جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار منظومه حیدر بابا

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ترنم مبینا با نام منظومه حیدر بابا ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 874 بازدید, 75 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع منظومه حیدر بابا
نویسنده موضوع ترنم مبینا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ترنم مبینا
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
گویند میر حیدرت اکنون شده است پیر‬
‫حیدربابا ، آمیر حیدر نئینیوْر ؟‬

‫برپاست آن سماور جوشانِ دلپذیر‬
‫یقین گنه سماوارى قئینیوْر‬

شد اسبْ پیر و ، مى جَوَد از آروارِ زیر‬
داى قوْجالیب ، انگینن چئینیوْر‬

‫ابرو فتاده کُنج لب و گشته گوش کر‬
‫قولاخ باتیب ، گؤزى گیریب قاشینا‬

‫بیچاره عمّه هوش ندارد به سر دگر‬
‫یازیق عمّه ، هاوا گلیب باشینا‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
میر عبدل آن زمان که دهن باز مى کند‬
‫خانم عمّه میرعبدوْلوْن سؤزوْنى‬

عمّه خانم دهن کجى آغاز مى کند‬
‫ائشیدنده ، ایه ر آغز-گؤزوْنى‬

‫با جان ستان گرفتنِ جان ساز مى کند‬
‫مَلْکامِدا وئرر اوْنون اؤزوْنى‬

‫تا وقت شام و خوابِ شبانگاه مى رسد‬
‫دعوالارین شوخلوغیلان قاتاللار‬

شوخى و صلح و دوستى از راه مى رسد‬
‫اتى یئیوْب ، باشى آتیب ، یاتاللار‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
فضّه خانم گُزیدة گلهاى خشگناب‬
‫فضّه خانم خشگنابین گوْلییدى‬

‫یحیى ، غلامِ دختر عمو بود در حساب‬
‫آمیریحیا عمقزینون قولییدى‬

رُخساره نیز بود هنرمند و کامیاب‬
‫رُخساره آرتیستیدى ، سؤگوْلییدى‬

‫سید حسین ز صالح تقلید مى کند‬
‫سیّد حسین ، میر صالحى یانسیلار‬

‫با غیرت است جعفر و تهدید مى کند‬
‫آمیرجعفر غیرتلى دیر ، قان سالار‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
‫از بانگ گوسفند و بز و برّه و سگان‬
سحر تئزدن ناخیرچیلار گَلَردى‬

غوغا به پاست صبحدمان ، آمده شبان‬
‫قوْیون-قوزى دام باجادا مَلَردى‬

‫در بندِ شیر خوارة خود هست عمّه جان‬
‫عمّه جانیم کؤرپه لرین بَلَردى‬

‫بیرون زند ز روزنه دود تَنورها‬
‫تندیرلرین قوْزاناردى توْسیسى‬

‫از نانِ گرم و تازه دَمَد خوش بَخورها‬
‫چؤرکلرین گؤزل اییى ، ایسیسى‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
پرواز دسته دستة زیبا کبوتران‬
‫گؤیرچینلر دسته قالخیب ، اوچاللار‬

گویى گشاده پردة زرّین در آسمان‬
‫گوْن ساچاندا ، قیزیل پرده آچاللار‬

‫در نور ، باز و بسته شود پرده هر زمان‬
‫قیزیل پرده آچیب ، ییغیب ، قاچاللار‬

در اوج آفتاب نگر بر جلال کوه‬
‫گوْن اوجالیب ، آرتارداغین جلالى‬

‫زیبا شود جمال طبیعت در آن شکوه‬
‫طبیعتین جوانلانار جمالى‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
گر کاروان گذر کند از برفِ پشت کوه‬
‫حیدربابا ، قارلى داغلار آشاندا‬

‫شب راه گم کند به سرازیرى ، آن گروه‬
‫گئجه کروان یوْلون آزیب ، چاشاندا‬

‫باشم به هر کجاى ، ز ایرانِ پُرشُکوه‬
‫من هارداسام ، تهراندا یا کاشاندا‬

‫چشمم بیابد اینکه کجا هست کاروان‬
‫اوزاقلاردان گؤزوم سئچر اوْنلارى‬

‫آید خیال و سبقت گیرد در آن میان‬
‫خیال گلیب ، آشیب ، گئچر اوْنلارى‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
اى کاش پشتِ دامْ قَیَه ، از صخره هاى تو‬
‫بیر چیخئیدیم دام قیه نین داشینا‬

‫مى آمدم که پرسم از او ماجراى تو‬
‫بیر باخئیدیم گئچمیشینه ، یاشینا‬

‫بینم چه رفته است و چه مانده براى تو‬
‫بیر گورئیدیم نه لر گلمیش باشینا‬

‫روزى چو برفهاى تو با گریه سر کنم‬
‫منده اْونون قارلاریلان آغلاردیم‬

‫دلهاى سردِ یخ زده را داغتر کنم‬
‫قیش دوْندوران اوْرکلرى داغلاردیم‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
خندان شده است غنچة گل از براى دل‬
‫حیدربابا ، گوْل غنچه سى خنداندى‬

لیکن چه سود زان همه ، خون شد غذاى دل‬
‫آمما حئیف ، اوْرک غذاسى قاندى‬

‫زندانِ زندگى شده ماتم سراى دل‬
‫زندگانلیق بیر قارانلیق زینداندى‬

‫ک.س نیست تا دریچة این قلعه وا کند‬
‫بو زیندانین دربچه سین آچان یوْخ‬

‫زین تنگنا گریزد و خود را رها کند‬
‫بو دارلیقدان بیرقورتولوب ، قاچان یوْخ‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
حیدربابا ، تمام جهان غم گرفته است‬
‫حیدربابا گؤیلر بوْتوْن دوماندى‬

وین روزگارِ ما همه ماتم گرفته است‬
‫گونلریمیز بیر-بیریندن یاماندى‬

اى بد کسى که که دست کسان کم گرفته است‬
‫بیر-بیروْزدن آیریلمایون ، آماندى‬

‫نیکى برفت و در وطنِ غیر لانه کرد‬
‫یاخشیلیغى الیمیزدن آلیبلار‬

‫بد در رسید و در دل ما آشیانه کرد‬
‫یاخشى بیزى یامان گوْنه سالیبلار‬
 
موضوع نویسنده

ترنم مبینا

سطح
3
 
کاربر ویژه
کاربر ویژه انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jan
1,494
5,531
مدال‌ها
5
آخر چه شد بهانة نفرین شده فلک ؟‬
‫بیر سوْروشون بو قارقینمیش فلکدن‬

زین گردش زمانه و این دوز و این کلک ؟‬
‫نه ایستیوْر بو قوردوغى کلکدن ؟‬

‫گو این ستاره ها گذرد جمله زین اَلَک‬
‫دینه گئچیرت اولدوزلارى الکدن‬

‫بگذار تا بریزد و داغان شود زمین‬
‫قوْى تؤکوْلسوْن ، بو یئر اوْزى داغیلسین‬

‫در پشت او نگیرد شیطان دگر کمین‬
‫بو شیطانلیق قورقوسى بیر ییغیلسین‬
 
بالا پایین