(مسافرهای عاشق)
دو گنجشکیم، گنجشکان دلبسته به آواز رهای هم
که عمری شاعری کردیم خواب و زندگی را پا به پای هم
همیشه عشق لازم نیست در افسانهها یک کوهکن باشد
که گاهی تکیهگاهی چون دو کوه از عشق میسازد برای هم
خدا ای کاش که در سرنوشت ما دو کاج اینگونه بنویسد
که باشد در گذار باد حتی شانههای ما عصای هم