جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معاصر روایت یک شاهد عینی از فاجعه سینما رکس آبادان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته تاریخ معاصر توسط -pariya- با نام روایت یک شاهد عینی از فاجعه سینما رکس آبادان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 280 بازدید, 16 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته تاریخ معاصر
نام موضوع روایت یک شاهد عینی از فاجعه سینما رکس آبادان
نویسنده موضوع -pariya-
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -pariya-
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشدبخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,403
51,571
مدال‌ها
12
من بلافاصله قاطی چند نفری شدم که تلاش می‌کردند از در پشتی سینما خودشان را به داخل برسانند. رفتیم؛ ولی پاسبان‌ها آنجا را هم محاصره کرده بودند و نمی‌گذاشتند
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشدبخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,403
51,571
مدال‌ها
12
کسی به در عقبی سینما نزدیک بشود. مردم که این وضع را دیدند بالاخره با فشار زیاد یک پله آوردند و از طرف خیابان امیری که پنجره نداشت، بالا رفتند و سعی کردند لبه دیوار را بشکنند.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشدبخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,403
51,571
مدال‌ها
12
به هر جان‌کندنى بود، دیوار را شکستند. بعد بنا کردند به بالا رفتن از این پله. من آن پایین به کسانی که بالاتر از همه روی پله بودند، نگاه می‌کردم.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشدبخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,403
51,571
مدال‌ها
12
دیدم آن‌هایی که بالا هستند، توی سرشان می‌زنند و گریه می‌کنند. حال ما دل توی دلمان نبود که چه خبر است.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشدبخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,403
51,571
مدال‌ها
12
فریاد مردم از مقابل سینما بلندتر شده بود، دویدم آمدم روبه‌روی سینما ایستادم. آنجا جوانی ایستاده بود که از همه بیشتر جوش و خروش داشت. او را می‌شناختم. اسمش على محمدی بود که بعدها توی جنگ شهید شد.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشدبخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,403
51,571
مدال‌ها
12
دیدم رفت و خیلی زود سوار بر یک ماشین ب‌ام‌و آمد. می‌خواست با ماشین به در سینما بکوبد تا مردم را بشود نجات داد.
 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشدبخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
25,403
51,571
مدال‌ها
12
در کمال ناباوری، عده‌ای از مأموران شهربانی جلوی ماشینش را سد کردند و درحالی‌که کتکش می‌زدند، او را کشان‌کشان بردند. چند دقیقه بعد على محمدی توانسته بود از دست مأموران فرار کند و دوباره خودش را به سینما برساند.
 
بالا پایین