جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی نکات مهم دستور زبان فارسی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته آموزش‌های ادبی توسط آریانا با نام نکات مهم دستور زبان فارسی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 961 بازدید, 31 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته آموزش‌های ادبی
نام موضوع نکات مهم دستور زبان فارسی
نویسنده موضوع آریانا
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط آریانا
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
درجات صفت:
1- صفت مطلق: بدون سنجش حالت موصوف را بیان مي‌کند: خوب، بزرگ

2- صفت برتر (تفضیلی): صفت مطلق +تر: خوبتر، بزرگتر

3- صفت برترین (عالی): صفت مطلق +ترین: خوبترین، بزرگترین

صفت از نظر رابطه با موصوف دو حالت دارد:
1-صفت پسین: که پس از موصوف مي‌آیند بیشتر صفت‌های بیانی صفت پسین هستند.
2. صفت پیشین: که پیش از موصوف مي‌آیند که به بررسی آن‌ها خواهیم پرداخت.

1- صفت اشاره: این و آن وقتی که همراه اسمي ‌بیایند و بدان اشاره کنند.
این:برای اشاره به نزدیک آن: برای اشاره به دور

صفت اشاره به‌صورت‌های زیر دیده مي‌شود:
الف- این و آن بدون همراهی با کلماتی دیگر که تنها برای اشاره است. این کتاب

ب- برای اشاره و تاکید که با "هم" ترکیب مي‌شوند: همین، همان
ج- برای اشاره و بیان تشبیه و چگونگی به همراه کلماتی مانند: چون، گونه، سان: چنین، چنان، این‌گونه، آن‌جور
د-برای اشاره و تاکید همراه کلماتی مانند: قدر، مقدار، همه: این‌قدر، همان‌اندازه، همین‌قدر

2- صفت شمارشی: واژه‌ای که شماره یا ترتیب مفهوم یا مصداق اسمي ‌را مي‌رساند به آن عدد نیز مي‌گویند.
بر چهار قسم است:
الف- صفت شمارشی ساده: اعداد بدون پیشوند و پسوند: یک، دو، بیست
ب- صفت شمارشی ترتیبی: عدد + م یا مین: چهارم، صدمین

ج- صفت شمارشی کسری: اعداد کسری: یک سوم، دو سوم

د- صفت شمارشی توزیعی: از تکرار صفت شمارشی اصلی به‌دست مي‌آید: یک یک، دو به دو
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
3- صفت پرسشی: صفتی است که با آن از نوع یا چگونگی یا مقدار موصوف پرسش کنند.
صفت پرسشی از نظر مفهوم سه گونه است:
الف- صفت پرسشی که با آن از نوع یا چگونگی با از نام و نشان موصوف مي‌پرسند: چه، کدام، چطور، چگونه
ب-صفت پرسشی که با آن از ترتیب یا مقام موصوف پرسش کنند: چندم، چندمین

ج- صفت پرسشی که با آن از مقدار و شماره موصوف پرسیده مي‌شود: چند، چقدر، چه مقدار

4- صفت تعجبی: صفتی است که همراه اسم مي‌آید و شگفتی و تعجب گوینده را مي‌رساند و با آهنگ مخصوص تعجب ادا مي‌شود. چه خط زیبایی !
5- صفت مبهم: صفتی است که همراه اسم مي‌آید و نوع یا چگونگی یا شماره و مقدار آن را به‌طور نامعین ومبهم بیان مي‌کند: هر، همه، دیگر، هیچ، چند، چندین، چندان، فلان

4- ضمیر
واژه‌ای است که جانشین اسم مي‌شود برای جلوگیری از تکرار اسم. رستم پهلوان بزرگی بود هر ک.س او را مي‌دید. او ضمیراست و جانشین رستم شده است رستم مرجع ضمیر است.
اقسام ضمیر عبارتند از:
1-شخصی 2-مشترک 3-اشاره 4-پرسشی 5-تعجبی 6-مبهم 7-ملکی

1- ضمیر شخصی: ضمیرهایی هستند که برای هریک از اشخاص (اول شخص، دوم شخص و سوم شخص، مفرد یا جمع ) ساخت جداگانه دارند.
ضمیر شخص دو گونه است: منفصل، متصل
الف- ضمیر شخصی منفصل یا گسسته، ضمیری است که به واژه پیش از خود نمي‌چسبد و به تنهایی بکار مي‌رود: من، تو، او (وي)، ما، شما، ایشان

ب - ضمیر شخصی متصل یا پیوسته:ضمیری است که به واژه پیش از خود مي‌پیوندد و به تنهایی به‌كار نمي‌رود.
م، ت، ش، مان، تان، شان
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
تذکر: وقتی که ضمیر م، ت، ش به کلماتی که به ه ختم مي‌شوند افزوده شود الفی به آن اضافه مي‌شود. میوه‌ام، جامه‌ات

اگر ضمایر متصل به واژه‌ای که آخرش ا یا و باشد ی به آن اضافه مي‌شود. قلم‌هایم، ابرویت

2-ضمیر مشترک:
ضمیری است که برای همه ساخت‌های شش‌گانه یکسان به‌کار مي‌رود.
خود: خودم، خودت، خودش، خودمان، خودتان، خودشان
علاوه بر ضمیر خود، در ضمیر خویش و خویشتن نیز ضمیر مشترکند که بیشتر در زبان و ادب به‌كار مي‌رود.

3-ضمیر اشاره:
ضمیری است که مرجع آن به اشاره معلوم مي‌شود. آن، این و اقسام دیگری که در بحث صفت اشاره آن‌ها را نام برده‌ایم اگر این کلمات به همراه اسم بیایند صفت اشاره و اگر جانشین اسم شوند ضمیر اشاره‌اند. این کتاب را بگیر و آن را بخوان.

4- ضمیر پرسشی: ضمیر پرسشی نیز همان صفات پرسشی هستند که جانشین اسم شده‌اند: که، چه، کدام، کدامین، کی، کجا، چگونه
5-ضمیر تعجبی:
واژه "چه" وقتی که بی‌همراهی اسم بیاید و مفهوم تعجب و شگفتی را برساند. چه هوای خوبی ! چه زیباست !

6- ضمیر مبهم:
واژه‌هایی هستند که بر ک.س یا چیز یا مقدار مبهمي‌دلالت مي‌کنند: همه آمدند. فلانی، آدم بسیار خوبی است.

تذکر: همچنانکه قبلا ذکر شد این ضمایر اگر با اسم بیایند صفت مي‌باشند.

7- ضمیر ملکی:
واژه مرکب ازآنِ که به‌معنی مال ِ یا متعلق به باشد: این کتاب از آن ِ مسعود است.

این واژه در قدیم گاهی به‌صورت آن ِ به‌كار مي‌رفته است .

کاربرد و نقش ضمیر ها
ضمیر‌ها معمولا جانشین اسم هستند از این رو نقش‌هاي مختلف اسم را بر عهده مي‌گیرند.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
1- نقش نهادی: من فردا به مسافرت مي‌روم. خودت این مطلب را گفتی.

2- نقش مسندی: محمود من هستم. احمد کدام است.

3- نقش مفعولی: تو او را ندیدی. خویشتن را رها ساختم.

4- نقش متمی: به آن دست مزن. به‌خود گفتم.
5- نقش منادایی: ‌ای آن که به اقبال تو در عالم نیست.

6- نقش تمیزی: مرا که پنداشتی‌؟

7- نقش قیدی: کجا مي‌روی‌؟ چقدر خوابیدی‌؟

8-نقش مضاف‌الیهی: دلم به حالش سوخت. او از گفته خویش پشیمان شد.

5- قید
قیدها به دو دسته تقسیم مي‌شوند: مختص و مشترک.

1-قید مختص: بعضی قید‌ها فقط نقش قیدی مي‌پذیرند. یعنی همیشه در جمله به صورت قید به‌كار مي‌روند: هرگز، هنوز، البته، مثلا، احیانا، اتفاقاً

2- قید مشترک: بعضی از اسم‌ها و صفت‌ها و واژه‌هاي دیگر در جمله گاهی نقش قیدی مي‌پذیرند که به آن‌ها قید مشترک مي‌گویند. احمد شب به خانه برگشت.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
اقسام قید از جهت معنی:
قید زمان: شب، وقت، ایام
قید مکان: این‌جا، آن‌جا
قید مقدار: کم‌کم، زیاد
قید کیفیت: خوب، به‌آرامی
قید حالت: افتان و خیزان، گریان
قید تاسف: افسوس، متاسفانه
قید تعجب: عجبا، شگفتا
قید تصدیق: حتماً
قید پرسش: چگونه
قید شک و تردید : شاید

6- شبه جمله
اگر بخواهیم حالت‌های روحی و درونی خود چون شادی، تعجب، درد، افسوس و مانند آن‌ها را بر زبان بیاوریم معمولا ً از واژه‌هاي همچون، وه، آه استفاده مي‌کنیم که به آن‌ها شبه جمله یا صوت مي‌گویند. از آن جهت به این واژه‌ها شبه جمله مي‌گویند که معنایی مانند جمله دارند. آه: درد مي‌کشم. بَه بَه: چه خوب است.

به این واژه‌ها صوت هم مي‌گویند زیرا در بیشتر آن‌ها مثل این است که از شدت درد یا تعجب صدایی از حلق و دهان خود در مي‌آوریم.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
اقسام شبه جمله از جهت معنا:
1- شبه جمله امید و آرزو و دعا: کاش، آمین، الهی
2- شبه جمله تحسین و تشویق: آفرین، مرحبا، به به
3- شبه جمله درد و تاسف: وای، افسوس، دریغ

4 - شبه جمله تعجب: وه، عجب، شگفتا
5- شبه جمله تنبیه و تحذیر: مبادا، زنهار، هان
6- شبه جمله امر: یاالله، بسم‌الله، خفه
7- شبه جمله احترام و قبول: چشم، قربان
8- شبه جمله جواب و تصدیق: آری، البته ،‌ای

تذکر: شبه جمله‌ها در جمله اغلب نقش قیدی دارند. افسوس دوستان همگی پراکنده شدند.
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
- حرف
بعضی از واژه‌ها معنی مستقلی ندارند و برای پیونددادن واژه‌ها یا نسبت دادن واژه‌ای یا جمله‌ای یا نشان‌دادن نقش واژه‌ای در جمله به‌كار مي‌روند. این واژه‌ها را حرف مي‌گویند. حروف در جمله نقش نمي‌پذیرند. حرف‌ها به سه دسته تقسیم مي‌شوند: حروف ربط و اضافه و نشانه.

1-حرف‌های ربط: حرف‌های ربط واژه‌هایی هستند که دو واژه یا دو جمله را به‌هم پیوند مي‌دهند و آن‌ها را هم‌پایه یکدیگر مي‌سازند و یا جمله‌ای را به جمله‌ای دیگر ربط مي‌دهند و یکی را وابسته دیگری قرار مي‌دهند.

الف - حروف ربط هم‌پایه ساز: مجید و بهروز به بازار رفتند.

ب- حروف ربط وابسته ساز: که بر سر جمله پیرو مي‌آیند در جملات مرکب. تا نکوشی موفق نمي‌شوی.

حرفهای ربط از جهت ساختمان دو نوع است.

1- حرف ربط ساده: که از یک واژه ساخته شده‌اند: اما، پس، تا، زیرا، که، نیز، ولی، هم

2- حرف‌های ربط مرکب: مجموعه‌ای از دو یا چند واژه است که معمولا یکی از آن‌ها حرف ربط یا حرف اضافه ساده است و اغلب علاوه براین که کار حرف ربط را انجام مي‌دهند نقش قیدی هم دارند. آن‌جاکه، از این روی، اکنون که، بس که، زیرا که، هر چند
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
معنی و کاربرد حرفهای ربط ساده:
اگر: برای شرط به‌کار مي‌رود.
اما: برای توضیح یا از میان‌بردن گمان نادرست شنونده
باری: برای مختصرکردن سخن
پس : از این رو، در نتیجه
تا: 1- تا وقتی‌که 2- برای بیان نتیجه فعل 3- همین‌که

چون: 1- به‌علت‌این‌که 2- زیرا که 3- وقتی که
چه: برای پیوند دو جمله
زیرا: ازاین‌جهت، بدین‌سبب
که: دو جمله را به هم پیوند مي‌دهد و گاهی آن را توضیح مي‌دهد.
لیکن: اما

نه: برای نفی نسبت یا امری
نیز: برای شریک قراردادن
و: برای عطف به‌کار مي‌رود
ولی: اما
هم: نیز
یا: برای مساوی قراردادن دو چیز
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
2- حرف اضافه:
واژه‌هایی هستند که معمولا واژه یا گروهی را به فعل جمله نسبت مي‌دهند و آن‌ها را بدان وابسته مي‌سازند و به آن‌ها نقش متممي مي‌بخشند. با اتوبوس از خانه به مدرسه رفتم.

حرف‌های اضافه از جهت ساختمان بر دو قسمند:

1- حرف‌های اضافه ساده: که از یک واژه ساخته شده‌اند: از، اِلا، الی، با، بر، برای، تا، جز، چون، در، غیر

2- حرفهای اضافه مرکب: از یک حرف اضافه ساده و یک واژه دیگر ساخته شده‌اند: ازبرای، به‌مجرد

معنی و کاربرد برخی از حرف‌های اضافه ساده:
از: 1- برای آغاز یا شروع 2- برای بیان علت 3- برای بیان جنس 4- به معنی اثر نوشته 5- همراه صفت برتر
الا: برای استثنا به معنی بجز، مگر
الی: تا
با: 1- در معنی همراه 2- در معنی به وسیله 3- به یاری

بر: 1- قرار داشتن چیزی روی چیزی 2- لازم بودن امری
برای: 1- به معنی منظور 2- از بهر
به :1- برای نشان‌دادن انتها و پایان عملی 2- برای سوگند 3- برای نشان‌دادن مقابل بودن دو چیز 4- به معنی نسبت به 5- برای نشان‌دادن داخل چیزی

بی: برای نفی و سلب
تا: برای بیان پایان چیزی
جز: برای استثنا، به معنی غیر
چون: مانند، مثل
در: 1- برای نشان دادن داخل چیزی 2- در خصوص
مانند: مثل و چون
مگر: برای استثنا ء
 
موضوع نویسنده

آریانا

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Mar
3,431
12,574
مدال‌ها
6
تذکر:
1- بعضی از حروف مانند تا، چون بین حرف ربط و اضافه مشترکند این حروف اگر بین دو جمله به‌کار رود حرف ربط اما اگر داخل یک جمله بکار رود حرف اضافه است.

از خانه تا مدرسه دویدم (حرف اضافه) به کنابخانه رفتم تا درس بخوانم. (ربط)

دلیری چون او ندیدم (حرف اضافه) چونکه باران بارید زمین خیس شده است. (ربط)

2- که: گاهی به معنی از بکار مي‌رود که در این صورت حرف اضافه است.

به نزدیک من صلح بهتر که جنگ.

3- در زبان فارسی قدیم حرف اضافه‌هایی به‌كار رفته که در زبان امروز به‌كار نمي‌رود مانند: اندر، اندرون، زی

گاهی در قدیم برای یک متمم دو حرف اضافه مي‌آورده‌اند.

به خاک اندر (حرف اضافه مرکب گسسته)

3- حروف نشانه: حرف‌هایی که برای تعیین نقش واژه در جمله مي‌آیند و سه دسته‌اند.

الف- نشانه ندا (‌ای، یا. ... )

ب-نشانه مفعول (را)

پ- نشانه اضافه و صفت (کسره اضافه)

تذکر: "را" علاوه بر مفهوم حرف نشانه گاهی به جای یکی از حروف اضافه نیز به‌كار مي‌رفته است.
 
بالا پایین