جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

همگانی بدترین پایانی که تا حالا خوندید

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط PardisHP با نام بدترین پایانی که تا حالا خوندید ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 854 بازدید, 35 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع بدترین پایانی که تا حالا خوندید
نویسنده موضوع PardisHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط سلین
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jun
54
1,282
مدال‌ها
2
وقتی پدرخونده که حاکم شهر بود برای اینکه برادر زاده اش حاکم شه، جلوی پسرخوندش خودکشی کرد و باعث شد پسرخوندش که شخصیت جالبیم بود بمیره. خیلی تلخ بود😭😭
 

گیان

سطح
2
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
فعال انجمن
Oct
2,773
30,363
مدال‌ها
3
این مرد امشب میمرد با مردن عماد کلی گریه کردم.
تو رمان پریچهرم انقد زار زدم ک خدا میدونه
 

HESAM_81

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Sep
505
2,273
مدال‌ها
1
حدود سه سال پیش یه رمان خوندم کلا روحیم‌رو خراب کرد ژانرش هم اجتماعی بود... پسر کوچیکه رو ماشین باباش با قیچی خط انداخت باباهه تو حالت عصبی با پشت دست چنان زد تو دهنش پسره شش ساله خورد به دیوار و سرش خون اومد... باباهه پشیمون شد و خط افتاده رو ماشین رو نگا کرد پسره قلب کشده بود و توش نوشته بود بابا، بعدش فهمیدن تو کله‌ پسره لخته‌ی خون جمع شده... آخرش هم متشبن زد به پسره و‌مرد.
کلا خیلی خراب بود الان بهش فکر میکنم گریم میگیره:/
 

تارا

سطح
0
 
کابر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
1,073
951
مدال‌ها
1
رمان عشق بی‌رحم که کلا سه فصل داشت که دلارام و آرتان دختر عمو و پسر عمو بودن عاشق همدیگه‌ان ولی از اون طرف آرشام برادر کوچیک‌تر آرتان عاشق دلارامه
از بچگیشون بیشتر به آرتان اهمیت میدادن تا آرشام و خلاصه آرشام چند روز قبل از عقد آرتان و دلارام .........
خودتون بخونیدش 😁
ولی تو فصل دوم همه‌ چی خوب میشه و دوباره آرتان و دلارام به هم میرسن و تو فصل سوم اتفاق های زیادی می‌افته

زیادی غمگین نیست چون جز اولین رمان هایی بوده که خوندم تو ذهنم مونده

چقدر حرف زدم😂
 
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,476
37,997
مدال‌ها
5
وقتی که دختر و پسر دیوونه وار همو میخواستن خانواده هاشون جداشون میکنن و در راه عشق و مخالفت خانواده ها میمیرن😢
 

تارا

سطح
0
 
کابر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
1,073
951
مدال‌ها
1
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده ادبی انجمن
Nov
2,476
37,997
مدال‌ها
5
اسمشو بگو تا بخونمش
رمانش کوتاه بود در حد 7پارت داخل یک سایتی خوندم خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم ولی حیف که نوشته بود بی نام ... نه اسم داشت نه نام نویسنده😐
 

تارا

سطح
0
 
کابر ممتاز
کاربر ممتاز
Nov
1,073
951
مدال‌ها
1
رمانش کوتاه بود در حد 7پارت داخل یک سایتی خوندم خیلی تحت تاثیرش قرار گرفتم ولی حیف که نوشته بود بی نام ... نه اسم داشت نه نام نویسنده😐
ولش
حوصله ندارم دنبالش بگردم
 

armita-is-typing

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
Nov
248
2,033
مدال‌ها
1
راستش الان چیزی به ذهنم نمیرسه
ولی در کل از پایان باز بدم میاد
از پایان خوش به سبک ایرانی هم بدم میاد
از پایان غمگین به سبک رومئو ژولیت هم بدم میاد
 
بالا پایین