جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد آثار کاربران [راهی جز او نیست] اثر «دردانه عوض زاده کاربر انجمن رمان بوک»

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد کتاب کاربران توسط دردانه با نام [راهی جز او نیست] اثر «دردانه عوض زاده کاربر انجمن رمان بوک» ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 2,650 بازدید, 50 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد کتاب کاربران
نام موضوع [راهی جز او نیست] اثر «دردانه عوض زاده کاربر انجمن رمان بوک»
نویسنده موضوع دردانه
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط دردانه
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,223
42,199
مدال‌ها
3
نام اثر : راهی جز او نیست

نام نویسنده: دردانه

ژانر: عاشقانه..


خلاصه: داستان در ابتدای دهه نود رخ میدهد و ماجرای دختریست که تحت تاثیر شکست عشقی دست به خودکشی ناموفق میزند اما بعد پشیمان از کار خود، در پی یافتن علت شکست برمیاید و همزمان خاطرات مشترکش را مرور میکند


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

اورانوس

سطح
5
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Mar
1,998
5,470
مدال‌ها
8
سلام...
اسم رمان
: برای اسم رمان از چهار کلمه استفاده شده و اون‌قدر که باید مخاطب رو جذب نمی‌کنه؛
به نظرم اگه از اسم‌های کوتاه‌تر استفاده کنی قشنگ‌تر میشه.

ژانرت کاملاً متناسب هست با موضوع رمان.
خلاصه: به نظرم اگه مبهم سازی کنی باعث کنجکاوی مخاطب میشه، استفاده از ضرب‌ المثل هم خیلی تاثیر خوبی می‌تونه داشته باشه ولی در کل خوبه.
مقدمه: یه مقدار کلیشه‌ای ولی در کل قشنگه.
آغاز: شروع رمانتون کنجکاوی برانگیزه و باعث میشه خواننده مشتاق بشه بشه واسه‌ی خوندن ادامه‌ی رمانتون‌.
قلمت ادبیه ولی از بعضی کلمات عامیانه توش استفاده کردی اون‌ها رو درست کنی بهتر میشه.
فضا سازی: به نظرم می‌تونه بهتر بشه فضا سازی رمانتون.
سیر رمان: خیلی سریع پیش میره که باعث میشه مخاطب مشتاق نشه واسه‌ی خوندن ادامه‌ی رمان بهتره یکم فضا و حالت‌هارو بیشتر توضیح بدی.
ایرادات نگارشی: ایراد‌های زیادی توی رمانت هست که فکر می‌کنم این بر می‌گرده به ناظرتون که دقت نکردن ولی شماهم یه بار دیگه نگاه کنید.
شخصیت پردازی تقریباً خوبی انجام دادی گلم...
نقاط ضعف: اسم رمان، خلاصه، توصیف مکان، سیر رمان‌.
موفق باشی قلمت ماندگار❤️
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,223
42,199
مدال‌ها
3
سلام...
اسم رمان
: برای اسم رمان از چهار کلمه استفاده شده و اون‌قدر که باید مخاطب رو جذب نمی‌کنه؛
به نظرم اگه از اسم‌های کوتاه‌تر استفاده کنی قشنگ‌تر میشه.

ژانرت کاملاً متناسب هست با موضوع رمان.
خلاصه: به نظرم اگه مبهم سازی کنی باعث کنجکاوی مخاطب میشه، استفاده از ضرب‌ المثل هم خیلی تاثیر خوبی می‌تونه داشته باشه ولی در کل خوبه.
مقدمه: یه مقدار کلیشه‌ای ولی در کل قشنگه.
آغاز: شروع رمانتون کنجکاوی برانگیزه و باعث میشه خواننده مشتاق بشه بشه واسه‌ی خوندن ادامه‌ی رمانتون‌.
قلمت ادبیه ولی از بعضی کلمات عامیانه توش استفاده کردی اون‌ها رو درست کنی بهتر میشه.
شخصیت پردازی خوبی انجام دادی گلم... موفق باشی قلمت ماندگار❤️
سلام
ممنونم از نظر ارزشمندتون💐
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,803
47,105
مدال‌ها
7
نام رمان: با این‌که ساده‌اس و شاید هم کلیشه به نظر بیاد تا حدی قدرت جذب خواننده رو داره ولی به نظرم داره سیر داستان رو تا حدی لو میده.
ژانر انتخابی: عاشقانه، تراژدی ژانرهای انتخابی درست هستن
خلاصه و مقدمه: خلاصه داستان چیز چندانی برای جذب مخاطب نداره، یه شکست عشقی و بعد احتمالا اثراتش نشون دهنده داستانیه که این روزها مدام ازش به شکل‌های مختلف می‌خونیم. بهتره یه مقدار ابهام داشته باشه تا برای خواننده‌ای که در حال تصمیم‌گیری برای خوندن اثر هست جذابیت بیشتری داشته باشه. مقدمه هم با این‌که خوبه اما یه مقدار بیشتر روش کار بشه می‌تونه جذاب‌تر بشه.
آغاز رمان: شروع داستان می‌تونست خیلی زیباتر و جذاب‌تر باشه، این‌که قهرمان داستان اعلام می‌کنه که از کجا می‌خواد شروع کنه چندان ایده خوبی نیست. زیادی کلیشه‌اس و جذابیت آغاز رمان رو کم می‌کنه. خود درگیری‌های سارینا با خودش به خاطر پس زده شدن هم خوبه اما خیلی سریع مشکل این خود درگیری گفته میشه، بهتره یه مقدار با کلمات و جملاتی که کمی هوشیارانه‌تر انتخاب میشن ذهن خواننده رو به چالش بکشی.
سیر رمان: روند داستان سریع پیش میره و خواننده تو همون چند پارت اول متوجه میشه چه اتفاقی افتاده. حتی وضعیت زندگی سارینا به سرعت لو داده شده که این می‌تونه از جذابیت اثر کم کنه. این‌طور ذهن خواننده به چالش کشیده نمی‌شه و خواننده خیلی راحت همه چیز رو مثل لقمه آماده در دسترس داره. بهتره نویسنده این اطلاعات رو کم‌کم و در خلال داستان در اختیار خواننده بذاره. این دست نویسنده رو برای حفظ خواننده برای ادامه خوندن اثرش باز نگه می‌داره.
توصیفات کمه؛ توصیف مکان، صدا، شخصیت‌های داستان و حالات‌شون. بیشترین مشکل به نظرم همین کم بودن توصیفات هست. اگه توصیفات مناسبی به متن اضافه بشه، می‌تونه هم جذابیت داستان رو بالا ببره و هم در داستان چالش ایجاد کنه.
تو پارت‌های اول که سارینا داره از عشق‌اش به علی میگه هیچ توصیفی یا خاطره‌ای که میزان این عشق رو به خواننده نشون بده وجود نداره.
عشق سارینا به علی و حتی علی به سارینا با اضافه کردن چند خاطره کوتاه مثلا لحظه‌ای که سارینا تو وان دست به خودکشی می‌زنه می‌تونه این قسمت داستان رو جذاب‌تر کنه. و همین‌طور بخش‌هایی که سارینا داره به پس زده شدن خودش توسط علی فکر می‌کنه. خاطره یا توصیفاتی که بتونه عشق این دو رو به هم نشون بده خیلی تاثیر گذاره.
توصیفات شخصیت، ظاهر، مکان و صدا اضافه بشه، در این مورد خیلی کم‌کاری شده. نویسنده غیر از به هم ریختگی اتاق که در اثر حالت روحی نابه سامان سارینا بوده شرح دیگه‌ای نمی‌ده یا درباره دانشکده و آزمایشگاه که با علی رو در رو میشه. صداها هم می‌تونن وضعیت و حالات شخصیت‌ها رو به خواننده نشون بدن. از رفتار علی هنگام جمع کردن وسایل‌اش مشخصه که عصبیه اما نویسنده این رو در حالات چهره و صدای علی مشخص نکرده. یا وقتی علی رابطه‌شون رو تموم شده اعلام می‌‌کنه، فقط بهت رو در سارینا می‌بینیم. در حالی‌که در این وضعیت، میزان ناراحتی سارینا هم باید نمایش داده بشه. بغض تو صداش یا حالات عصبی رفتارش.
خواننده تو همون چند پارت اول علاوه بر سارینا و علی با ایران و رضا هم آشنا میشه ولی در مورد اون‌ها هم چیزی نوشته نشده. منظورم هویت‌شون نیست، مثلا ایران با نگرانی میاد و در می‌‌زنه اما این نگرانی چندان در متن نوشته مشهود نیست. یا جایی که سارینا از اتاق خارج میشه و با ایران رو به رو میشه و هیچ چیزی از حالات ایران که تا الان با اون همه سر و صدای به هم ریختن اتاق توسط سارینا مواجه بوده، دیده نمی‌شه.
پیشنهاد می‌کنم شخصیت سازی برای قهرمان‌های داستان صورت بگیره. هر کسی موقع عصبانیت یا غم و ناراحتی یا خوش‌حالی یه سری رفتار از خودش نشون میده. مثلا فرد عصبانی ممکنه گریه کنه، یا چشم‌هاش قرمز بشه، یا فشارش بالا و پایین بشه، یا مدام دست بکشه به موهاش و... . برای شخصیت سازی به آدمای اطراف نگاه کن، توی اتوبوس یا تاکسی یا حتی آدمای دور و بر خودمون. این‌که موقع حالات مختلف روحی، چه واکنش‌هایی از خودشون نشون میدن. این‌ها می‌تونه ایده‌های شخصیت سازی خوبی به نویسنده بده. هر شخصی، در برابر اتفاقات کنش‌ها و واکنش‌های مختص به خودش رو نشون میده.
یه سری ایرادات نگارشی هم در متن وجود داره بیشتر هم عدم رعایت نیم فاصله‌هاست که قابل ویرایش هستن.
اینطور 🚫 ⬅️ این‌طور
حرفات 🚫 ⬅️ حرف‌هات
چطور 🚫 ⬅️ چه‌طور
چقدر 🚫 ⬅️ چه‌قدر
دروغگو 🚫 ⬅️ دروغ‌گو
قابل‌اعتماد🚫⬅️ قابل اعتماد
حرف آخر: دردانه عزیزم، به نظرم قلم‌ات بالقوه قلم یک نویسنده‌اس اما هنوز خامه و احتیاج به تمرین داره. توصیفات رو فراموش نکن عزیزم. قلمت‌توانا و موفق باشی🌺
 
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,223
42,199
مدال‌ها
3
ممنون از نقد دقیقتون💐
درمورد توصیف مکانها و اشخاص کم کم در طول داستان اضافه میکنم
درمورد ذکر خاطرات مشترک در پارتهای اول قصد داشتم آشفتگی را نمایش دهم کم کم با پیشرفت داستان و رسیدن شخصیت اول به سکون خاطرات هم یادآوری خواهد شد
درمورد بقیه ایردات هم سعی میکنم برطرفشون کنم
موفق باشید💐
 

Raaz67

سطح
4
 
کاربر ویژه انجمن
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
فعال انجمن
Apr
1,404
20,139
مدال‌ها
7
نام رمان از چهار کلمه تشکیل شده با این‌که تا حدودی جذب کنندگی داره امّا یکم کلیشه‌ایی و تا حدودی رمان رو لو میده.
ژانرهای انتخابی خوب بودن و انتخاب درستی بود.
جلد رمان متناسب با ژانرها بود و جذب کنندگی خودش را هم داشت.
خلاصه و مقدمه جذب کننده نبود و تمام اتفاق اصلی رمان رو لو می‌داد بهتر بود از کلماتی استفاده می‌شد که مبهم باشه و بازی با کلمات رو بیشتر می‌کرد تا مخاطب بیشتر جذب بشه.
شروع رمان کلیشه‌ایه و تا حدودی اتفاق و دغدغه شخصیت اصلی رمان رو لو میده، بهتر بود یه جوری شروع می‌کردی که شکست عشقی و این‌که علی رهاش کرده رو لو نمی‌دادی و می‌گذاشتی برای خواننده دغدغه فکری بشه و درگیری و عصبانی بودن سارینا رو یه جوری با احساس‌تر و توصیف بیشتری نشون می‌دادی مثلاً با چشمان قرمزی که... از حرکات دست و بدنش برای عصبانی بودنش استفاده می‌کردی که حس بیشتری برای عصبی بودنش به خواننده منتقل بشه و درد شخصیت بشه درد خواننده و برای خواننده سوال بشه که چه مشکلی ممکنه وجود داشته باشه و همه چیز رو توی حرف زدن با خودش لو نده، این‌جوری جذب کنندگی بیشتری داشت. یا حتی اون‌جایی که رضا و ایران پشت در می‌اومدن، می‌تونستی یه جوری به تصویر بکشی که حتی اشک خواننده رو هم دربیاری.
توصیف مکان و شخصیت پردازی کم بود می‌تونستی در مورد خود سارینا و علی یا رضا یه سری ویژگی های ظاهریشون رو بگی که یه تصویر ذهنی، مخاطب ازشون داشته باشه مثلاً موی فلان رنگ یا حالتش رو ... یا با تیله‌های قهوه‌ایی یا چشمان فلان حالتش یا هر چیزی که خودت بیشتر می‌دونی، چون قلم زیبایی داری. یا مثلاً می‌تونستی حلقه‌ایی که علی بهش میده رو یه شکلی از حلقه که ساده‌اس یا نگین فلان داره و یه خاطره‌ای که از حلقه به یاد سارینا بندازه رو چاشنیش کنی، به نظرم حسش رو بیشتر می‌کرد و قشنگ‌تر می‌شد.
راوی داستان شخصیت اصلی بود که تا اون‌جایی که من خوندم حفظ شده بود و توی دیالوگ‌ها رعایت شده بودن.
علائم نگارشی و درست نویسی یه سری کلمات رعایت نشده بودن مثل:
هق هق، هق‌هق
اینم، این هم
دردسرامو، دردسرام رو
خودمو، خودم رو (کلمات این‌جوری زیاد داشتی)
نیم فاصله بدی برای فعل‌های
میمونه ،می‌مونه
میزنم، می‌زنم و...
عزیزم قلمت روان بود و حس نویسندگی خوبی داشتی رمانت جوری بود که آدم باهاش انس می‌گرفت، استعداد نویسندگیت بالاس و قلم خوبی داری امیدوارم با قدرت بیشتری ادامه بدی، هدف فقط کمک به شما بود امیدوارم کمک خوبی کرده باشم.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

دردانه

سطح
2
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
2,223
42,199
مدال‌ها
3
نام رمان از چهار کلمه تشکیل شده با این‌که تا حدودی جذب کنندگی داره امّا یکم کلیشه‌ایی و تا حدودی رمان رو لو میده.
ژانرهای انتخابی خوب بودن و انتخاب درستی بود.
جلد رمان متناسب با ژانر ها بود و جذب کنندگی خودش را هم داشت.
خلاصه و مقدمه جذب کننده نبود و تمام اتفاق اصلی رمان رو لو می‌داد بهتر بود از کلماتی استفاده می‌شد که مبهم باشه و بازی با کلمات رو بیشتر می‌کرد تا مخاطب بیشتر جذب بشه.
شروع رمان کلیشه‌ایه و تا حدودی اتفاق و دغدغه شخصیت اصلی رمان رو لو میده، بهتر بود یه جوری شروع می‌کردی که شکست عشقی و این‌که علی رهاش کرده رو لو نمی‌دادی و می‌گذاشتی برای خواننده دغدغه فکری بشه و درگیری و عصبانی بودن سارینا رو یه جوری با احساس‌تر و توصیف بیشتری نشون می‌دادی مثلاً با چشمان قرمزی که... از حرکات دست و بدنش برای عصبانی بودنش استفاده می‌کردی که حس بیشتری برای عصبی بودنش به خواننده منتقل بشه و درد شخصیت بشه درد خواننده و برای خواننده سوال بشه که چه مشکلی ممکنه وجود داشته باشه و همه چیز رو توی حرف زدن با خودش لو نده، این‌جوری جذب کنندگی بیشتری داشت. یا حتی اون‌جایی که رضا و ایران پشت در می‌اومدن، می‌تونستی یه جوری به تصویر بکشی که حتی اشک خواننده رو هم دربیاری.
توصیف مکان و شخصیت پردازی کم بود می‌تونستی در مورد خود سارینا و علی یا رضا یه سری ویژگی های ظاهریشون رو بگی که یه تصویر ذهنی، مخاطب ازشون داشته باشه مثلا موی فلان رنگ یا حالتش رو ... یا با تیله‌های قهوه‌ایی یا چشمان فلان حالتش یا هر چیزی که خودت بیشتر می‌دونی چون قلم زیبایی داری. یا مثلاً می‌تونستی حلقه‌ایی که علی بهش میده رو یه شکلی از حلقه که ساده‌اس یا نگین فلان داره و یه خاطره‌ای که از حلقه به یاد سارینا بندازه رو چاشنیش کنی، به نظرم حسش رو بیشتر می‌کرد و قشنگ‌تر می‌شد.
راوی داستان شخصیت اصلی بود که تا اون‌جایی که من خوندم حفظ شده بود و توی دیالوگ‌ها رعایت شده بودن.
علائم نگارشی و درست نویسی یه سری کلمات رعایت نشده بودن مثل:
هق هق، هق‌هق
اینم، این هم
دردسرامو، دردسرام رو
خودمو، خودم رو (کلمات این‌جوری زیاد داشتی)
نیم فاصله بدی برای فعل‌های
میمونه ،می‌مونه
میزنم، می‌زنم و...
عزیزم قلمت روان بود و حس نویسندگی خوبی داشتی رمانت جوری بود که آدم باهاش انس می‌گرفت، استعداد نویسندگیت بالاس و قلم خوبی داری امیدوارم با قدرت بیشتری ادامه بدی، هدف فقط کمک به شما بود امیدوارم کمک خوبی کرده باشم.
ممنونم از وقتی که گذاشتید💐
سعی می‌کنم مشکلات رو رفع کنم
 

بهاره بانو

سطح
1
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Apr
974
7,920
مدال‌ها
3
درود. خسته نباشی دردانه قشنگم. اگه اجازه بدید، من هم نظر خودم رو بگم.
-------------------------------------------------------------------------
عنوان:
عنوان، از چهار بخش بود. اصولا برای جذب و بهتر بودن رمان برای تگ گیری عنوان به این صورت انتخاب میشه:
یک بخشی: یعنی عنوان از یک کلمه ساخته شده.
دو بخشی: عنوان از دو کلمه ساخته شده.
سه بخشی: اینجا، شاید عنوان از دو کلمه باشه، ولی یه بخش مثل«از، آن، من..» داشته باشه..
و در هر صورت عنوان باید به دور از کلیشه، جذب کننده و مناسب باشه. بنظر من، درصد کلیشه عنوان شما ۵٠ درصد بود. یعنی پنجاه پنجاه. جذب داره، ولی تقریبا کل موضوع رو فاش می‌کنه... .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ژانر:
ژانر دقیق و درست انتخاب شده و به موضوع داستان میخورد✓
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جلد:
همونطور که توی نقد اصلی خیلی مهمه، برای جذب و تگ گیری و پیشرفت رمان هم تاثیر بسیاری داره. جلد، باید مناسب با نام، ژانر، خلاصه، مقدمه و موضوع رمان باشه. که جلد شما کاملا مناسب و جذب بسیاری داشت✓
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خلاصه:
خلاصه، قوی نبود. یعنی، جذب کافی نداشت و تقریبا خلاصه هم داشت بخشی از رمان رو لو میداد. بنظرم، می‌تونید از جملات ادبی زیبایی استعفاده کنید که کمی به داستان حس مبهمی و معمایی بده و به زیبا تر شدن رمانتون کمک کنه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مقدمه:
مقدمه مثل خلاصه، باز هم اتفاق های اصلی رمان رو لو می‌داد. بهتر بود مقدمه رو طوری شروع کنید که ذهن خواننده کنجکاو به ادامه داستان بشه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شروع:
شروع رمانتون تقریبا میشه گفت قابل قبول بود. درصد زیادی از کلیشه تو شروع بود. بنظرم می‌تونستید با احساس تر احساس شخصیت رمانتون رو توصیف کنید. نه این‌که همون اول همه ی اتفاقات رو به خواننده منتقل کنید تا از داستان خسته بشه و دیگه ادامه رو نخونه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سیر رمانتون، خیلی سریع پیش میره. همه ی اتفاقات و رمز راز رمان، همون اول به خواننده منتقل میشه. بنظرم، برای جذابیت اثرتون، میتونید با لحنی ادبی طوری رمان رو به خواننده منتقل کنید که مشتاق ادامه ی داستان باشه و همون اول همه ی موضوع رو نفهمه. و این‌که کمی آرام تر و با کششی بیشتر به رمان بپردازید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه کمبود دیگه که میشه تو رمان دید، این بود که توصیفات خیلی کمن. وقتی یه نویسنده، شروع به نوشتن رمان می‌کنه، باید طوری محیط اطراف رو برای خواننده توصیف کنه که خواننده درک جالبی از محیط داستان داشته باشه. این کمبود، توی رمان شما خیلی حس میشه.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ایرادات نگارشی:
در رمان، چند تا ایراد نگارشی جزئی بود که اون هم با ویرایش درست میشه.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دیالوگ ها و مونولوگ ها:
بنظرم دیالوگ و مونولوگ به صورت عالی و یکسان و مناسب در رمان استفاده شده بود✓
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
در هر صورت، من نظر خودم رو گفتم که شاید اینطور رمانتون جذاب تر بشه.قلمت پابرجا، موفق باشی قشنگم🫂💚✨
 
آخرین ویرایش:

(:Shaparak

سطح
1
 
ارشد بازنشسته
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
Apr
1,123
2,944
مدال‌ها
4
عنوان داستان: عنوان از چهار بخش تشکیل شده که بیشتر از اندازه استاندارد است و حرف او حدود ۴۰٪ کلیشه‌ای ایست
عنوان با بدنه ی رمان ارتباط داره واحساس عشق و درد را به خواننده القا می‌کند و عنوان به تمام ژانر ها ارتباط داشت.
ژانر: داستان از ژانر تراژدی و عاشقانه تشکیل شده و ژانرها با با رمان ارتباط داشتند اوایل داستان بیشتر بر محور ژانر تراژدی‌ می‌چرخید ولی بعد از آن ژانر عاشقانه هم دیده میشد.
خلاصه رمان: اندازه خط های رمان استاندارد است و در خلاصه از کلمات کلیشه ای استفاده نکرده است و یک خلاصه زیبا با بدنه نوشته مرتبط است و خلاصه با ژانر‌ها هم ارتباط دارد اما نویسنده عزیزم خلاصه نباید خیلی گنگ و نه کل داستان را لو بدهد طبق برداشت بنده از خلاصه، خلاصه شما تا حدود زیادی داستان را لو میدهد بهتر است نویسنده عزیز خلاصه‌ی دیگری که با بدنه و ژانر ها مرتبط باشد را در نظر بگیرد.
جلد رمان: جلد رمان با عنوان و بدنه ی رمان ارتباط داشت نویسنده تکست خوبی انتخاب کرد، جلد رمان به خوبی با بدنه رمان و ژانر عاشقانه ارتباط دارد ولی در آن اثری از ژانر تراژدی دیده نمی‌شود. چون نویسنده در متن از هر دو ژانر استفاده کرده است انتظار میرود که در جلد هم اثری از ژانر تراژدی‌ دیده شود. اما در صورتی که جلد بهتر پیدا نشد این جلد مورد قبول است💪😂
مقدمه رمان: شروع مقدمه دور از کلیشه است و اندازه استاندارد دارد و مقدمه جوری به قلم کشیده شده که باعث می‌شود خواننده برای خواندن ادامه داستان مشتاق‌تر شود. مقدمه با ژانر‌ها و بدنه رمان مرتبط است.
آغاز رمان: در شروع آغاز رمان کلمات و جملات کلیشه‌ای نبود.
اغاز رمان با توصیف توصیف زمان و مکان شروع شد و در آغاز رمان هر دو ژانر دیده می‌شد.
میانه رمان: میانه رمان به دور از کلیشه بود.
بدنه رمان: با ژانر ها ارتباط داشت ولی توصیفات خیلی کم بود و من تا پارت‌های دهم هیچ آثاری از توصیف شخصیت نبود!
لحن یا بافت: در متن از دیالوگ های محاوره‌ای و مونولوگ های ادبی استفاده کرده و فقط چند جایی از دیالوگ‌های ادبی هم استفاده شده بود که با یه ویرایش سر دستی درست میشه🤞
سیر رمان: سیر رمان متعادل رو به سریع بود و انتظار میرود که تا آخر رمان این نوع سیر کمی آهسته تر شد.
دیالوگ و مونولوگ: دیالوگ و مونولوگ از توصیفات برخودار نبود و بافت و لحن دیالوگ ها رو همانطور که گفتم از دیالوگ محاوره ای و مونولوگ ادبی استفاده کرده است که باعث جذاب تر شدن داستان می‌شود.
شخصیت پردازی: توصیفات شخصیت ها داخل رمان کمی به صورت غیر مستقیم بود ولی جانم رمان شما گنجایش برای شخصیت پردازی بیشتری دارد و اگر کمی توصیفات را اضافه کنی رمانت جذاب تر میشه.
توصیف مکان: توصیف مکان در داستان به مقدار کمی دیده میشود. جانم رمان شما گنجایش برای توصیف مکان بیشتری دارد و اگر کمی توصیفات را اضافه کنی رمانت جذاب تر میشه
توصیف صداها و آواها: توصیف صدا در رمان دیده نمی‌شود جانم رمان شما گنجایش برای توصیف صدا و آوا دارد و اگر کمی توصیفات را اضافه کنی رمانت جذاب تر میشه.
توصیف احساسات: در رمان توصیفات احساس به خوبی ذکر شده است‌.
زاویه دید: زاویه دید اول شخص است و در تمام پارت ها رعایت شده.
کشمکش و تعلیق: در رمان از کشمکش و تعلیق خوبی نویسنده استفاده کرده است.
و میتوان به زمانی اشاره کرد علی و سارینا صحبت میکردن و سارینا جویای دلیل رفتن علی شد و...
ایده و پرینگ: در داستان ماجرا‌های این دو تا جوان عاشق به نام سارینا و علی که مشکلی به وجود آمده و این عشق فروپاشیده و نویسنده این ماجراها را به قلم کشیده است در رمان از ایده و خوب و پردازش نسبتاً خوب استفاده کرده است.
ایرادات نگارشی: در متن ایرادات نگارشی کمی دیده میشود که باید ویرایش شود
نقاط قوت: مقدمه رمان، آغاز رمان، میانه رمان، ، توصیف احساسات، زاویه دید، ایده پیرینگ،کشمکش و تعلیق،ژانر رمان.

نقاط ضعف: خلاصه، جلد،سیر رمان، عنوان.شخصیت پردازی ، توصیف صدا و آواز، توصیف مکان،لحن یا بافت،دیالوگ و مونولوگ

سخن آخر:نوشتن مقصد نیست مسیر است، هیچگاه نمی‌توان نهایت خوب نوشتن را تجربه کرد، اما همیشه می‌توان در مسیر نوشتن گام برداشت و لذت برد🌱🤍
 
بالا پایین