبیر که همان شهر رمضان است و ماه خدا به بهترین شکل برای مردم خوش آمده و من جمله های زیبایی در وصف آن گفته‌ام که مثل عسل شیرین و گوهر بار است.

شاهِدَم مَن آیلایا یارا قَشَهدی اوشدَنه
مَن دیدیم فَروَردینَ سوزدَن بِهِشتی بیردنه

معنی :

من شاهدم به ماه‌هایی که ای‌خدایا سه عدد هستند و می‌توان به فروردین و اردیبهشت اشاره کرد که بسیار ماه‌های زیبایی به شمار می‌آیند.

ماتَمی خُردادَ چوخ تیر و چو مُردادَ هَله
سوزلَرون شَهریوَرَ مِهر و چو آبادَ گَله

معنی :

و حیرت‌زده آن ماه خردادم که بعد از آن تیر و مرداد فرا می‌رسد و حرف‌ها من در مورد شهریور و مهر و آبان است و خداوند نشانه‌ای دارد که می‌خواهد بگوید عمر در حال گذر است.

وای اُلوپ آذردَ مَن صاحب جَلیپ پایَندَدی
دِی سولوپ بَهمَن دولوپ گایلای اونا وابَستَدی

معنی :

ای‌وای که ماه آذر فرا رسیده است و ای‌صاحب که همان خداوند است پایندگی در این ماه ایجاد کرده است که بعد از آن دی و بهمن فرا می‌رسد و برف‌ها همگی به آن وابسته هستند.

مَحشَرون اِسفَندَ چوخ بایام یوخوندو توی توتوپ
بیر اوشاخلار جولدولَر یا رَب چاهارشَنبه اُلوپ

معنی:

هیبت و محشری تو در اسفند است که عید فرا می‌رسد و همگی جشن و عروسی می‌گیرند و بچه‌ها خوشحالند که چهارشنبه سوری در این ماه وجود دارد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
مَن باهاردا جوردوم اِی بیردَن چوبان یوزدَن داوار
او آپاید داغلارا چوخدان جوزو رَنگ و نِگار

معنی :

من در فصل بهار چوپانی را دیدم که صد‌ها گوسفند با خود به کوه سهند برد چون می‌دانست بهار نزدیک هست و فقط چرا گوسفند گردیست و زیبای آن را در فصل بهار می‌بیند و بسیار خدا را شاکر است.

سَس گَلیر بیردَن قَطار داغدان جِچور چوخدان صَفا
حِیبَتون ماتَم گالپ سوزدَن دییدی او وَفا

معنی :

و در همان هنگام صدای قطار از کنار کوه سهند می‌گذرد و به قدری صفا بخش است که مردم با حیرت آن را نگاه می‌کنند و وفاداری خدا را به خود می‌دانند که چه کوهی خلق کرده که قطار هم می‌تواند از کنار آن بگذرد و زیبا‌اش را نشان مردم دهد.

سورعَتون مانَند اولار بیردن جَلر قامت عُقاب
هِچمین صاحِب نَیوخ باسد بجانَ بیر سَحاب

معنی :

و در همان لحظه من عقابی را می‌بینم که با سرعت در بالای کوه زیر ابر‌ها در حال پرواز است و این نشانی است از بزرگی خداوند که کوهی دارد با بهترین مخلوقات و نقاشی‌ها.

مَن سَنون داغوندَ بیر جوردوم جیلاسلار تَملیدی
دیش اونا وردم چه وای جوردم آخشلار سَمیدی

معنی :

و در همان لحظه در کوه سهند من گیلاس‌هایی را دیدم که بسیار لذیذ و خوشمزه به نظر می‌رسیدند و همان لحظه مشغول چیدن و خوردن شدم ولی ناگهان دیدم که سمی بودند و همان جا با خود گفتم شاید خداوند زیبایی‌هایی را خلق کرده ولی در میان آن میوه‌هایی وجود دارد که برای انسان ضرر دارد (اشاره دارد به خوردن درخت ممنوعه حضرت آدم و حوا ).

دَرد اونا اولماز چه هِچ سوزدَن خَطادَ جوسَنور
اون یارا بیردَن سَنه واردی بَدَندَ جونیور

معنی :

و همانا دردی که در وجود ماست از همان خطایی است که از گذشته داریم و عبرت نمی‌گیریم و همانا ده زخم که اشاره‌هایی دارد به دروغ و غرور و سخن چینی و... . که در وجود ما پینه افکنده و رهایمان نمی‌کند ( تنها انسان‌های پاک از این ده زخم رها پیدا می‌کنند.)
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
اِی سَهَندیم توح دیدیم داغلار سَنون ماتمدَدی
صُحبَتون غوغا سالار دونیا عَجَب گو*هَردَدی

معنی :

ای‌کوه سهند من، من با زبان شیرین مادری ( ترکی ) به تو می‌گویم که کوه‌ها همگی در مات تو هستند و صحبتی که در مورد تو می‌کنند یک غوغایی در جهان ایجاد می‌کند که گویی همان گوهری هستی در این دنیا.


مَن بمَنظومه دیدیم عاشقدَ هچ بیر یوخ هونَر
چوخ قالار دونیا یانار آدّان عَجَبدَن چوخ نَظَر

معنی :

من این منظومه را سرودم که بگویم این کوه سهند در این دنیا هیچ نظیری ندارد و همین شهرت و یاد‌آوری می‌ماند و جهان هنوز هنوز در حال نابودی است ( اشاره دارد به آخر زمان )


بَس چه شِیدا اِلَدوخ حِفظ و قَناعَت سازلارا
یولداشون غوغا آتار شاهِ قَریبان داغلارا

معنی :

و این‌گونه بگویم که ما شیدا و عاشق گشتیم از قناعت آن ساز و نوازی و این دوست که همان خداوند است می‌گوید که شاه قریبان و از نزدیکان کوهایی که خلق کرده‌ام برای من است.


هِمَتون تَندیردَ بیر مَستِ فَوایِد چوخ جَرَر
دیشلَ بیر ماه و عَسَل شوهرَدَ چوخ سوزلَر بیلَر

معنی :

و همت تو که همان داغ و صبری است ( انسان را تشویق به دانشتن حقیقت می‌کند ) سر مستی را به بیش از اندازه می کند و به تو می‌گوید آن ماه و عسل را ( اشاره به ماه رمضان دارد که حقیقت در آن یافت می‌شود ) بفهم و بدان که برای شهرت و آوازه حرف‌های زیادی دارد که باید تو به آن باور هستی برسی.


اون چورَه یاپدم سَنه یاغل غَذا وِردون مَنه
صاحبا اِی آلاهم بوزلاردا وار سودو نَنه

معنی :

ده‌ها نان برای تو پختم اشاره دارد به جاهایی که کوه سهند آب به آن جا می‌رساند و مردم با آن گندم می‌کاردند و غذای خود را به دست می‌آوردند اشاره دارد، به اینکه خداوند کوه سهند را بدون هیچ حکمتی نیافریده است و همان گونه که من می‌گویم به خدا در کوه سهند بز‌های ماده‌ای وجود دارد که با خوردن آب چشمه آن شیر‌های چرب و عالی به ما می‌دهد.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
بالا پایین