جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد رمان ظرف مرا بشکست لیلی

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ادوارد کلاه به سر با نام نقد رمان ظرف مرا بشکست لیلی ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 360 بازدید, 2 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد رمان ظرف مرا بشکست لیلی
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ادوارد کلاه به سر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
نام رمان: ظرف مرا بشکست لیلی
نام نویسنده: اسمعیل شیرازی
ژانر: تراژدی، عاشقانه، اجتماعی
ناظر: @LEROX
خلاصه: راوی رمان در اثر بیماری دچار مشکلاتی می‌گردد؛ که زندگی او را سخت تحت تاثیر خود قرار داده و سرنوشت و زندگی او را دچار دگردیسی و تغییرات می‌کند. تا این‌که کودکی وارد زندگی او می‌گردد. باید دانست که زندگی همیشه بروفق و مراد ما پیش نمی‌رود و همیشه اختیار مطلق دست ما نبوده تا به خواست خود آن را ورق زده و گاهی میان راه آرزوها باید همه چیز حتی عشق و اعضای خانواده خود را رها کرده و رفت. به هر جهت چرخش روزگار همیشه در درون خود غیر منتظره‌هایی دارد که زندگی ما را دگرگون می‌سازد. به قول سهراب: نکند اندوهی، سر رسد از پس کوه‌ها.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
jpg.jpg بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Aynaz
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @Aynaz
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
نویسنده: @ISMAIL (مانش)
به نام خالق قلم
عنوان رمان: خوب نخست با نام رمان شما نقد را آغاز می‌کنیم. نا رمان ظرف مرا بشکست لیلی بود. نام طولانی بود و این کمی مخاطب را دلزده می‌کرد. از ژانرهای عاشقانه و تراژدی رد کمی در نام دیده می‌شد؛ اما اثری از ژانر اجتماعی نبود. نام کلیشه‌ای نداشت و این پوئن مثبتی بود؛ اما ارتباطش با بدنه را نفهمیدم. علاوه‌ بر این کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده نداشت؛ اما عنوان جذابیت خاص خود را برای خواننده داشت. در هر حال رمان شما از سطح متوسط رو به بالایی برخوردار بود.
ژانرهای رمان: ژانرها عاشقانه، تراژدی و اجتماعی بود. ژانر عاشقانه از عشق سدرا به سارینا مشخص بود و ژانر تراژدی و اجتماعی نیز در حال و هوای راوی و بیماری و گرفتاری‌هایش، منتهی پیشنهاد می‌کنم ژانر اجتماعی را پررنگ‌تر کنید. از این جهت تبریک می‌گویم که سه ژانر هر کدام سهم خودشان را به صورت کافی در متن ایفا کرده بودند. درکل از انتخاب ژانر خوبی برخوردار بودید.
خلاصه رمان: خلاصه‌ی شما با ژانرهای تراژدی و اجتماعی هماهنگ بود؛ اما رد کمی از ژانر اجتماعی پیدا بود. اندازه‌ی متناسبی داشت و مجهولات و معلوماتش کافی بود. همچنین کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده داشت. خوب با کلمات بازی کرده بودید؛ همچنین خلاصه‌ی شما علائم نگارشی را رعایت کرده بود؛ با این حال آرایه خاصی در آن دیده نشد. خلاصه تقریبا دارای کلمات ساده‌ای بود. خوشبختانه خلاصه‌ی شما تمام داستان را لو نداده و تنها یک پیش‌آگاهی به ما داده بود. درکل رمان شما از خلاصه‌ی نسبتا قوی‌ای برخوردار بود.
مقدمه رمان: مقدمه یک تکه شعر بود که ارتباط بسیار خوبی با ژانرها و نام رمان برقرار کرده بود؛ اما در آن خبری از ژانر اجتماعی نبود. همچنین زیبایی خاصی داشت و به دل مخاطب می‌نشست؛ اما کنکجکاوکنندگی خاصی نداشت.
جلد رمان: متاسفانه رمان شما جلد نداشت پیشنهاد می‌کنم هر چه زودتر درخواست جلد دهید.
آغاز: آغاز شما کلیشه‌ای نبود؛ اما از آن آغازهای پر از کشمکش و تعلیق هم نبود و کنجکاوکنندگی لازم را برای خواننده نداشت و مخاطب را چندان برای ادامه دادن رمان جذب نمی‌کرد. یک آغاز بسیار ساده بود که راوی یا همان سدرا از مشکلاتش می‌گفت و از زندگی‌‌اش تعریف می‌کرد و آن‌طور که باید و شاید جنجالی نبود و خواننده را به وجد نمی‌آورد. درکل آغاز شما از سطح متوسطی برخوردار بود.
سیر: سیر رمان شما آن ملایمت لازم را نداشت و کند بود. خصوصا در آغاز تنها بیمارستان رفتن سدرا و به خانه آمدنش حدود سیزده پارت را دربرگرفته بود. خیلی از صحنه‌ها و دیالوگ‌ها بیش از حد تکرار و کسالت‌بار شده بود. پیشنهاد می‌کنم کمی به رمانتان سرعت بدهید چون مخاطب از سیر کند خسته دلزده می‌شود.
لحن و بافت: بافت رمان شما مونولوگ ادبی و دیالوگ محاوره بود که بهترین بافت رمان است. خوشبختانه دیالوگ‌های شما محاوره بود. هیچ شکسته‌نویسی و دوگانگی نثری در رمان دیده نشد و بافت یک‌دست بود‌. همچنین بافت ادبی شما از کلمات ثقیلی برخوردار بود.
زاویه دید: زاویه دید شما اول‌شخص بود و روایت از زبان سدرا گفته می‌شد. خوشبختانه شما دم به دقیقه زاویه دید را دست به دست نکرده بودید و خواننده توانسته بود خوب با آن ارتباط بگیرد. در این بخش موفق عمل کرده‌اید، تبریک می‌گویم.
باورپذیری: یکی از ژانرهای رمان شما اجتماعی بود و حفظ باورپذیری در این ژانر کار دشواری است؛ با این حال شما باورپذیری رمان خود را به خوبی حفظ کرده‌ بودید و چیز ناباورپذیری دیده نشد. جز نکته‌ای جزئی آن هم این‌که سدرا بسیار نسبت به بیماری‌اش که خطر مرگ داشت خونسرد بود و این کمی باورپذیری را بر هم می‌زد.
دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: نسبت دیالوگ‌ها به مونولوگ‌ها کاملا تناسب داشت و مونولوگ‌ها از دیالوگ‌ها کمی بیشتر بودند. دیالوگ‌های هر شخص متفاوت و مربوط به شخصیت آن کارکتر بود و می‌شود این را یک نقطه قوت در نظر گرفت. مونولوگ‌ها نیز اطلاعات خوبی به خواننده می‌دادند و آن‌قدر طولانی نبودند که مخاطب از خواندن‌شان خسته شود.
توصیفات:
مکان: توصیفات مکان شما بسیار کم‌ بود مثلا در بیست پارت شما نهایتاً دو بار فضا را توصیف کرده بودید و اکثرا هم مستقیم بود. پیشنهاد می‌کنم بیشتر روی این توصیف کار کنید تا خواننده بتواند با قلمتان بیشتر انس بگیرد و خود را دقیقا در آن فضا تصور کند.
چهره: چهره‌ها کم و بیش توصیف شده بودند؛ اما بسیار مسلسل‌وار و گاه مستقیم که سبب شده بود خواننده خیلی زود آن‌ها را از یاد ببرد. همچنین بسیار کم چهره‌ی شخصیت اصلی یعنی سدرا که همان راوی بود را توصیف کرده بودید که این یک نقطه ضعف بزرگ است. پیشنهاد می‌کنم ظواهر شخصیت‌ها را غیرمستقیم و لابه‌لای روایت داستان توصیف کنید تا در ذهن مخاطب ماندگار شود.
صدا: متاسفانه بسیار کم پیش آمده بود که حالات و فاصله‌ی صدا در رمان شما توصیف شود و این یک نکته‌ی منفی بود. پیشنهاد می‌کنم از توصیف فاصله‌ی صدا یا بم یا خش‌دار یا نازک بودن صدای شخصیت‌ها و صداهای متفرقه همانند برخورد فنجان با میز، صدای باد لابه‌لای برگ درختان و‌... در رمان‌تان بهره بگیرید تا به قلمتان زینت ببخشد.
احساسات: احساسات تقریباً سرد در رمان شما توصیف شده بود. راوی نسبت به بیماری‌اش بیش از حد بی‌تفاوت بود و عشقش به سارینا نامزدش و صحبت‌هایش با دیگران. او اوج احساسات خود را نه در مونولوگ‌ها بازگو می‌کرد و نه در دیالوگ‌ها و رفتارهایش بروز می‌داد که این یک نکته منفی بود.
شخصیت‌پردازی: می‌شد گفت شما شخصیت‌پردازی چندان نویی نداشتید و بسیار کم و گاه مستقیم و مسلسل‌وار به شخصیت‌ها پرداخته بودید. یک‌ دفعه هنگامی که شخصیت‌پردازی غیرمستقیم و آهسته‌ای شکل می‌گرفت، در چند خط شخصیت یک کاراکتر را تعریف می‌کردید و این نکته‌ی منفی‌ای بود. سدرا شخصیت تقریبا افسرده‌ای داشت و درگیر مشکلاتش بود. شخصیت لوس سارینا نامزد او، شخصیت پدر پر آرامش و مادر نگرانش و حتی دوست دکتر خوش‌مشرب و شوخ او نیز همه شخصیت‌های کلیشه‌ای بودند که این هم باعث می‌شد خواننده با پی بردن به شخصیت آن‌ها به وجد نیاید. پیشنهاد می‌کنم بیشتر روی پردازش غیرمستقیم و آهسته‌ی شخصیت‌ها از روی رفتارها و دیالوگ‌هایشان کار کنید و یک دفعه و مسلسل‌وار و مستقیم آن‌ها را توصیف نکنید.
کشمکش و تعلیقات: کشمکش رمان شما درونی بود و شامل درگیری‌های شخصیت در خودش با مشکلات و چالش‌هایی که در زندگی‌اش با آن روبه‌رو بود از جمله بیماری‌اش و آسیب‌هایی که ممکن بود در آینده گریبان‌گیر خودش، خانواده‌اش و نامزدش سارینا بشود می‌شد. متاسفانه چیز خاصی در رمان شما مشاهده نشد که بشود آن را تعلیق در نظر گرفت، جز بیماری راوی که تعلیق کمی بود‌.
ایده: ایده چه بود؟ راوی به بیماری‌ای مبتلا شده بود که مشکلات و نگرانی‌هایی برای خودش و خانواده‌اش ایجاد کرده بود. از طرفی او نگران این بود که اگر بلایی سرش بیاید اطرافیانش باید چه کنند و آسیب می‌بینند. ایده‌ی نویی داشتید؛ اما بسیار ساده بود و شامل اتفاق هیجان‌انگیز و خلاقانه‌ای نمی‌شد.
ایرادات نگارشی: خوشبختانه ایراد نگارشی خاصی در رمان شما دیده نمی‌شد و در این بخش بسیار موفق عمل کرده بودید.
سخن آخر منتقد: هیچ رمانی بی‌نقص نیست و نقد صرفاً برای پیشرفت شماست. از خواندن رمان زیبایتان نهایت لذت را بردم.
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: HAN
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین