جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب بربادرفته مارگارت میچل

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط ادوارد کلاه به سر با نام بربادرفته مارگارت میچل ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 786 بازدید, 39 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع بربادرفته مارگارت میچل
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
بربادرفته داستانی است به قلم مارگارت میچل، نویسندهٔ زنآمریکایی. او به‌خاطر نوشتن این رمان، در سال ۱۹۳۷ برندهٔ جایزهٔ ادبی پولیتزر شد.[۲] این کتاب توسط حسن شهباز به فارسی برگردانده شده‌است.[۳]
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
داستان دختری به نام اسکارلت است، که در تمام داستان به دنبالعشقی می‌گردد که همواره در کنارش بوده ولی او قادر به درکش نبوده‌است.[۴] او سه بار ازدواج می‌کند، شوهر اول او در جنگ داخلی آمریکا می‌میرد و شوهر دومش بعد از مدتی فوت می‌کند و در آخر با «رت بالتر». تجارت به راه می‌اندازد ولی همواره دل در گرو اشلی ویلکز دارد. در انتهای داستان که همه موانع ازدواج آنها کنار می‌رود، می‌یابد که عشق حقیقی اش، رت باتلر همسر فعلی اوست. تمام این اتفاقات در خلال جنگ داخلی آمریکاو بعد از آن می‌افتد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
بهار سال ۱۸۶۱ است و اسکارلت اوهارا دختر ناز پرورده و زیبای جنوبی در مزرعه بزرگ تارا در جورجیا زندگی می‌کند. او خواستگاران زیادی دارد اما عاشق اشلی ویلکز که از نجیب‌زادگان جنوبی می‌باشد است. اسکارلت با شنیدن خبر نامزدی اشلی با دختر ساده و نحیفی به نام ملانی همیلتون به شدت شوکه می‌شود و روز بعد به مزرعه ویلکز می‌رود تا از عشقش به اشلی بگوید. اشلی در جواب عشق اسکارلت، اعتراف می‌کند که او نیز آرزوی ازدواج با اسکارلت را داشته اما آن‌ها به دو دنیای متفاوت تعلق دارند در حالی که روحیه ملانی شباهت زیادی به اشلی دارد. ماجراجوی پر حاشیه و بی پروایی که رت باتلر نام دارد شاهد این صحنه است و به اسکارلت می‌گوید که مانند یک خانم رفتار نکرده‌است.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
جنگ داخلی آغاز می‌شود و بعد از مدتی چارلز همیلتون (برادر ترسو و کسل کننده ملانی) از اسکارلت خواستگاری می‌کند. اسکارلت به امید انتقام و شکستن قلب اشلی این درخواست را قبول کرده و با چارلز ازدواج می‌کند. بعد از مدتی چارلز به ارتش می‌پیوندد و در جنگ به دلیل ابتلا به سرخک از دنیا می‌رود در حالی که اسکارلت از او باردار شده‌است. اسکارلت که بعد از به دنیا آوردن پسرش روحیه بدی پیدا می‌کند و از همه چیز ناراضی است به آتلانتا سفر می‌کند تا در کنار ملانی و خاله اش زندگی کند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
شهر شلوغ با خلق و خوی اسکارلت سازگار است و ملاقات‌های او و رت باتلر آغاز می‌شود. رت صراحت لحن زیادی دارد و گاهی با صحبت‌های تمسخرآمیزش باعث رنجش اسکارلت می‌شود اما در عین حال او را تشویق می‌کند تا محدودیت‌های سنتی بیوه زن‌های جنوبی را بشکند و خود را آزاد کند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
با ادامه جنگ و فرا رسیدن قحطی و کمبود غذا، اسکارلت و ملانی نگران اشلی هستند که در نهایت در جنگ اسیر می‌شود. بعد از حمله ارتش یانکی‌ها به آتلانتا، اسکارلت که بسیار ناامید شده تصمیم می‌گیرد به تارا برگردد اما به خاطر قولی که به اشلی داده کنار ملانی می‌ماند تا فرزندش به دنیا بیاید. شبی که یانکی‌ها آتلانتا را به اشغال خود درآورده و آن را به آتش می‌کشند ملانی پسرش بو را به دنیا می‌آورد. رت به اسکارلت و ملانی کمک می‌کند تا از دست یانکی‌ها فرار کنند اما بعد از خارج شدن از آتلانتا، آن‌ها را رها کرده و به ارتش کنفدراسیون می‌پیوندد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
اسکارلت و ملانی مسیر جنگلی طولانی و خطرناک را با گاری طی کرده و خودشان را به تارا می‌رسانند. اسکارلت بعد از ورود به خانه پدری اش متوجه می‌شود مادرش از دنیا رفته و پدرش حافظه اش را از دست داده‌است، ارتش یانکی‌ها نیز مزارع آن‌ها را غارت کرده‌اند. اسکارلت که از این وضعیت بسیار عصبانی شده همان‌جا به خودش قول می‌دهد دیگر هرگز گرسنه نماند و به بازسازی تارا می‌پردازد. رابطه ملانی و اسکارلت پس از کشتن یک سارق یانکی که قصد حمله به ملانی را دارد نزدیک تر می‌شود.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
جنگ به پایان می‌رسد و سربازان در بند از جمله اشلی به خانه‌های خود بر می‌گردند … پس از مدتی خبر وحشتناک افزایش مالیات مزرعه، اسکارلت را شوکه می‌کند. در واقع جوناس ویلکرسون کارگر سابق تارا که حالا برای خودش اسم و رسمی به پا کرده بود می‌خواهد با این ترفند خانواده اسکارلت را از مزارع خود بیرون کرده و تارا را به چنگ بیاورد. اسکارلت که از این مسئله بسیار ناراحت است به آتلانتا می‌رود تا شاید رت باتلر را اغوا کرده و سیصد دلار از او بگیرد اما رت که با احتکار مواد غذایی در طول جنگ ثروت زیادی برای خودش دست و پا کرده به دلیل کلاه‌برداری در زندان به سر می‌برد و نمی‌تواند به اسکارلت کمک کند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
در این حین اسکارلت با فرانک کندی، نامزد خواهرش که صاحب یک فروشگاه است روبرو شده و از آن جا که مصمم است تارا را نجات دهد به خواهرش خ*یانت و با فرانک ازدواج می‌کند تا مالیات تارا را بپردازد. بعد از مدت کوتاهی رت از زندان آزاد می‌شود، او اسکارلت را به خاطر ازدواج با فرانک سرزنش می‌کند اما مقدار زیادی پول به اسکارلت قرض می‌دهد تا کارگاه چوب بری اش را راه اندازی کند. اسکارلت فعالیت‌های تجاری خود را آغاز می‌کند و در این زمینه موفق می‌شود اما به عنوان یک خانم نجیب‌زاده وجهه اش نزد مردم زیر سؤال می‌رود. مدتی بعد پدر اسکارلت از دنیا می‌رود و او اشلی و ملانی را تشویق می‌کند به آتلانتا بروند و در تجارت چوب سرمایه‌گذاری کنند. در این زمان اسکارلت فرزند دومش را به دنیا می‌آورد.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,429
29,262
مدال‌ها
15
در دوران اختلاف بین سیاه پوستان و سفید پوستان و زمانی که امنیت مردم و به خصوص زنان در معرض خطر است، اسکارلت مورد حمله یک سیاه‌پوست قرار می‌گیرد و همسرش در حین انتقام کشته می‌شود. زمان کمی بعد از مرگ فرانک، رت از اسکارلت خواستگاری می‌کند و اسکارلت درخواستش را می‌پذیرد. آن‌ها بعد از یک ماه عسل طولانی و مجلل به آتلانتا بر می‌گردند. اسکارلت یک عمارت با شکوه در آن جا می‌سازد و با یانکی‌های ثروتمند معاشرت می‌کند.
 
بالا پایین