- Mar
- 2,309
- 14,626
- مدالها
- 7
ماه!
امشب از تو میخواهم نگاهت را از سنگفرشهای خیس و سرد کوچههای باران خورده جدا کنی؛ از تاریکیها بگذری؛ خود را در میان کوچههای امید و باور یافت کنی!
چون...
چون یک نفر هست که شب؛ دلتنگیات را با او قسمت کنی...
آری...
من عاشق شدهام! عاشق تو...
تویی که در آخر به دلم رحم نکردی و بیرحمانه او را به لرزه درآوردی...
تویی که تکهای از جانم را خیلی وقت است ربودهای!
آری تو دیگر تکهای از جانم هستی...
امشب از تو میخواهم نگاهت را از سنگفرشهای خیس و سرد کوچههای باران خورده جدا کنی؛ از تاریکیها بگذری؛ خود را در میان کوچههای امید و باور یافت کنی!
چون...
چون یک نفر هست که شب؛ دلتنگیات را با او قسمت کنی...
آری...
من عاشق شدهام! عاشق تو...
تویی که در آخر به دلم رحم نکردی و بیرحمانه او را به لرزه درآوردی...
تویی که تکهای از جانم را خیلی وقت است ربودهای!
آری تو دیگر تکهای از جانم هستی...