- Mar
- 4,358
- 20,976
- مدالها
- 9
خاطرات یک گوسفند
طنز
اثر حسین علی لیالستانی
***
گاهی اوقات بد نیست به آنهایی که تاکنون هیچ حقی را برای ابراز وجودشان قایل نبودهایم و طی سالیان متمادی از دست ما آدمهای فراموشکار حسابی به ستوه آمدهاند حق بدهیم تا برای خودشان هم خاطراتی داشته باشند.
در این رمان یک گوسفند خیلی لطیف خاطراتش را بیان می کند، روایت هایی از زندگی را که موجب می شود انسان بیشتر به ارزش های خود پی ببرد.
«خاطرات یک گوسفند»
نشان می دهد حیواناتی از جمله گوسفند هم می توانند دارای جهان بینی و دیدگاه باشند.
نخستین فصل این کتاب اینگونه آغاز شده است:
«چند روزی از یک سالگی من نگذشته بود که با پرنده فرزانهای، بلبل، آشنا شدم، او بر بالای درختی مشرف بر رودخانه قشنگی که مادرم می گفت دیر زمانی نیست که به فاضلاب آدمها بدل شده است زندگی میکرد. بلبل علیرغم بوی زننده رودخانه مرده حاضر نبود آشیانهاش را عوض و به جای خوش آب و هواتری کوچ کند، به نظر میرسید او همانند اجداد خود با درخت بلوط پیر ارتباط خوبی داشت...»
طنز
اثر حسین علی لیالستانی
***
گاهی اوقات بد نیست به آنهایی که تاکنون هیچ حقی را برای ابراز وجودشان قایل نبودهایم و طی سالیان متمادی از دست ما آدمهای فراموشکار حسابی به ستوه آمدهاند حق بدهیم تا برای خودشان هم خاطراتی داشته باشند.
در این رمان یک گوسفند خیلی لطیف خاطراتش را بیان می کند، روایت هایی از زندگی را که موجب می شود انسان بیشتر به ارزش های خود پی ببرد.
«خاطرات یک گوسفند»
نشان می دهد حیواناتی از جمله گوسفند هم می توانند دارای جهان بینی و دیدگاه باشند.
نخستین فصل این کتاب اینگونه آغاز شده است:
«چند روزی از یک سالگی من نگذشته بود که با پرنده فرزانهای، بلبل، آشنا شدم، او بر بالای درختی مشرف بر رودخانه قشنگی که مادرم می گفت دیر زمانی نیست که به فاضلاب آدمها بدل شده است زندگی میکرد. بلبل علیرغم بوی زننده رودخانه مرده حاضر نبود آشیانهاش را عوض و به جای خوش آب و هواتری کوچ کند، به نظر میرسید او همانند اجداد خود با درخت بلوط پیر ارتباط خوبی داشت...»