کاپیتان بد گفت:

(به نام خالق قلم)

نقد رمان:
(مأموریت یک جانبه)

عنوان: مأموریت یک جانبه
عنوان از سه‌بخش، یعنی جمله استفاده شده است. مأموریت، یک، جانبه که کلیشه‌ای است. عنوان مأموریت یک جانبه با ژانرها (پلیسی، جنایی، عاشقانه) مرتبط است. اما با بدنه ارتباط چشم‌گیری ندارد. عنوان می‌تواند ذهن خواننده را به‌سوی ماجرایی پلیسی و جنایی سوق دهد؛ اما با بدنه زیاد مرتبط نیست و نویسنده نتوانسته ماجرایی جنایی در طول رمان به خواننده منتقل کند.

ژانرها: پلیسی، جنایی، عاشقانه.
از سه ژانر استفاده شده، (پلیسی، جنایی، عاشقانه) ژانرها کاملاً با عنوان، خلاصه، جلد، مقدمه مرتبط‌اند؛ اما ژانر جنایی با بدنه مرتبط نیست. نویسنده یا باید ژانر جنایی را حذف کند، یا بدنه را با ژانر جنایی مرتبط کند.

خلاصه:
خلاصه از نظر حجم، استاندارد است. خلاصه با ژانرها در ارتباط است، و می‌شود گفت که خلاصه، خلاصه خوبی و مناسبی است و خواننده را برای ادامه رمان ترغیب می‌کند. نویسنده از کلمات به‌خوبی استفاده کرده است.

جلد:
جلد با عنوان و ژانرها (پلیسی، جنایی، عاشقانه) مرتبط است. جلد از تصویر دختر و پسری که هر دو مشکی پوش و اسلحه به دست کنار هم ایستاده‌اند و به نقطه مشترکی نشانه‌گیری کرده‌اند تشکیل شده. و دلنوشته‌ای که بر روی جلد به‌کار رفته است کاملاً ژانر عاشقانه را به رخ می‌کشد. و می‌توان گفت: جلد یکی از برگ‌های برنده‌ رمان است.

مقدمه:
مقدمه، مقدمه‌ای خوب و مناسب است. از نظر حجم استاندارد است. در مقدمه از کلمات عاشقانه به‌کار رفته و در تمام مونولوگ‌ها از کلمات متناسب با عنوان و ژانرها به‌کار رفته است. مقدمه کاملاً توانسته ذهن خواننده را با عنوان، ژانرها، خلاصه و جلد همراه سازد؛ اما متأسفانه با بدنه ارتباط چندانی ندارد.

آغاز:
آغاز، آغازی کاملاً خوب و مناسب با عنوان (مأموریت یک جانبه) و ژانرها(پلیسی، جنایی، عاشقانه) است.
نویسنده کاملاً توانسته از این پوئن مثبت استفاده کرده و یکی از بهترین آغازهارا برای رمان خود به‌کار ببرد. آغاز دور از کلیشه است، و توصیفات مکانی و آواها غیر مستقیم بوده و خواننده را برای دانستن ادامه رمان کنجکاو کند. آغاز به راحتی می‌تواند ذهن خواننده را با اتفاقات گذشته به بازی بگیرد. آغاز آخر رمان را لو نمی‌دهد و خواننده منتظر است ادامه رمان را به‌خواند زیرا می‌داند قرار است اتفاقاتی هیجان‌انگیز از گذشته بازگو شود. راوی آغاز را با فردی که سرنوشت منحصر به‌فردی داشته و از استقامت و شکست‌ناپذیری برخوردار است شروع کرده است. ذهن خواننده درگیر غم و دردی در دل و فکر این فرد شکل می‌گیرد.نویسنده از یک اتفاق، یک اشتباه، ناگهان وقت تقاص سخن می‌گوید و این جمله ذهن خواننده را با زجر و دردی که در دل این فرد هست درگیر می‌کند. نویسنده پرشی به‌جا و مناسب به گذشته می‌کند. و خواننده منتظر است از این اتفاقات مبهم پرده برداشته شود. که متأسفانه در بدنه راز، اتفاق و اشتباه چندانی دیده نمی‌شود.

میانه:
میانه، میانه‌ای خوب است؛ اما نمی‌توان گفت عالی است. میانه با ژانر(پلیسی، عاشقانه) مرتبط است؛ اما با ژانر جنایی خیر. خواننده با دیدن جلد و خواندن خلاصه، مقدمه و آغاز منتظر اتفاقات هیجان‌انگیز، از درگیری بین پلیس و خلافکاران است. همین‌طور منتظر جنایت‌های دل‌خراش. اما در بدنه هیچ جنایت و درگیری‌های چشم‌گیری رخ نمی‌دهد و این ذهن خواننده را درگیر و زده می‌کند.
رمان نقطه اوج چندانی ندارد. شبی که دنیز در خیابان با مردی مشکوک تصادف می‌کند و اورا تعقیب می‌کند! خواننده منتظر اتفافات هیجان‌انگیزتری است؛ اما نویسنده راحت از این نقطه اوج می‌گذرد. نقطه اوج بعدی زمانی است که دنیز توسط مردی گرفتار می‌شود و در صندوق عقب ماشین اسیر می‌شود. و متأسفانه باز هم نویسنده به‌طور کلیشه‌ای و خلاصه از این نقطه اوج هیجان‌انگیز می‌گذرد و نمی‌تواند از این نقطه اوج استفاده لازم را ببرد. نویسنده می‌توانست درگیری‌های بیشتر و جالب‌تری در رمان خود به‌کار گیرد؛ اما متأسفانه نویسنده فقط در ژانر عاشقانه به‌خوبی توانسته ذهن خواننده را درگیر رمان کند.

لحن‌ و بافت:
دیالوگ‌ها محاوره‌ای و مونولوگ‌ها ادبی به‌کار رفته است. اما در جاهایی از رمان، از مونولوگ محاوره‌ای استفاده شده، که نویسنده با ویرایش سرانگشتی می‌تواند آن را برطرف کند.

سیر رمان:
سیر رمان، تقریباً می‌شود گفت طبیعی پیش می‌رود. نه زیاد تند که خواننده را سردرگم کند، نه آن‌قدر کند که خواننده را از ادامه رمان خسته کند؛ جزء در برخی از پارت‌ها که خواننده گیج می‌شود که، چه اتفاقی رخ داد و در ذهن خود به سراغ پارت‌های قبل سر می‌زند. سیر رمان در مورد گروهی پلیس است که به مدت سه سال است که به دنبال گروهی خلافکار است و سرنخی از این گروه به دست می‌آورد. دنیز و بوراک دخترخاله و پسرخاله هستند و در این ماجرا و مأموریتی که به عهده دنیز قرار می‌گیرد و دنیز مجبور به ورود به گروه خلافکاران می‌شود. که این امر سیر رمان را پرتنش‌تر می‌کند.

دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها:
دیالوگ‌ها محاوره‌ای، و مونولوگ‌ها ادبی به‌کار رفته، و تا آخر رمان ادامه دارد. جزء چند نکته کوچک که خواننده گیج می‌شود که دیالوگ متعلق به کدام شخصیت رمان است. که نویسنده با ویرایش می‌تواند آن را به آسانی برطرف کند. از علائم نگارشی درستی در برخی از پارت‌ها استفاده نشده است. و سه‌نقطه‌های(...) اضافه و غلط املائی دیده می‌شود. گاهی دیالوگ درست در ادامه مونولوگ به‌کار رفته که نویسنده باید این اشکال کوچک را ویرایش کند. در بیشتر پارت‌ها از کلمه تکراری (در حالی که) استفاده شده است که خواننده را از آن مونولوگ خسته می‌کند.

شخصیت پردازی:
شخصیت پردازی به‌دور از کلیشه بوده و به‌صورت غیر مستقیم انجام شده است؛ که با صفات و شخصیت‌ها تناسب دارد. و می‌توان گفت: یکی از برگ‌های برنده رمان همین شخصیت پردازی است.

توصیف مکان:
توصیف مکان غیر مستقیم و دارای اندازه مناسب است.

توصیف احساسات:
توصیف احساسات در رمان به‌صورت غیرمستقیم بیان شده است؛ و خواننده به خوبی می‌تواند، احساسات شخصیت داستان را درک کند. و نویسنده از این پوئن استفاده لازم را کرده است.

زاویه دید:
زاویه دید، در رمان از نظر نوع، راوی یا فلش‌بگ بوده است و در تمام رمان به خوبی حفظ و رعایت شده است.

کشمکش و تعلیق:
کشمکش و تعلیق در رمان کاملاً رعایت شده است. و می‌تواند خواننده را برای ادامه رمان ترغیب کند. مشغله‌های فکری شخصیت‌های رمان به‌خوبی به خواننده منتقل می‌شود.

ایده و پیرنگ:
ایده و پیرنگ که اسکلت و ساختار اصلی داستان بر اثر آن شکل می‌گیرد و به داستان شاخ و برگ می‌دهد در رمان به‌خوبی دیده می‌شود. گروهی پلیس که به دنبال خلافکاران به مدت سه سال بوده‌اند و بالاخره سرنخی به دست می‌آورند و با هماهنگی‌هایی در دل دشمن قدم برمی‌دارند.

ایرادات نگارشی:
ایرادات نگارشی بسیار کمی در رمان دیده می‌شود، مثل:
استفاده از سه‌نقطه اضافه، غلط املائی، استفاده اشتباه از(-) و در چند پارت، دیالوگ در همان خط و در ادامه مونولوگ به کار رفته است. و در برخی از پارت‌ها، دیالوگ مشخص نمی‌شود که از قول کدام شخصیت رمان گفته شده است.

نقاط قوت:
عنوان، خلاصه، جلد، مقدمه، آغاز، شخصیت پردازی، توصیف مکان، توصیف احساسات، زاویه دید، کشمکش و تعلیق.

نقاط ضعف:
ژانر جنایی، ایرادات نگارشی، دیالوگ‌.


سخن آخر منتقد:
نویسنده محترم:
شما استعداد زیادی در نوشتن و به‌کارگیری و بازی با کلمات مناسب را دارید. با کمی تلاش می‌توانید به یکی از بهترین نویسنده‌های دنیا تبدیل شوید و اثرهای به‌یاد ماندنی برای خواننده‌های علاقه‌مند به ارمغان بگذارید.
خسته نباشید. 👍
با تشکر
کاپیتان بد 🌹🤠

@AYSU
@سرین

کلیک کنید تا گسترش یابد...