- Oct
- 892
- 2,615
- مدالها
- 5
من به نمودار اشاره کردم:
- 140 دسیبل در یکی از گوشهات یعنی که عبور یک هواپیما رو میشنوی مثل من که صدای افتادن سوزن به زمین رو میشنوم.
پرل یک باتری در سمعک گذاشت، آن را در گوش راست من قرار داد و سمعک را روشن کرد. بازخورد آن بسیار شدید و دردناک و چیزی شبیه به جیغی بلند بود؛ من آن را از گوش خود خارج کردم و گفتم:
- نفسم مثل یه دستگاه مکنده صدا میده!
- هاه! این مشکل خودته؛ غذای مورد علاقهم، استخونهای گردن با سس شیرهی افرا آمادهست.
ما به نوبت شروع به خوردن غذا و نوشتن کردیم.
- تو نیاز به یه رمزگشایی داری تا بتونی زیرنویس رو ببینی. وقتی بچه بودم نمیتونستم تلویزیون رو بفهمم.
- چرا بعضی برنامههای تلویزیونی یه پنجرهی کوچیک با یه نفری که اشارهی زبان میکنه دارن؟
- بچههای ناشنوا میتونن فیلمو اینطوری درک کنن. ناشنواها از این پنجرههای اشارهی زبان خوششون نمیاد و ترجیح میدن به زیرنویس اعتماد کنن. و همین که انگلیسی رو میخونی و یاد میگیری. باید منتظر بمونیم تا فیلمها به ویدئو منتقل بشن تا بتونیم زیرنویس رو ببینیم.
- وقتی کوچیک بودی، خانوادهت برای تلویزیون و تلفن کمکت میکردن؟
- تا قبل از زمانی که خواهرام بزرگتر بشن، بعدش خیلی خودخواه و سرگرم کاراشون شدن. خانوادهم توی دوران جوونیِ من از زبون اشاره استفاده نمیکردن، بنابراین امروز هم هیچ علامتی از زبون اشاره توی خانوادهم وجود نداره، فقط یک تعداد علامتهای خونگی داریم. متخصص ها به خانوادهم گفته بودن که هیچ علامتی رو یاد نگیرن، واسه همین من مجبور شدم تا لبخون بشم؛ خانواده فقط با من حرف میزنن.
- چقدر از حرفا رو متوجه میشدی؟
- فقط چند کلمه؛ مادرم همیشه میگه که من اونو فریب میدم و الکی میگم که متوجه نمیشم. خانوادههای افراد ناشنوای امروزی که از علامت زبانی استفاده میکنن خوشحال هستن. چون یه روش جدید واسه ارتباط کلی با یه آدم ناشنواست، بچههای من علامت زبانی رو حتما یاد میگیرن.
- خانوادهت میتونن الان یاد بگیرن.
- خواهرا و برادرم اخیراً چندتا علامت یاد گرفتن، اما مادرم همیشه از یاد گرفتنش ابا داشته. من چیزی یاد نگرفتم تا وقتیکه به مدرسه رفتم. اونجا یاد گرفتم که به زبون اشاره حرف بزنم.
- 140 دسیبل در یکی از گوشهات یعنی که عبور یک هواپیما رو میشنوی مثل من که صدای افتادن سوزن به زمین رو میشنوم.
پرل یک باتری در سمعک گذاشت، آن را در گوش راست من قرار داد و سمعک را روشن کرد. بازخورد آن بسیار شدید و دردناک و چیزی شبیه به جیغی بلند بود؛ من آن را از گوش خود خارج کردم و گفتم:
- نفسم مثل یه دستگاه مکنده صدا میده!
- هاه! این مشکل خودته؛ غذای مورد علاقهم، استخونهای گردن با سس شیرهی افرا آمادهست.
ما به نوبت شروع به خوردن غذا و نوشتن کردیم.
- تو نیاز به یه رمزگشایی داری تا بتونی زیرنویس رو ببینی. وقتی بچه بودم نمیتونستم تلویزیون رو بفهمم.
- چرا بعضی برنامههای تلویزیونی یه پنجرهی کوچیک با یه نفری که اشارهی زبان میکنه دارن؟
- بچههای ناشنوا میتونن فیلمو اینطوری درک کنن. ناشنواها از این پنجرههای اشارهی زبان خوششون نمیاد و ترجیح میدن به زیرنویس اعتماد کنن. و همین که انگلیسی رو میخونی و یاد میگیری. باید منتظر بمونیم تا فیلمها به ویدئو منتقل بشن تا بتونیم زیرنویس رو ببینیم.
- وقتی کوچیک بودی، خانوادهت برای تلویزیون و تلفن کمکت میکردن؟
- تا قبل از زمانی که خواهرام بزرگتر بشن، بعدش خیلی خودخواه و سرگرم کاراشون شدن. خانوادهم توی دوران جوونیِ من از زبون اشاره استفاده نمیکردن، بنابراین امروز هم هیچ علامتی از زبون اشاره توی خانوادهم وجود نداره، فقط یک تعداد علامتهای خونگی داریم. متخصص ها به خانوادهم گفته بودن که هیچ علامتی رو یاد نگیرن، واسه همین من مجبور شدم تا لبخون بشم؛ خانواده فقط با من حرف میزنن.
- چقدر از حرفا رو متوجه میشدی؟
- فقط چند کلمه؛ مادرم همیشه میگه که من اونو فریب میدم و الکی میگم که متوجه نمیشم. خانوادههای افراد ناشنوای امروزی که از علامت زبانی استفاده میکنن خوشحال هستن. چون یه روش جدید واسه ارتباط کلی با یه آدم ناشنواست، بچههای من علامت زبانی رو حتما یاد میگیرن.
- خانوادهت میتونن الان یاد بگیرن.
- خواهرا و برادرم اخیراً چندتا علامت یاد گرفتن، اما مادرم همیشه از یاد گرفتنش ابا داشته. من چیزی یاد نگرفتم تا وقتیکه به مدرسه رفتم. اونجا یاد گرفتم که به زبون اشاره حرف بزنم.