Puyannnn
سطح
4
مهمان
- Sep
- 13,532
- 22,013
- مدالها
- 3
ناصر فیض شاعر و طنزپرداز گفت: شعر گفتن تخصص و شعر طنز گفتن فوق تخصص است؛ به اعتقاد برخی بزرگان شعر ادبی را نمیشود ترجمه کرد مگر اینکه یک متن ادبی سهلالوصول باشد، یعنی اینکه مفهومی باشد که در همه کشورها یک معنی یکسان داشته باشد.
نشست شناخت جریان ترجمه طنز از سلسله نشستهای دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران با حضور ناصر فیض و بهزاد توفیقفر (دبیر نشست) شنبه (9 بهمنماه) در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز درباره ترجمه متن طنز گفت: سوالی که در این حوزه پیش میآید، این است که آیا متن ادبی را میشود ترجمه کرد؟ حالا میخواهد متن موزون یا غیرموزون باشد. مثلا تاریخ بیهقی را میتوان ترجمه کرد؟ یا گلستان سعدی؟ پاسخ من به این سوالها «نه» است؛ چراکه وقتی ترجمه میکنیم شاید معنای تحتالفظی را بیان کنیم؛ اما ادبیات را به خوبی درک نخواهیم کرد. در طنز این ماجرا بدتر است ؛چراکه شعر گفتن تخصص و شعر طنز گفتن فوق تخصص است. به اعتقاد برخی بزرگان شعر ادبی را نمیشود ترجمه کرد، مگر اینکه یک متن ادبی سهلالوصول باشد، یعنی اینکه با مفهومی روبهرو باشیم که در همه کشورها معنی یکسان داشته باشد.
وی افزود: سوالم این است که اصلا اثر هنری را که مکتوب میشود، میتوان ترجمه کرد؟ به نظرم غریب به اتفاق، شدنی نیست؛ برای مثال، شعری را برای ترجمه به زبان ترکی استانبولی به من دادند و در ترجمه آن متوجه شدم که میتوان ترجمه کرد، اما ممکن نیست مفهوم را به مخاطب برسانم و شما تصور کنید که در متنی طنز با کاری بسیار دشوارتر روبهرو هستید؛ چراکه در طنز با تشبیهات، ایهام و استعارههای بیشتری طرف هستید.
این شاعر و طنزپرداز با اشاره شرایط ترجمه گفت: پس کسی که مترجم است باید تسلط کافی روی زبان مبدا و مقصد داشته باشد؛ از طرفی احاطه کافی روی ضربالمثلها و اصطلاحات نیز ضروری است؛ چراکه اصطلاحات یک معنای ظاهری دارد و یک معنای باطنی که معنا و مفهوم را به مخاطب میرساند و از این جهات بسیار مهم است.
نشست شناخت جریان ترجمه طنز از سلسله نشستهای دومین نمایشگاه مجازی کتاب تهران با حضور ناصر فیض و بهزاد توفیقفر (دبیر نشست) شنبه (9 بهمنماه) در خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
ناصر فیض، شاعر و طنزپرداز درباره ترجمه متن طنز گفت: سوالی که در این حوزه پیش میآید، این است که آیا متن ادبی را میشود ترجمه کرد؟ حالا میخواهد متن موزون یا غیرموزون باشد. مثلا تاریخ بیهقی را میتوان ترجمه کرد؟ یا گلستان سعدی؟ پاسخ من به این سوالها «نه» است؛ چراکه وقتی ترجمه میکنیم شاید معنای تحتالفظی را بیان کنیم؛ اما ادبیات را به خوبی درک نخواهیم کرد. در طنز این ماجرا بدتر است ؛چراکه شعر گفتن تخصص و شعر طنز گفتن فوق تخصص است. به اعتقاد برخی بزرگان شعر ادبی را نمیشود ترجمه کرد، مگر اینکه یک متن ادبی سهلالوصول باشد، یعنی اینکه با مفهومی روبهرو باشیم که در همه کشورها معنی یکسان داشته باشد.
وی افزود: سوالم این است که اصلا اثر هنری را که مکتوب میشود، میتوان ترجمه کرد؟ به نظرم غریب به اتفاق، شدنی نیست؛ برای مثال، شعری را برای ترجمه به زبان ترکی استانبولی به من دادند و در ترجمه آن متوجه شدم که میتوان ترجمه کرد، اما ممکن نیست مفهوم را به مخاطب برسانم و شما تصور کنید که در متنی طنز با کاری بسیار دشوارتر روبهرو هستید؛ چراکه در طنز با تشبیهات، ایهام و استعارههای بیشتری طرف هستید.
این شاعر و طنزپرداز با اشاره شرایط ترجمه گفت: پس کسی که مترجم است باید تسلط کافی روی زبان مبدا و مقصد داشته باشد؛ از طرفی احاطه کافی روی ضربالمثلها و اصطلاحات نیز ضروری است؛ چراکه اصطلاحات یک معنای ظاهری دارد و یک معنای باطنی که معنا و مفهوم را به مخاطب میرساند و از این جهات بسیار مهم است.