جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب بوته های آدم خوار

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط شاهدخت با نام بوته های آدم خوار ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 104 بازدید, 0 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع بوته های آدم خوار
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,337
مدال‌ها
25
76a86a7b4ef843a6b971fe640ae1b3a2.jpg

مترجم :محمد ورزی
شابک :978-6004629812
قطع :رقعی
تعداد صفحه :312
سال انتشار شمسی :1403
سال انتشار میلادی :2020
نوع جلد :شومیز
سری چاپ :3


معرفی کتاب بوته های آدم خوار اثر کنت اوپل
کتاب «بوته های آدم خوار» رمانی نوشته ی «کنت اوپل» است که نخستین بار در سال 2020 انتشار یافت. پس از بارش بارانی سهمگین، همه چیز در زندگی سه نوجوان ساکن در جزیره ای کوچک تغییر می کند. «پترا» که به آب حساسیت دارد، درمی یابد که بدنش نسبت به باران عکس العملی نشان نمی دهد، در حالی که «آنایا» که تقریبا به همه چیز حساسیت دارد، علائمی خفیف را تجربه می کند. در همین حال، علف هایی ناشناخته با رشد بسیار سریع، مزرعه ای را احاطه می کنند که «سث» به همراه خانواده ی جدیدش در آن زندگی می کند. همزمان با این که اوضاع بدتر و وحشتناک تر می شود و علف های سیاه تقریبا تمام جزیره را تحت سلطه ی خود درمی آورند، این سه نوجوان، تغییراتی فیزیکی را تجربه می کنند که آن ها را با علف ها مرتبط می سازد—و باعث می شود آن ها تنها کسانی باشند که قادر به مقاومت در برابر علف ها هستند.


قسمت هایی از کتاب بوته های آدم خوار (لذت متن)
سرباز در را باز کرد و هوا با فشار به درون هلیکوپتر وارد شد. «آنایا» نگاهی به پایین و سراشیبی صخره های جزیره انداخت. بزی لاغر را دید که روی تخته سنگی ایستاده بود. وقتی به بالای جنگل رسیدند، سایه ی هلیکوپتر روی درخت ها افتاد.
«آنایا» بی قرار دنبال شکافی بین انبوه درخت ها می گشت. برای پیدا کردن پدرش، باید جاهایی مثل دریاچه یا نزدیک باتلاق را می گشتند. وقتی تصویر پدرش را در تماس تصویری به خاطر آورد، دلشوره گرفت؛ آن چهره ی سراسیمه و چیزهایی که گفته بود.
دلش می خواست حرف مادرش را باور کند. می خواست باور کند که روزی بزرگ می شود و مانند گل ها می شکفد. گل پژمرده ای را تصور کرد که ناگهان گلبرگ هایش را باز می کند و چنان خیره کننده می شود که همه سرشان را از روی گوشی هایشان بلند می کنند، هدفون هایشـان را از گوششان در می آورند، نفسشان بند می آید و می گویند این دیگه از کجا پیداش شد! تا حالا چیزی به این خوشگلی ندیده ام!
 
بالا پایین