- Jan
- 524
- 9,446
- مدالها
- 3
سرو تنومند تنم، با آفتاب آسمانِ لاژوردیات قد میکشد. وقتی ظلمات شب سر میرسد، تو پیراهنی از ستاره برایم میآوری. در آسمان ابری خزان نیز، تو قطرهای باران برای ریشهی خشکیدهام میشوی. من بهتمام رنگهای این آسمان، محتاجم.
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک