مکتبهای ادبی و تک گویی
به لحاظ مکتبهای ادبی، شیوه تک گویی(مونولوگ) جزء ادبیات اکسپرسیونیستی و نئواکسپرسیونیستی محسوب میشود. در این شیوه ادبی و نمایشی، هدف وانمایی درونیات بر هم ریخته نمونههایی از آدمهاست که در شرایط معمول قرار ندارند. این وضعیت در زمان جنگ و بلایای طبیعی بیشتر بروز پیدا میکند. در زمان جنون زدگی و افسردگیهای خفیف و شدید نیز بازنمایی و واگویههای درونی در اغلب افراد تشدید میشود.
تک گویی همان طور که از اسمش هم پیداست، دارای یک شخصیت اصلی است که در خلوت خود به واگویه و فرافکنی روان و بیان معضلات و مشکلات پیچیده درونی خود میپردازد. گاهی شکستهای عشقی میتواند عامل واکاوی درونی افراد در یک خلوت اندوه زده و غمگین باشد. حالا اگر شنوندهای هم این وضعیت را داشته باشد، تک گویی بیشتر جنبه بیرونی به خود میگیرد، چون در این حالت مخاطب و شنونده تک گویی نیز علاوه بر راوی یا بیمار و افسرده مشخص است، اما در حال دیگر که جنبه درونی به خود میگیرد، همه چیز در ذهن و روان فرد میگذرد و در این حالت بیماری و فرافکنی شکل پیچیدهتر و در عین حال خطرناکتری به خود میگیرد. کابوس، رویا و خواب در این حالت از نشانههای تک گویی درونی به شمار میآید. بیمار در این حالت با خود خلوتی دارد و جستوجویی که گاهی به جنون، خودکشی، خودزنی و مرگ میرسد. گاهی نیز پاسخ معکوس را در بردارد و بیمار از این وضعیت پریشان و بلا زده بیرون میآید. چنانچه در نواحی جنوبی ایران، چنین حالتهای روانی را به جن زدگی معنا میکنند و از این بیماران به عنوان اهل هوا یاد میکنند. بابا زار و مادر زار در یک دایره درمانی به موسیقی درمانی و رقص درمانی میپردازند تا حال و هوای تازهای را در بیمار ایجاد کنند و او را از شر اوهام، کابوسها و دردهای درونی و ناپیدا خلاص کنند.
به لحاظ مکتبهای ادبی، شیوه تک گویی(مونولوگ) جزء ادبیات اکسپرسیونیستی و نئواکسپرسیونیستی محسوب میشود. در این شیوه ادبی و نمایشی، هدف وانمایی درونیات بر هم ریخته نمونههایی از آدمهاست که در شرایط معمول قرار ندارند. این وضعیت در زمان جنگ و بلایای طبیعی بیشتر بروز پیدا میکند. در زمان جنون زدگی و افسردگیهای خفیف و شدید نیز بازنمایی و واگویههای درونی در اغلب افراد تشدید میشود.
تک گویی همان طور که از اسمش هم پیداست، دارای یک شخصیت اصلی است که در خلوت خود به واگویه و فرافکنی روان و بیان معضلات و مشکلات پیچیده درونی خود میپردازد. گاهی شکستهای عشقی میتواند عامل واکاوی درونی افراد در یک خلوت اندوه زده و غمگین باشد. حالا اگر شنوندهای هم این وضعیت را داشته باشد، تک گویی بیشتر جنبه بیرونی به خود میگیرد، چون در این حالت مخاطب و شنونده تک گویی نیز علاوه بر راوی یا بیمار و افسرده مشخص است، اما در حال دیگر که جنبه درونی به خود میگیرد، همه چیز در ذهن و روان فرد میگذرد و در این حالت بیماری و فرافکنی شکل پیچیدهتر و در عین حال خطرناکتری به خود میگیرد. کابوس، رویا و خواب در این حالت از نشانههای تک گویی درونی به شمار میآید. بیمار در این حالت با خود خلوتی دارد و جستوجویی که گاهی به جنون، خودکشی، خودزنی و مرگ میرسد. گاهی نیز پاسخ معکوس را در بردارد و بیمار از این وضعیت پریشان و بلا زده بیرون میآید. چنانچه در نواحی جنوبی ایران، چنین حالتهای روانی را به جن زدگی معنا میکنند و از این بیماران به عنوان اهل هوا یاد میکنند. بابا زار و مادر زار در یک دایره درمانی به موسیقی درمانی و رقص درمانی میپردازند تا حال و هوای تازهای را در بیمار ایجاد کنند و او را از شر اوهام، کابوسها و دردهای درونی و ناپیدا خلاص کنند.