- Aug
- 645
- 5,727
- مدالها
- 2
در دیاری ک در او نیست کسی یار کسیتو که رفتی همهی ثانیهها سایه شدند
موج در موج در این ثانیهها خواهم مرد
کاش یا رب ک نیوفتد ب کسی کار کسی
با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشتهباشید.
اکنون ثبتنام کنید!در دیاری ک در او نیست کسی یار کسیتو که رفتی همهی ثانیهها سایه شدند
موج در موج در این ثانیهها خواهم مرد
یوسف به وفای روزگار دل نبنددر دیاری ک در او نیست کسی یار کسی
کاش یا رب ک نیوفتد ب کسی کار کسی
داغ جانسوز من از خنده ی خونین پیداستیوسف به وفای روزگار دل نبند
اینبار میبرند که زندانی ات کنند
تا گشودم نامه اش را سوختم در انتظار کاش قاصد میگشود این نامه سر بسته راداغ جانسوز من از خنده ی خونین پیداست
ای بسا خنده ک از گریه غم انگیز تر است
آفرین بر دل نرم تو که از بهر ثوابتا گشودم نامه اش را سوختم در انتظار کاش قاصد میگشود این نامه سر بسته را
در این راه که مردان توشه ای دل کرده اند ساده لوحی بین ک فکر اب و نان داریم مایک کرشمه کرد با خود، ان چنانک
فتنه ای در پیر و در برنا نهاد
آمد موج الست کشتی قالب ببستدر این راه که مردان توشه ای دل کرده اند ساده لوحی بین ک فکر اب و نان داریم ما
تو همانی ک دلم لک زده لبخندش راآمد موج الست کشتی قالب ببست
باز چو کشتی شکست نوبت وصل و لقاست
ای پادشه خوبان داد از غم تنهاییتو همانی ک دلم لک زده لبخندش را
او ک هرکز نتوان یافت همانند را
ما که پول نداشتیم دماغمان را عمل کنیم و گونه بکاریم، ما که خط لب نداشتیم و مژه مصنوعی نداشتیم، ما که موی بلوند و قد بلند نداشتیم، ما که چشمهایمان رنگی نبود؛ رفتیم و کتاب خواندیم! و با هر کتابی که خواندیم، دیدیم که زیباتر شدیم، آنقدر که هربار که رفتیم در آینه نگاه کردیم، گفتیم: خوب شد خدا ما را آفرید وگرنه جهان چیزی از زیبایی کم داشت. میدانی آن جراح که هرروز ما را زیباتر میکند، اسمش چیست؟ اسمش "کتاب" است! چاقویش درد ندارد، امّا همهاش درمان است. هزینهاش هرقدر هم که باشد به این زیبایی میارزد. من نشانی مطب این پزشک را به همه ی شما می دهم: رمان بوک! بی وقت قبلی داخل شوید! این طبیب مشفق، اینجا نشسته است، منتظر شماست!
*ثبت نام*
سلام مهمان عزیز
برای حمایت از نویسندگان محبوب خود و یا نشر آثارتان به خانواده رمان بوک بپیوندید:
کلیک برای: عضویت در انجمن رمان بوک