جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد رمان دوزخی از حرارت باروت

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ادوارد کلاه به سر با نام نقد رمان دوزخی از حرارت باروت ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 289 بازدید, 2 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد رمان دوزخی از حرارت باروت
نویسنده موضوع ادوارد کلاه به سر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط azammahmoud
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
نام رمان: دوزخی از حرارت باروت
نام نویسنده: مرضیه موسوی
ژانر: پلیسی، طنز ، عاشقانه
ناظر: @دیانا :)
خلاصه: دختری از تبار غم که خانواده‌اش را با یک کینه‌ی کهن از دست داده. بعد از گذشت سال‌ها وقت این رسیده که انتقام خون از دست رفته‌ی خانواده‌ی بی گناهش را بگیرد.
در راهی قدم می‌گذارد که چهار نفر با آن هم‌قدم هستند.
روزهایی تلخ و سنگین هم‌چون برزخ و در میان آن‌ها شیطنت و خنده‌هایی همچون باروت را می‌گذرانند.
 
موضوع نویسنده
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
6,895
29,193
مدال‌ها
15
jpg-1.jpg
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد رمان شما: @Esra
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
مدیریت تالار نقد| @Esra @دلسا :)
 

azammahmoud

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Mar
1,206
6,470
مدال‌ها
1
به نام نامی یزدان
عنوان رمان: شما دوزخی از حرارت باروت بود. این عنوان از سه بخش دوزخی+ حرارت+باروت تشکیل شده بود و اندازه مناسبی داشت و در ترکیب اسم، از کلمات ثقیل نیز استفاده شده بود که موجب جذب خواننده می‌شود. عنوان انتخابی به دور از کلیشه بود و تکراری نبود. عنوان انتخابی به طور کامل با ژانر پلیسی در ارتباط بود اما ارتباطی با ژانر های طنز و عاشقانه نداشت. همچنین عنوان ارتباط محسوسی با بدنه رمان داشت. عنوان کل داستان را لو نداده بود که موجب جذب و کنجکاو کنندگی خواننده می‌شود.

ژانر‌ها: شما از سه ژانر پلیسی، طنز و عاشقانه درمان‌تان نام برده بودید. ژانر پلیسی با توجه به ماموریت شخصیت اصلی رمان (دلبر)، پلیس بودن آن و ارتباط پرونده با پلیس به طور محسوس در رمان وجود دارد. ژانر طنز نیز با توجه به برخی کل‌کل‌ها و سخنان شخصیت دیگر (یاسین) با دیگر شخصیت ها در رمان وجود دارد. ژانر عاشقانه نیز با توجه به احساس قدیمی بین شخصیت اصلی (دلبر) و شخصیت دیگر رمان (شایان) به طور کم رنگی در رمان وجود دارد اما پیشنهاد می‌شود ژانر عاشقانه را در رمان‌تان پررنگ‌تر کنید. در کل ژانر ها به درستی انتخاب شده بودند ولی بهتر است ژانر عاشقانه را در رمان پر‌ رنگ‌تر کنید.

خلاصه: خلاصه رمان اندازه مناسبی داشت و از کلمات ساده‌ای تشکیل شده بود. خلاصه بازی خاصی با کلمات دیده نمیشد و استفاده از کلمات ساده موجب لو رفتن داستان و کلیشه‌ای و تکراری بودن خلاصه می‌شود. در خلاصه آرایه خاصی دیده نمی شود اما در جمله <روزهایی تلخ و سنگین همچون برزخ و در میان آنها شیطنت خنده هایی همچون باروت را میگذرانند> با استفاده از آرایه تضاد موجب کنجکاو شدن خواننده برای ادامه رمان می‌شود.

جلد رمان: جلد انتخابی ارتباط محسوسی با ژانر پلیسی داشت. تصویر انتخابی و رنگ تیره تصویر ارتباط محسوسی با ژانر پلیسی داشت. اما تصویر انتخابی هیچ ارتباطی با دو ژانر انتخابی دیگر (طنز و عاشقانه) نداشت. همچنین فونت انتخابی برای نام رمان مناسب بود و چینش خوبی داشت اما باز هم مناسب جلد رمانی با ژانر پلیسی بود و ارتباطی با ژانر عاشقانه و طنز نداشت. تکست انتخابی هم ارتباط محسوس و کاملی با ژانر پلیسی و عاشقانه داشت اما ارتباطی با ژانر طنز در آن به چشم نمی‌خورد. همچنین تکست انتخابی و جلد با بدنه رمان ارتباط محسوسی داشت.

مقدمه: متاسفانه رمان شما مقدمه نداشت. بهتر است برای بهتر شدن رمان و جذب بیشتر خواننده، مقدمه را به رمانتان اضافه کنید‌‌.

آغاز: آغاز شما با صحنه‌ای بود که دختری (دلبر) که پلیس است به خاطر دستگیری برادرش توسط باند خلافی که برای ماموریت به آن رفته بود عصبانی است و در اداره پلیس می‌خواهد او هم وارد ماموریت شود. آغاز رمان به دور از کلیشه بود و به قدر کافی مبهم بود و موجب جذب و کنجکاو شدن خواننده میشد. اما در آغاز رمان، توصیف خاصی از مکان، صدا‌ها و آوا‌ها دیده نمیشد. بهتر است برای جذاب تر شدن رمان، در آغاز از توصیفات نیز استفاده کنید‌. آغاز رمان به طور ناگهانی اطلاعات زیادی را به خواننده نمی‌داد و از این نظر نیز انتخاب مناسبی بود.

میانه: میانه شما با دستگیری دلبر توسط شاهین، ورود به باند، دیدار دلبر و شایان، دیدن دانیال، آشنایی با مامور‌های نفوذی دیگر و ادامه دادن ماموریت توسط دلبر ادامه میابد. نحوه ورود شخصیت اصلی (دلبر) به باند و شروع ماموریتش نقطه اوج داستان بود و به نوعی رمان از اوج شروع شده بود. اما در نوشته های میانه مشاهده میشد که برخی جملات در پرانتز که از طرف نویسنده به خواننده بودند به طور پراکنده و در وسط داستان وجود دارند. بهتر است این توضیحات را به پایان بخش انتقال دهید و به صورت پاورقی نوشته شوند. میانه رمان به دور از کلیشه بود و جذب و کنجکاو کنندگی لازم را برای خواننده داشت. فقط در نوشتن برخی اتفاقات دقت بیشتری شود. برای مثال در عملیاتی که شاهین به شخصیت اصلی (دلبر) و باقی اعضا داده بود، هنگام عملیات شخص مورد نظر توسط شخصیت دیگر داستان (یاسین) بیهوش شده بود اما پس از سه خط شخصیتی که بیهوش شده بود بدون هیچ توضیح و استدلالی بلند شد و فرار کرد. این نوع موارد موجب کمتر شدن باورپذیری رمان برای خواننده می‌شود.

لحن و بافت: لحن رمان شما هم در دیالوگ و هم در مونولوگ محاوره‌ای بود و خوشبختانه این لحن در تمام رمان به خوبی رعایت شده و بافت رمان یک دست بود.

سیر رمان: سیر رمان شما سرعت متعادلی داشت. اتفاقات پشت سر هم و به سرعت نمی‌افتادند و به هر اتفاق به اندازه کافی پرداخته شده بود. نه آنقدر سریع که موجب گیج شدن خواننده می‌شود و نه آنقدر آرام که موجب خستگی خواننده شود.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها: تناسب بین دیالوگ و مونولوگ‌ها در متن رعایت شده بود و به گونه‌ای بود که یک پارت دیالوگ محور و پارت دیگر مونولوگ محور باشد. همچین بهتر است توصیفات در دیالوگ‌ها انجام شود. متفاوت بودن دیالوگ شخصیت‌ها با یکدیگر رعایت شده بود و دیالوگ‌ها مونولوگ‌ها اطلاعات کافی را به خواننده می‌دادند. همین‌طور از علائم نگارشی مناسب با توجه به حالت و نوع بیان جمله استفاده شده بود‌.

شخصیت پردازی: شخصیت پردازی شما به دور از کلیشه و غیرمستقیم بود اما بسیار بسیار کم بود. برای برخی از شخصیت ها هیچ توصیفی وجود نداشت و خواننده هیچ تصوری از این شخصیت‌ها نداشت. بهتر است برای درک و فهم بیشتر رمان برای خواننده توصیفات را در متن بیشتر کنید.

توصیف مکان: توصیف مکان در متن کم و مستقیم بود. بهتر است برای هر مکان توصیف بیشتر و به طور غیر مستقیم انجام شود تا درک و تصور موقعیت برای خواننده راحت‌تر شود.

صداها و آواها: توصیف صدا و آوا در متن شما بسیار کم بود و تقریباً اصلاً وجود نداشت. بهتر است برای انتقال و درک بهتر فضا برای خواننده توصیف بیشتری درباره صداها و آواهای اشخاص و محیط داشته باشید. برای مثال تن صدای شخصیت‌ها مثل بم، زیر و... . و همین‌طور توصیف آوا‌های موجود در محیط مثل خش‌خش برگ‌ها، صدای پرندگان و... . همین‌طور جهت صدا مثل پشت سر، جلو ،کنار و... . یا حالت صدا مثل ترسیده، متعجب، خوشحال و... .

احساسات: احساسات شخصیت‌ها کامل و قابل درک توصیف شده بود. احساسات گفته شده برای هر شخصیت با مکان و زمانی که گفته شده بود تناسب داشت و به طور محسوس توصیف شده بود.

زاویه‌ی دید: زاویه دید در طول داستان همواره اول شخص بود ولی از شخصیتی به شخصیت دیگر تغییر پیدا می‌کرد. تغییر زاویه دید در طول داستان به جا و مناسب و در هنگام نوشتن زاویه دید دقت کافی شده بود.

کشمکش و تعلیق: کشمکش‌های درونی و بیرونی افراد در رمان‌تان محسوس بود. کشمکش‌های درونی مثل افکار و تصمیمات دلبر برای گرفتن انتقام از شاهین و کشمکش های بیرونی مثل برخی دعواهای فیزیکی و ماموریت‌های شخصیت‌های رمان کاملاً محسوس و قابل درک بود. همچنین نتیجه انتقام دلبر از شاهین و نتیجه ماموریت تعلیق مناسب و کنجکاو کننده برای رمان بود.

ایده و پیرنگ: پیرنگ داستان درباره دختری بود که مامور پلیس بود و برای گرفتن انتقام خانواده‌اش از قاتل آن‌ها و انجام ماموریتش به باند خلافکاری آنها نفوذ می‌کند. ایده‌ی انتخابی تکراری و کلیشه‌ای بود اما با پردازش خوبی که داشت موجب جذب و تشویق خواننده برای خواندن ادامه رمان میشد. در کل رمان دارای ایده‌ی کلیشه‌ای و پردازش خوبی بود.

ایرادات نگارشی: نگارش املایی در متن رمان کم بود و در این زمینه دقت کافی شده بود. فقط اندازه برخی پارت ها از حد استاندارد کمتر بود که نیاز به دقت بیشتری دارد.

باور پذیری: رمان شما از نظر باور پذیری در سطح مناسبی قرار داشت. اتفاقات گفته شده، توصیفات و شخصیت ها از نظر باورپذیر قابل درک مناسب بودند.

سخن آخر: پیشرفت‌های بزرگ، حاصل تلاش‌های کوچک است. امیدوارم این نقد برایتان مفید بوده‌ باشد. از خواندن رمان زیبایتان لذت بردم.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین