جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

فایل شده میراث نوازش اثر ترنج

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته ادبیات توسط ترنج با نام میراث نوازش اثر ترنج ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,116 بازدید, 22 پاسخ و 15 بار واکنش داشته است
نام دسته ادبیات
نام موضوع میراث نوازش اثر ترنج
نویسنده موضوع ترنج
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط fatemeh bano
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5

~☆به‌نام خالق هستی☆~ Negar_۲۰۲۲۰۱۲۵_۱۳۴۷۲۰.png
نام دلنوشته: میراث نوازش
دل‌نویس: ترنج
ژانر: اجتماعی، تراژدی
ناظر: @حدیث ۸۶
خلاصه:
دستان لطیفت برای دست پینه بسته‌ام درمان است.
هم درمان روح و هم درمان جان!
لبخندت، شیرین‌ترین لبخند دنیاست، که قلب پیر من و لب‌های چاک خورده‌ام را به لبخند وا می‌دارد.
کمکم می‌کنی تا بهتر راه بروم، و این‌کمک برای منِ کهنه سوارِ دل‌شکسته چه زیباست!
 
آخرین ویرایش:

ILLUSION

سطح
8
 
نویسنده افتخاری
نویسنده افتخاری انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده ادبی انجمن
Mar
3,785
39,376
مدال‌ها
13
Picture1 (2) (1).png
عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.

حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:

[ قوانین تایپ دلنوشته ]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[ تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته ]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست نقد بدهید:
[ تاپیک درخواست تگ دلنوشته ]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[ تاپیک درخواست جلد ]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[ تاپیک اعلام پایان دلنوشته ]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[ سوالات و مشکلات دلنویسان ]

با آرزوی موفقیت برای شما،
♡تیم مدیریت تالار ادبیات♡
 
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
نگاه محبت‌آمیزت، از صد رویای شیرین، شیرین‌تر است‌‌.
عزیزکم، می‌دانی؟!
ما کهنه سن‌ها کم حوصله‌ایم و دلمان هم به‌مثال کودکی زود می‌شکند.
با بی‌توجهی: می‌شکند
با عصبانیت: می‌شکند
با داد: می‌شکند
اما در میان‌ همه این شکستن‌ها، دستان نوازش‌گر تو، درمان دل شکسته من است.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
پایم می‌لغزد، دستانم می‌لرزد.
این نوازش را برای کودکانت به میراث بگذار تا آن‌ها بی‌وفا نباشند مثل بچه‌های من!
عزتم در خانواده از دست رفت و
هرآنچه برایشان کرده بودم ز یاد رفت!
اما هنوز... .
هنوز دستان لطیفت برای زخم دلم مرهمی جاودانه است.
 
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
کودکم، عصای دستم، بی‌وفا نباش.
صدایم لرزان است اما موهایم را که در آسیاب سفید نکرده‌ام!
می‌دانم دنیا پر ز نامردی‌هاست. پر ز بی‌وفایی‌هاست.
همان کودکانی که روزی از سر و کولم بالا می‌رفتند و خودشان را برایم لوس می‌کردند، حال نیستند!
رفته‌اند!
من آن‌ها را می‌خواهم اما آن‌ها من را نه!
اما مهم نیست.
چون من تو را دارم!
نوه شیرینم!
 
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
آه... .
آه از پیری و رنج‌هایش... .
آه از کهنسالی و دیدن بی‌وفایی!
تو عصای دست منی کودکم.
با من حرف بزن!
بگذار صدایت، صدای زیبایت تسکین دهنده دل بی‌نوای من باشد.


 
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
عزتم را در خانواده از دست دادم چون... .
چون ناتوان شدم!
تا وقتی برای‌شان خوب بودم که به‌دردشان می‌خوردم.
غافل از اینکه روزی کارهای آن‌ها را هم خود من انجام می‌دادم!
 
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
هم‌اکنون، حسرت می‌خورم به روزهایی که کودک‌‌‌‌‌‌ بو‌دم!‌‌
از عصا به دست بودن خسته شده‌ام.
از بی‌توجهی خسته شده‌ام.
کاش برمی‌گشتم به زمانی که مانند شما کودک بودم.
آه... .
آه فرزندم... !
 
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
ای‌کاش دستان نوازشگر و کمک‌گر تو را پسران بی‌وفایم داشتند‌.
کاش به آن‌ها یاد می‌دادم:
"عصای دست بودن را"
آرزویم این است که یک‌بار هم که شده زنگ بزنند و بگویند:
- پدر جان؟ احوالات شما!
ای‌کاش واژه‌ی پرمعنی محبت را به آن‌ها یادم می‌دادم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
موضوع نویسنده

ترنج

سطح
4
 
°•| نَستوه |•°
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Apr
2,187
19,429
مدال‌ها
5
اکنون، واژه: قفس
را درک می‌کنم. منی که در قفس فریادها زندانیم! زندانی شکستن، زندانی فریاد، زندانی... .
پیر شدن خوب است، با تجربه شدن خوب است، اما
اما ما مثل بچه‌ها، حتی با یک سلام ساده شاد می‌شویم
و با یک چیز کوچک غمگین... .
زمان گرد است جانم!
زمان گرد است...
 
بالا پایین