جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب دوباره عاشقی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته قفسه کتاب توسط Negin jamali با نام دوباره عاشقی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 255 بازدید, 8 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته قفسه کتاب
نام موضوع دوباره عاشقی
نویسنده موضوع Negin jamali
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Negin jamali
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2

معرفی کتاب دوباره عاشقی​

کتاب دوباره عاشقی که به قلم فرشته گل‌ چمن نوشته شده است، با روایت کردن یک داستان عاشقانه، ما را با منحصربه‌فردترین حسی که بشر می‌تواند به آن دست به پیدا کند، آشنا می‌سازد. داستان عاشقانه‌ی میان پدرام و لاله را می‌توان روایتی بی‌نظیر از این احساس دانست.​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2

درباره‌‌ی کتاب دوباره عاشقی​

داستان کتاب «دوباره عاشقی» روایتی از ماجراهای عاشقانه‌‌ی میان پدرام و معشوقی در گذشته‌ است. او که در روزگار جوانی عاشق دختری بوده، حالا هم دارد با غم از دست دادن او دست‌وپنجه نرم می‌کند. او تلاش می‌کند که آن معشوق قدیمی را از ذهن براند تا بتواند زندگی تازه‌ای را آغاز کند، دوباره عاشق شود و این بار معشوقش را به دست بیاورد. در این میان دختری که لاله نام دارد و به شغل نویسندگی مشغول است، با پدرام آشنا می‌شود.​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2
لاله متوجه می‌شود که پدرام ماجرایی عاشقانه را پشت‌سر گذاشته و داستانی در سی*ن*ه دارد که می‌تواند سوژه‌ی خوبی برای خلق یک داستان باشد. او با اصرار پدرام را وامی‌دارد که از آن اسرار پرده بردارد تا او بتواند داستان عشق شورانگیز پدرام را به یک داستان تبدیل کند. اما همکاری این دو با یکدیگر باعث می‌شود که پدرام به لاله علاقه‌مند شود و این تازه سرآغاز ماجرای عاشقانه‌ی تازه‌ای است و فصل جدیدی از رمان را آغاز می‌کند که می‌توان نام آن را داستان عاشقی پدرام و لاله گذاشت.​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2
کتاب دوباره عاشقی که فرشته گل‌ چمن آن را تألیف کرده است، در حقیقت داستانی ساده درباره‌ی کشش میان دو قلب است. کششی که گاه به سرانجامی که باید می‌رسد و گاه در میانه‌ی راه از رسیدن به مقصود بازمی‌ماند. نویسنده با بیان ساده و گیرای خود، توانسته راوی این احساس‌ها شود و ما را برای لحظاتی با این تجربۀ ناب بشری همراه کند.​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2

کتاب دوباره عاشقی برای چه کسانی مناسب است؟​

اگر از خوانندگان رمان‌های ایرانی و عاشقانه هستید، کتاب دوباره عاشقی انتخاب مناسبی برای شماست.​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2

در بخشی از رمان دوباره عاشقی می‌خوانیم​

به لاله نزدیک شد و در را باز کرد و بفرماییدی گفت، لاله بیرون و سپس پشت او پدرام نیز بیرون آمد، به طرف آسانسور به راه افتادند، لاله دکمه آسانسور را لمس کرد، طولی نکشید در همان طبقه ایستاد و باز شد لاله ببخشیدی گفت و جلوتر از او سوار شد، پدرام خودش دکمه آسانسور را برای پایین رفتن لمس کرد، نگاه لاله تمام به روی کف آسانسور بود، اما سنگینی نگاه پدرام را به روی خودش احساس می‌کرد، نگاهش را بالا داد تا نگاه او را غافلگیر کند، اما پدرام سریع نگاهش را از او گرفت، آن بوی دوست‌داشتنی هر کجا که پدرام می‌رفت به دنبالش حرکت می‌کرد، حالا می‌دانست این بو، بوی عطر این مدیرعامل سختگیر نق‌نقو است که از استشمام این بو مسـ*ـت می‌شد.​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2
آسانسور در طبقه همکف ایستاد و باز شد پدرام منتظر لاله نماند گویا از اینکه لاله او را در نگاه کردنش محدود کرده بود ناراحت شد، خودش زودتر از لاله بیرون آمد و رو به منشی کرد:

_خانوم پرونده اون دوتا کارگرای اخراجی رو بیار اتاقم!

همان پسر که با او در طبقه بالا چندی پیش برخورد داشت، قبل از اینکه پدرام به داخل اتاقش برود به کنارش رفت و درباره چیزی سخن گفت و باهم وارد اتاق پدرام شدند!

بنظر می‌رسید پسر حسابدار شرکت باشد قبلاً هم چند باری او را دیده بود، لاله به میز منشی نزدیک شد، درحالی که لبخندی به لب داشت با خوشحالی گفت: یه برگه و یه خودکار لطفا!

منشی لبخند لاله را با لبخند پاسخ داد: چیه خوشحالی؟ تونستی راضیش کنی؟​
 
موضوع نویسنده

Negin jamali

سطح
0
 
مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
ناظر تایید
فعال انجمن
Feb
3,060
2,383
مدال‌ها
2
بالا پایین