- Nov
- 1,482
- 13,730
- مدالها
- 3
قدمِ هفدهم
جلدِ چرم کتاب کاهی را میبندم. حتی خویشتن، از پردههای پوشالی و کدرِ سطح چَشمانام، غافل و غفلتزدهام. گویی مرا در اقیانوس خروشانی از واژهها، به اسارت گرفته باشند و موجهای غضبگین و نخاله، پِیاپی بر صخرههای دلم میکوبند و میتازاند. شده است هنگامههایی با خود گویی، دِل شهروای من دگر قادر و صلاح به تصمیمگیری نیست؟
جلدِ چرم کتاب کاهی را میبندم. حتی خویشتن، از پردههای پوشالی و کدرِ سطح چَشمانام، غافل و غفلتزدهام. گویی مرا در اقیانوس خروشانی از واژهها، به اسارت گرفته باشند و موجهای غضبگین و نخاله، پِیاپی بر صخرههای دلم میکوبند و میتازاند. شده است هنگامههایی با خود گویی، دِل شهروای من دگر قادر و صلاح به تصمیمگیری نیست؟
آخرین ویرایش توسط مدیر: