جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درحال ترجمه ضد{ وارث سحر و جادو } اثر «مترجم سونیا»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب‌های در حال ترجمه توسط ریپِر با نام ضد{ وارث سحر و جادو } اثر «مترجم سونیا» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 145 بازدید, 1 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب‌های در حال ترجمه
نام موضوع ضد{ وارث سحر و جادو } اثر «مترجم سونیا»
نویسنده موضوع ریپِر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ریپِر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

ریپِر

سطح
2
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار آزمایشی
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
2,994
20,280
مدال‌ها
5
عنوان: وارث سحر و جادو
عنوان اصلی: Heir to magic
نویسنده: Adam k. watts
مترجم: @سونیام
ناظر: @
خلاصه:
طلسم اشتباه شد، دختر نوجوانی که برای بقا می‌جنگد. سرنوشت جهان در تعادل است که میرا شانزده ساله خود را در دنیایی عجیب و غریب می‌بیند که توسط سیده اداره می‌شود، با انقلابی قریب الوقوع از نژادهای ستمدیده این سرزمین. میرا پس از دوستی با یک قاتل اسپرایت، متوجه می‌شود که همه نژادها در این دنیای جادویی دوستانه نیستند و می‌تواند پس از مشاهده بی‌رحمی قانون سیده، تغییر ایجاد کند، میرا درگیر مبارزه‌ای می‌شود که در نهایت سرنوشت را تعیین می‌کند. قلمرو. اما چه چیزی مهم‌تر خواهد بود: آوردن صلح و پایان دادن به وضعیت اسفبار جهانی که اکنون در آن قرار دارد، یا راه بازگشت به خانه؟
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

ریپِر

سطح
2
 
مدیر تالار موسیقی
پرسنل مدیریت
مدیر تالار موسیقی
مدیر تالار ترجمه
ویراستار آزمایشی
گوینده آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jun
2,994
20,280
مدال‌ها
5
به یاد داشته باشید که فکر می‌کردم زندگی من عالی بود. خوب به هر حال تا آنجا که می‌تواند کامل باشد. پدر و مادرم بسیار محبت و حمایت بودند. باید بگویم والدین رضاعی جیل و تونی آنها عالی هستند. پدر و مادر واقعی من مرده بودند بنابراین آن قسمت چندان عالی نبود. خواهر بزرگم فوق العاده عالی بود او مثل من یک پرورش دهنده است نه اینکه بگویم او مشکلاتش را نداشت چه بچه‌ای که فرزند خوانده ندارد؟ اما نورا هم خیلی عالی بود. این همان چیزی است که من از تا آن‌جایی که می‌تواند کامل باشد. بعضی ها فکر می‌کنند من خوش‌بین هستم باور کن نیستم. من واقعاً عملی هستم و برای من تمرکز بر چیزهایی که دارم بیشتر از آنچه که ندارم منطقی است. با چیزی که ندارید نمی‌توانید چیزی بسازید. اگر یک چیز باشد که در شانزده سالگی آموخته‌ام این است که زندگی چیزی جز فرصت ها به شما نمی‌دهد و این به ما بستگی دارد که آیا می‌توانیم آنها را ببینیم و چگونه از آنها استفاده می‌کنیم اگر آنها را از دست بدهیم یا انتخاب های بدی داشته باشیم؟ خوب زندگی می‌تواند یک عوضی واقعی باشد. نمی‌دانستم چرا اینقدر احساس درونگرایی می‌کردم جیل به تازگی چیزی را برایم آورده بود که مدتی بود آن را نگه داشته بود فقط یک جعبه چوبی بود. بیشتر شبیه یک سی*ن*ه کوچک است حدس می‌زنم حدود دو فوت طول یک پا عرض و شاید یک فوت قد مال مادرم بود نمی‌دانستم جیل آن را دارد اما او گفت که اکنون به اندازه کافی بزرگ شده‌ام که باید از آن مراقبت کنم ارثیه من بود یاد پدر و مادرم افتادم اما خیلی وقت بود داخل جعبه چی بود؟ چه چیزی را بفهمم؟ آیا چیزی را تغییر می‌دهد؟ می‌توانستم همه جور چیزها را در مورد آنها تصور کنم نمی‌توانستم از جعبه سوالی بپرسم. نه مرا در آغوش می‌گرفت و نه به من لبخند میزد. من آن چیزها را در مورد پدر و مادرم به یاد آوردم نه جعبه فقط می‌توانست چیزی از افرادی که پدر و مادرم بودند به من بگوید. شاید.
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین