- Nov
- 587
- 1,409
- مدالها
- 6
فرانکشتاین، هیولایی که تبدیل به استعارهای ممنوعه شد!

این هم از جذابیتهای دنیای علمی-تخیلی است که نویسندهی یکی از اولین کتابهای این ژانر یک زن است: مری شلی. «فرانکشتاین» در اوایل قرن نوزده میلادی تالیف شده و در آن دوره بیشتر اولینها به مردان اختصاص داشته و حتی زنانی که داستان مینوشتهاند، در اوایل کار خود و گاهی تا انتها با اسم مستعار مردانه قلم میزدهاند اما مری شلی با خلق داستان «فرانکشتاین» اسم خودش را روی جلد آورد و نهتنها از اثرش استقبال شد، بلکه دریچههای تازهای را هم روی ادبیات ژانری گشود.
فرانکشتاین اثری جنجالبرانگیز است که باعث به وجود آمدن مدخلی جدید تحت عنوان «فرانکشتاین» در لغتنامهها شد. حالا نهتنها کتابدوستان بلکه علاقهمندان به سینما هم «فرانکشتاین» را بهمعنای موجودی عجیب و گاه هولناک میشناسند که از آفرینندهی خود فراتر میرود و علیه خالقش نابودگری را پیشه میکند. با این اوصاف بیهوده نیست که این اثر مدتی ممنوعه بوده است!
مری شلی در این کتاب داستان دانشمند جوانی را میگوید که با کنار هم قرار دادن اعضای بدن مردگان موجودی عجیبالخلقه را میآفریند که رد بخیه را روی اجزای صورت و بدنش بهوضوح میتوان دید. این هیولا که هر تکه از بدنش را از موجودی دارد، از قامت متوسط یک انسان بزرگتر است و عدم تناسب اعضای بدنش در کنار بخیهها چهرهای ترسناک به او میدهد. این هیولا در ابتدا نام ندارد اما کمکم نام خالقش یعنی همان فرانکشتاین، دانشمند جوان را به خود میگیرد و همانطور که از یک فرانکشتاین انتظار میرود، پا را از هیولایی دستآموز بودن فراتر میگذارد و شروع به نابودگری میکند