جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد آثار کاربران [رمان در قفس عشق تو] اثر«زری» اختصاصی مخاطب رمان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد کتاب کاربران توسط MHP با نام [رمان در قفس عشق تو] اثر«زری» اختصاصی مخاطب رمان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 1,207 بازدید, 17 پاسخ و 2 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد کتاب کاربران
نام موضوع [رمان در قفس عشق تو] اثر«زری» اختصاصی مخاطب رمان
نویسنده موضوع MHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Leila Moradi
هنوزم در پی اونم...
مخاطب رمان برتر
فعال انجمن
Dec
182
884
مدال‌ها
2
در مورد نقد رمان در( قفس عشق تو )
به زبان ساده
چرا باید شخصیت داستان چشم ابی باشه که از قضا ،هیچکس و کاری هم نداره (کلیشه ای ).مادر بزگش هم از اینکه نوه اش تا اون موقع شب بیرون مانده سخت گیری چندانی نمیکند
استفاده از نکات ممنوعه برای شخصیت داستان: مثل خوردن مش*روب و ارتباط های خارج از عرف وعقده گونه با جنس مذکر . این برای دختر کم سن وسال داستان خیلی خطرناک است .و رواج نوعی عادی انگاری در بقیه رمانها میشود .
رعایت نکردن قواعد نگارشی .داشتن غلط دیکته .جمله های پشت سرهم که مونولوگ دیالوگ را به هم قاطی کرده وتشخیصش سخته .
جمله ها انگار با عجله نوشته شده که فقط به تاپیک برسه .وبیشتر حالت انشا گونه داشت.
موفق باشید
 
آخرین ویرایش:
هنوزم در پی اونم...
مخاطب رمان برتر
فعال انجمن
Dec
182
884
مدال‌ها
2
در مورد نقد رمان در( قفس عشق تو )
به زبان ساده
چرا باید شخصیت داستان چشم ابی باشه که از قضا ،هیچکس و کاری هم نداره (کلیشه ای ).مادر بزگش هم از اینکه نوه اش تا اون موقع شب بیرون مانده سخت گیری چندانی نمیکند
استفاده از نکات ممنوعه برای شخصیت داستان: مثل خوردن مش*روب و ارتباط های خارج از عرف وعقده گونه با جنس مذکر . این برای دختر کم سن وسال داستان خیلی خطرناک است .و رواج نوعی عادی انگاری در بقیه رمانها میشود .
رعایت نکردن قواعد نگارشی .داشتن غلط دیکته .جمله های پشت سرهم که مونولوگ دیالوگ را به هم قاطی کرده وتشخیصش سخته .
جمله ها انگار با عجله نوشته شده که فقط به تاپیک برسه .وبیشتر حالت انشا گونه داشت.
موفق باشید
 

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,758
32,349
مدال‌ها
7
سلام
اوقات به کام
اگه بخوایم نقد رو از عنوان شروع کنیم... .
عنوانتون از چهار بخش و سرشار از کلیشه بود، به خلاصه، ژانر، مقدمه و بدنه ارتباط کمرنگی داشت، اسم رمانتون یک مخاطب رو نمی‌تونست به طور کلی جذب کنه.
خلاصه‌ی رمانتون کم و هنچنین مثل مقدمه بود، خلاصه باید با مقدمه، بدنه و اسم رمان مرتبط باشه و اینکه بخش کنی از رمان رو به صورت معما درخودش جای داده باشه تا بتونه مخاطب رو به ادامه‌ی خوندن رمان جذب کنه.
شروع رمانتون هم که از برگشتن شخصیت اصلی رمان یعنی رومینا از دانشگاه به خونه شروع شد و این کلیشه‌ای بود.
از توصیفات چهره که کلا به صورت مستقیم بود و اینکه به بقیه‌ی توصیفات همچون آوا، مکان و... چیزی نبود.
داستانتون سرعتش زیاد بود خواهرم، مگه شیر دنبالت میده؟ اونقدری تنده که گیج میشه مخاطب و اینکه اتفاقات تقریبا کلیشه بود.
اگه پردازش رو گسترده‌تر کنی به طوری که اتفاقات پشت سر هم نباشه خوب میشه
اشتباهات نگارشی هم داشتی
مطمعن✗
مطمئن✓
سانیم✗
سانتیم✓
جنازش✗
جنازه‌ش✓
بقیش✗
بقیه‌ش✓
و کلمات دیگه
قلمتون مانا بانو 💐
عزیزم بنده چون ناظر نداشتم رمانم یه سری کلمات رو اشتباه نوشتم. وگرنه خودم‌ که ناظر شدم همش رو در وقت مربوطه ویرایش زدم.
واسه خلاصه هم خود منتقدم گفت یکی دو خط اضاف کنم کافیه.
واسه اتفاق‌هاتم باید پشت سر هم باشن نمی‌تونم که بنویسم رومینا صبحونه خورد و خوابید و بعدش ناهار خورد و فیلم دید و همه‌ش همین باشه.
این گزینه رو منتقد هم که بگه من قبول ندارم خیلی از نویسنده‌های دیگه هم توی این مورد با من سهیم و شریک بودن و نظرمو قبول داشتن.
و اتفاقات کلیشه‌ای که میگید! من هیچ کلیشه‌ای در رمانم ندیدم جز این‌که رومینا فهمیده اون زن مادربزرگش نیست و از خونه گذاشته رفته.
من خودمم به شخصه بدونم پیش زنی زندگی میکنم که مامان بزرگم نیست هرگز پیشش نمیمونم
اسم رمانم هم خیلی دوستش داشتم. کلیشه‌ای هم نیست.
درسته رمان قفس بود. ولی در قفس عشق تو کلاً اصلاً کلیشه‌ای نبود.‌ روز اول اسمش زندگی دوباره بود که فهمیدم توسط یکی دیگه انتخاب شده به این اسم تغییرش دادم.
بازم ممنونم بابت نظرتون.
من یک نویسنده‌ی انتقاد پذیرم‌. و خودم هم قصد دارم پارت اول و دوم رمانم رو به یه شکل خیلی عالی در بیارم و تغییر بدم^^
 

itszari.

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Oct
6,758
32,349
مدال‌ها
7
عزیزم بنده چون ناظر نداشتم رمانم یه سری کلمات رو اشتباه نوشتم. وگرنه خودم‌ که ناظر شدم همش رو در وقت مربوطه ویرایش زدم.
واسه خلاصه هم خود منتقدم گفت یکی دو خط اضاف کنم کافیه.
واسه اتفاق‌هاتم باید پشت سر هم باشن نمی‌تونم که بنویسم رومینا صبحونه خورد و خوابید و بعدش ناهار خورد و فیلم دید و همه‌ش همین باشه.
این گزینه رو منتقد هم که بگه من قبول ندارم خیلی از نویسنده‌های دیگه هم توی این مورد با من سهیم و شریک بودن و نظرمو قبول داشتن.
و اتفاقات کلیشه‌ای که میگید! من هیچ کلیشه‌ای در رمانم ندیدم جز این‌که رومینا فهمیده اون زن مادربزرگش نیست و از خونه گذاشته رفته.
من خودمم به شخصه بدونم پیش زنی زندگی میکنم که مامان بزرگم نیست هرگز پیشش نمیمونم
اسم رمانم هم خیلی دوستش داشتم. کلیشه‌ای هم نیست.
درسته رمان قفس بود. ولی در قفس عشق تو کلاً اصلاً کلیشه‌ای نبود.‌ روز اول اسمش زندگی دوباره بود که فهمیدم توسط یکی دیگه انتخاب شده به این اسم تغییرش دادم.
بازم ممنونم بابت نظرتون.
من یک نویسنده‌ی انتقاد پذیرم‌. و خودم هم قصد دارم پارت اول و دوم رمانم رو به یه شکل خیلی عالی در بیارم و تغییر بدم^^
خلاصه هم توسط خودم نوشته شده پس نمی‌تونه کلیشه‌ای باشه!
 
منتقد کتاب انجمن
منتقد کتاب انجمن
ناظر آزمایشی
کاربر ممتاز
Jul
738
16,991
مدال‌ها
3
سلام زری عزیزم نویسنده خوش قلم.
خوندن اثار روون و زیبای شما همیشه باعث مباهات بنده‌است. سبک نوشتاری شما رو دوست دارم . در رمان قفس عشق تو نکته جذاب برای من مونولوگ و دیالوگ هر دو محاوره نوشته شدند و داستان از زبان اول شخص نقل میشه و این به نثر روان و‌ درک بهتر احوالیات شخصیت اصلی رمان بسیار کمک میکنه. احساسات و حس غم و انتقام به زیبایی به خواننده انتقال پیدا میکنه و برای دونستن ادامه رمان کنجکاوتر میشه. امیدوارم همچنان با انرژی در همه اثار زیباتون ادامه بدید.🌹🧿
 
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: itszari.

امیراحمد

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
349
7,541
مدال‌ها
2
با سلام.
نقد خاصی به داستانتون نیست.
عنوان هر چند کلیشه‌ای اما جالب بود.‌
خلاصه و مقدمه هم به اندازه کافی برای من جذابیت داشت.
دیالوگ و مونولوگ به اندازه و محاوره بودن هر دو می‌تونه تو شناخت شخصیت‌ها و احوالشون جالب و مناسب باشه.
بی‌‌صبرانه منتظر ادامه داستان جذابتون هستم.
 
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: itszari.

Leila Moradi

سطح
4
 
نویسنده افتخاری انجمن
نویسنده افتخاری انجمن
کاربر ویژه انجمن
Dec
695
14,986
مدال‌ها
4
سلااام علیکم😄
در اون سطحی نیستم که نظر کارشناسانه بدم و چون رمانت رو قشنگ مطالعه نکردم همون‌ قدری میگم که فهمیدم و دیدم☺ اول از عنوان رمانت که به نظرم به سبک عاشقانه و درام می‌خوره، جنایی کمتر. خلاصه خیلی فکر شده و هیجان‌انگیز بود که به نظرم بسیار جذب کننده‌ست.

قلم رونت باعث میشه مخاطب توی صفحه بمونه👌 اوایل فقط بیش از حد از این علامت‌ها👈 ُ َ ِ استفاده کرده بودی که نیازی نبود، یه جایی خوش رو خش و جوابه رو جوابِ نوشته بودی که حتماً حواست نبوده تونستی تصحیحش کن

رمان از زبون اول شخص و قهرمان داستان هم رومینائه که حرفه‌ای درباره‌اش تصمیم گرفتی‌

توصیفاتت رو بیشتر از این کن و دست از مطالعه برندار دختر قوی و پرتلاش
 
بالا پایین