دور نبود از عشقمون؛ چشای بد
بعد تو منم شدم دچار درد…
رفتی و دلتنگیای سمی و آخر شب، آخرش قلب منو مچاله کرد!
مثل قبلنا نشد چشای تو…
نه نشد… نفهمیدم کجا یهو تورو گم کردم و ندیدمت…
خودت بگو ته این عشق چرا دو راهی شد؟
بیا حالم بده؛ چند شبه خواب تورو میبینم
نیستی از طرز نگات تو قاب عکسات، گلِ عشق میچینم
شبای بارونیو تا خود صبح؛ خیسِ خیالت میشم