جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

دلنوشته {شط بویه‌هایم} اثر •Kahkeshan کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط کهکشان با نام {شط بویه‌هایم} اثر •Kahkeshan کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 742 بازدید, 11 پاسخ و 14 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {شط بویه‌هایم} اثر •Kahkeshan کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع کهکشان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط DLNZ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
عنوان:شط بویه‌هایم
دلنویس: Kahkeshan
ژانر:عاشقانه_تراژدی
ناظر: @ARMINA

مقدمه: منِ انباشته از ناگفته‌ها، کنار شط بویه‌هایم بازم تکه چوبی آغشته به جوهر به دست گرفتم تا این به زنجیر کشیده عشق را تهی کنم از گفته‌هایی که هیچ‌وقت از صندوقچه دل به بیرون ظاهر نشده است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

DLNZ

سطح
7
 
🝢ارشد بازنشسته🝢
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
May
3,428
13,043
مدال‌ها
17
1683008322482 (1).png عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
آهای شط، برایت نبا آوردم. امشب آشوبگر قلبم نیمه قلبش را به آغوش گرفت. دیگر شکیبایی پایان یافت و نوبت وصال رسید. منِ دیوانه‌ی جانان چه کنم؟! دیگر برای که قرطاس از گفته‌های این امشب نابود شده پُر کنم؟!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
می‌گویند حالا که جانان داری داشتنت حتی در خیالات هم گناه است. اما آن‌ها که نمی‌دانند من همان روز تابستانی برای داشتن آن تیله‌های به رنگ شب حتی در خیالات دینم را فروختم.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
چه زمان‌‌ها که با بادخورک‌های کوهی دست دوستی می‌دادم و نی با عصاره عشق خالصانه‌ام‌تر می‌کردم. به منشور بی‌روح با آرزوهای همچون رنگین‌کمانم جان می‌دادم. آرزوهایی که در هر سطرش فقط نام تو می‌رقصید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
آخر دردانه‌ام تو که نمی‌دانستی همان کوچک‌ترین نگاهت که با قطب‌شمال برابری می‌کرد. مرا از فروغ شاعر‌تر و از باد‌خورک‌های کوهی بی‌خواب‌تر می‌کرد.
 
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
چه زمستان نحسی بود دلبرکم.
انگار چشم دیدن رویا بافی‌هایم را با تو نداشت.
جلادانه خنجر آغشته به زهر بی‌احساسیت را درون قلب کوچکم فرو کرد و آن را به هزاران تکه بی‌جان تبدیل کرد و حالا که کارش تمام شده است کوله بارش را به دوش کشیده است تا برود.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
یاد عاشقانه‌هایم که میوفتم شط هق‌هق سر می‌دهد و می‌گوید: بخدا که این اندوه حق توِ دلباخته نبود، هر زمان که قرطاس بویه‌هایت را به من می‌سپاردی قطره‌قطره من از عصاره عشقت لبریز میشد.
 
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
چه بی‌روح شده است مکان آرامشم بعد از تو دلبرکم. دیگر شط همیشه خروشان غرش سر نمی‌دهد، باد‌ حوصله رقصاندن قاصدک‌ها را ندارد، بید مجنون هر روز بیشتر از دیروز شاخه‌های خشک شده‌اش را پیش پایم می‌اندازد و من چه راحت به مجسمه خشک شده وسط شهر شباهت پیدا کرده‌ام.
 
موضوع نویسنده

کهکشان

سطح
4
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Sep
1,104
11,850
مدال‌ها
6
به هر طرف نظر می‌کنم تو را می‌بینم، نبودنت مرا به جنون وا می‌دارد دلبرکم و حسی که نامش را نمی‌دانم
زنجیر وار دست و پایم را می‌بنند و مانع این دل می‌شود تا حکم دیدارت را مهر کند.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین