تکست تکست | هوشنگ گلشیری

[روژان مهرزاد]

***
آدمیزاد که گریه‌اش نمی‌گیرد، گریه‌اش را می‌خورد.

***​

 

[روژان مهرزاد]

***
ما همه از ترس آنکه کسی خواب‌مان را تعبیر نکند، بیدار مانده‌ایم.

***​

 

[روژان مهرزاد]

***
تو باید از خودت بگذری، اگر می‌خواهی خودت را پیدا کنی
***​

 

[روژان مهرزاد]

***
فرقی نمی‌کند چند نفرمان زنده مانده‌اند. مهم این است که دیگر هیچ‌ک.س زنده نیست

***​

 

[روژان مهرزاد]

***
شازده، تاریخ را نمی‌شود ورق زد،
باید جرش داد.

***​

 

[روژان مهرزاد]

***
او زنی نبود که از آینه بگذرد، او خودش آینه بود
***​

 

[روژان مهرزاد]

***
همیشه خیال می‌کردم آخر شب
رازها از لای دیوارها می‌ریزند پایین

***​

 

[روژان مهرزاد]

***
پرده را کنار زد.
شب، هنوز آن‌جا بود

***​

 

[روژان مهرزاد]

***
کسی نبود که ببیند دارند سطر به سطرش را خط می‌زنند...

***​

 

[روژان مهرزاد]

***
هیچ چیز مثل صدای پاهای خاموش در راهروهای گذشته، آدم را پیر نمی‌کند

***​