انشاء سالی که نکوست از بهارش پیداست

[آریانا]

مقدمه: شروع اکثر کارها همراه با سختی است، اما برخی از آدمها با کوچکترین سنگی که زیر پایشان می افتد از راهی که رفته اند پشیمان می شوند و عقب نشینی می کنند، زیرا این تصور را می کنند که تا انتهای مسیر همین گونه خواهد بود و مسیر سختی در پیش دارند.

شروع انشا: این مقدمه ضرب المثلی با عنوان سالی که نکوست از بهارش پیداست را در ذهن ما تداعی کرد ، زیرا از قدیم گفته اند که اگر شروع سالی با خوبی و خوشی باشد تا پایان نیز به همین منوال خواهد گذشت و وقتی سال با سختی و مشکلات آغاز شود این سختی ها تا پایان گریبان گیر انسان خواهد بود،.

هر چند در برخی مواقع نمی توان از این ضرب المثل پیروی کرد زیرا خداوند با دادن فهم و شعور به انسان و ما با ارائه همت و تلاشمان می توانیم مسیر زندگی خود را هموار کنیم و با گرفتن تصمیمات درست تن به شکست ندهیم، تسلیم شدن در برابر سختی ها انسان را از ادامه زندگی باز می دارد و این همان خواسته شیطان است و با ناامیدی شیطان را خرسند خواهیم کرد. البته این مثل نیز می خواهد بگوید که با وجود مشکلی در اول راه منتظر سختی ها و مشکلات دیگر نیز باید بود و حواس خود را جمع کرد که در ادامه مسیر زمین نخورد این همان راهیست که خداوند از ما می خواهد ، تا با تلاش بیشتر نتیجه بهتری نیز عایدمان شود.

نتیجه گیری انشا: نتیجه می گیریم که گاهی نیز با شنیدن ضرب المثل هایی کمی تفکر کنیم و همینطور عامیانه بر زبان نیاوریم و هیچ سدی ما را از تلاش برنگرداند، برخی از جملات منفی نیز نتیجه معکوس می دهند و باعث می شوند فرد تلاشش را بیشتر کند و ثابت کند که همیشه هم اینطور نخواهد بود.