جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی تسخیر عمارت هیل، رمزگشایی یک طلسم شیطانی!

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته گفتگو متفرقه کتاب توسط حنا نویس با نام تسخیر عمارت هیل، رمزگشایی یک طلسم شیطانی! ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 403 بازدید, 18 پاسخ و 1 بار واکنش داشته است
نام دسته گفتگو متفرقه کتاب
نام موضوع تسخیر عمارت هیل، رمزگشایی یک طلسم شیطانی!
نویسنده موضوع حنا نویس
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط حنا نویس
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
با شرلی جکسون بیشتر آشنا شویم
شرلی جکسون، زاده‌ی 1916 در سانفرانسیکو، نویسنده و نابغه‌ی مشهور داستان‌های ترسناک بود. اولین اثر او که با نام «لاتاری» در سال 1948 به چاپ رسید، منتقدان را به تحسین و تعجب واداشت.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
این بانوی نویسند‌ی خلاق، به قصد ادامه تحصیل راهی نیویورک شد و توانست مدرکش را از دانشگاه سیراکیوز اخذ کند. وی مدتی در مجله‌ی ادبی همان دانشگاه فعالیت داشت. بسیاری از آثار این نویسنده‌ی موفق و مطرح به فیلمنامه‌ی سریال و فیلم‌های تلویزیونی بدل شدند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
از جمله داستان‌های برجسته‌ی جکسون می‌توان به «جادوگر»، «ساعت آفتابی» و «ما همیشه در قصر زندگی کردیم» اشاره کرد. شرلی جکسون که تأثیر انکارناپذیری بر داستان‌نویسی مدرن گذاشت، در سن 47 سالگی دیده از جهان فروبست.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
در بخشی از کتاب تسخیر عمارت هیل می‌خوانیم

تئو و النور، در عجیب‌ترین رمان احضار ارواح، بر سر لوک با هم دعوا می‌کنند و شب‌هنگام از عمارت بیرون می‌روند. در میان آنها عصبانیت، درد و همچنین صمیمیتی واقعی جریان می‌یابد.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
آن‌ها درحقیقت از ذهن یکدیگر آگاه هستند: «هر یک می‌دانست که در هر نفس دیگری، چه فکر و حرفی نهفته است. هر یک در نهان، تقریباً به حال دیگری زار می‌زد.» النور به نوعی کورکورانه در آستانه‌ی رابطه‌ای قرار گرفته بود که در آن می‌توانست یاد بگیرد چگونه نقص‌های دیگران را بدون تنفر از آنها برطرف کند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
در این لحظه، دنیای آن دو زن شروع به تغییر می‌کند، سیاهی و سفیدی جای خودشان را مثل یک عکس نگاتیو با یکدیگر عوض می‌کنند: مسیر سیاه می‌شود و درختان و بوته‌های اطراف به رنگ سفید درمی‌آیند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
النور با شعله‌ور شدن «کلماتی آتشین» در ذهنش، فکر می‌کند: «الان واقعاً ترسیده‌ام.»، چیزی تقریباً به طور نامحسوس «در سیاهی و سفیدی و درخشش شیطانی» اطرافشان حرکت می‌کند. سپس مسیر به پایان می‌رسد و آن دو زن با باغی رنگارنگ و خیالی روبه‌رو می‌شوند که در آن کودکان خوشحال با یک ‌سگ بازی می‌کنند.
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
پدر و مادرشان نیز روی پتوی شطرنجی که روی چمن پهن شده، نشسته‌اند و مهربانانه آنها را تماشا می‌کنند. بعد تئو سر می‌چرخاند و چیزی ناگفتنی می‌بیند (که هیچ‌وقت هم آن را توصیف نمی‌کند) و فریاد می‌زند «بدو!»
 
موضوع نویسنده

حنا نویس

سطح
1
 
کاربر ممتاز
کاربر ممتاز
Aug
3,909
6,511
مدال‌ها
3
این صحنه تا حدی خارق‌العاده است، زیرا هر آنچه تئو می‌بیند یکی از مهم‌ترین ظهورها در عمارت هیل است که هیچ‌گاه النور شاهد آن نیست. (یک سگ خیالی هم دکتر مونتاگ و لوک را فریب می‌دهد و آنها را در اولین شب ظهور به بیرون از عمارت می‌کشاند، اما این تنها یک تله است.)
 
بالا پایین