جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

متفرقه معرفی بهترین کتاب های کمدی سیاه

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط حنا نویس با نام معرفی بهترین کتاب های کمدی سیاه ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 777 بازدید, 11 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع معرفی بهترین کتاب های کمدی سیاه
نویسنده موضوع حنا نویس
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط حنا نویس
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,898
6,478
مدال‌ها
3

۵. شوایک


. اگر در پی خواندن کتابی با لحن طنز و گزنده هستید «شوایک» گزینه مناسبی است؛ داستان یک سرباز در میدان جنگ و اتفاق‌هایی که با بلاهت او عجین شده و موقعیت‌هایی خاص را پدید می‌آورد. اگرچه موضوع در بستر جنگ اتفاق می‌افتد اما داستان در پی رو کردن سویه بیهوده و پوچ جنگ است و آن لحن تلخ و گزنده را هم در همین راه به کار می‌برد. نویسنده در این کتاب داستان‌هایی مجزا و در عین حال پیوسته به هم را روایت می‌کند. قهرمان مشترک این داستان‌ها همان سرباز است.
«یاروسلاو هاشک» شخصیت این سرباز را به‌گونه‌ای خلق کرده که برای همگان دوست‌داشتنی و درعین‌حال باورپذیر است. او با ساده‌دلی تمام و بی‌هیچ قصدی قواعد جاری را به سخره می‌گیرد و در کمال عدم جدیت شخصیتی جدی است و با کارهایش هیچ بودن همه‌چیز را رو می‌کند. بسیاری این سرباز را مرادف با «دُن کیشوت» معروف می‌دانند و رفتار و کارهایش را با او قیاس می‌کنند. نویسنده در وصف این قهرمان خود گفته است: «روزگاران بزرگ، مردان بزرگ می‌طلبند؛ اما هستند قهرمان‌های فروتن و ناشناخته‌ای که تاریخ آنان را بسان ناپلئون نستوده است، حال آنکه خصالشان سرفرازی‌های اسکندر مقدونی را هم بی‌رنگ می‌کند». به نظر می‌رسد این معرفی نسبتا کوتاه آنچنان باشد که شما را به خواندن کتاب ترغیب کند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,898
6,478
مدال‌ها
3

معرفی کتاب شوایک

کتاب شوایک، اثر یاروسلاو هاشک، یکی از آثار ادبیات کلاسیک جهان است که عصیان و ایستادگی انسان‌های معمولی در برابر نامردمی‌ها و بی‌عدالتی‌ها را نشان می‌دهد. کمال ظاهری مترجم این اثر و نشر چشمه، ناشر آن است.

درباره‌ی کتاب شوایک

کتاب شوایک، نوشته‌ی یاروسلاو هاشک از آثار بی‌نظیر در ادبیات کلاسیک دنیا و یک کتاب در ژانر کمدی سیاه است. داستان در اروپای مرکزی اتفاق می‌افتد. زمانی حوالی قرن بیستم. و ماجرای مردمی را روایت می‌کند که در برابر تمام نامردمی‌ها و بی‌عدالتی‌ها به شیوه‌ی خودشان عصیان کرده‌اند. شوایک یک سرباز خوب و حتی ساده‌دل است. و کل کتاب، نمادی است از مردم چک.
با خواندن داستان ضد جنگ شوایک، خواهید خندید. خنده‌هایی که تلخند و از سر طنز و حتی کمدی سیاهی برمیایند.
داستان شوایک را قبلا حسن قائمیان، ایرج پزشکزاد و منوچهر محجوبی به فارسی ترجمه کرده‌اند.

کتاب شوایک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن داستان شوایک برای طرفداران داستان‌های غیر فارسی و علاقه‌مندان به آثار نویسندگان چک، جذاب و دلچسب است.

درباره‌ی یاروسلاو هاشک

یاروسلاو هاشک در ۳۰ آوریل ۱۸۸۳ در پراگ در خانواده‌ای فقیر متولد شد. در سیزده سالگی پدرش را از دست داد و برای کسب درآمد به کار در یک داروخانه رو آورد. بعد از مدتی توانست برای تحصیل مجدد وارد مدرسه‌ی بازرگانی شود. بعدا به کار کردن در بانک می‌پردازد اما به دلیل غیبت‌های طولانی از سر کار برای ولگردی، از کارش بیکار می‌شود. در این میان گاه و بیگاه با نشریات مختلف همکاری می‌کند و با نوشتن مطالب طنز برای نشریه‌ها، گذران زندگی می‌کند. در زمان جنگ به ارتش اتریش فراخوانده می‌شود اما بعد از مدت زمانی به واحد نظامی چکسلواکی در روسیه می‌پیوندد.
یاروسلاو هاشک در سال ۱۹۲۰ به وطنش برمی‌گردد و کار نوشتن شوایک را آغاز می‌کند و تا زمان مرگش در سال ۱۹۲۳ به کارش ادامه می‌دهد.

جملاتی از کتاب شوایک

«فردیناندم که کشتن»
زن خدمتکار بود که آقای شوایک را از واقعه آگاه می‌کرد. شوایک سال‌ها پیش از این، پس از اینکه کمیسیون پزشکی ارتش او را به حکم قطعی، احمق اعلام کرد، از خدمت نظام وداع کرده و پس از آن از راه خرید و فروش سگ امرار معاش می‌کرد. یعنی سگ‌های بدنژاد بدقواره را می‌خرید و آن‌ها را با برگ شناسایی جعلی می‌فروخت. علاوه بر این باد مفاصل هم گرفته بود و حالا داشت زانویش را با ملغمه کافور مالش می‌داد.
«کدوم فردیناند خانم مولر؟ من دو تا فردیناند می‌شناسم. یکی نوکر پروشای دوافروش، می‌دونین همون که یه دفعه عوضی یه شیشه دوای موریزش خورده بود. یکی هم کوکوشکا فردیناند. اونی که نجاست سگ‌ها رو از خونه‌ها جمع می‌کنه. واسه هیچکدومشون هم نمی‌تونم بگم حیف شد!»
«بابا شمام آقای شوایک! شاهزاده فردیناند رو می‌گم. همون کونوپیشته‌ایه. همون خیکیه! همون که خیلی هم با دین و ایمون بود...»​
 
بالا پایین