جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد شورا نقد شورا خر نوازنده

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد شورا توسط ویتامین با نام نقد شورا خر نوازنده ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 292 بازدید, 4 پاسخ و 0 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد شورا
نام موضوع نقد شورا خر نوازنده
نویسنده موضوع ویتامین
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط Kosarvalipour
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,443
23,190
مدال‌ها
10
نام: خر نوازنده
نام نویسنده: حیدر. ر
ناظر:
خلاصه:
خر قصه ما عاشق یک دختر خانم مهربون میشه و می‌خواد با دختر خانم ازدواج کنه اما دختر خانم مهربون برای ازدواج یک شرطی می‌زاره، شرطش اینه که خر قصه ما بتونه یک آهنگ برای دختر خانم بخونه، اما مگه خر ها بلدن آهنگ بخونن؟ یا اصلا خر ها رو بین آدم‌ها راه می‌دن؟
 
موضوع نویسنده

ویتامین

سطح
5
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
8,443
23,190
مدال‌ها
10
Negar_۲۰۲۳۰۱۰۴_۱۲۲۱۵۸.png
بسم‌ الله‌ الرحمن‌ الرحیم

نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت شما
سپاس‌گذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
منتقد داستان شما: @♡KOSAR♡
*لطفا تا قبل از قرار‌گیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تاپیک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، می‌توانید شکایت خود را در تاپیک زیر ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات

به امید موفقیت روز افزون شما
|کادر مدیریت تالار نقد|
 

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,148
9,207
مدال‌ها
4
بسم ربی
نقد داستان خر نوازنده
منتقد: کوثر ولیپور
کد داستان: ۰۰۱
نویسنده: حیدر. ر
*عنوان*
عنوان شما از دو بخش خر و نوازنده تشکیل شده بود. این عنوان یک بخش خر که می شود گفت بیش از اندازه کلیشه ای است را در خود می گنجاند. بخش دوم آن اما یک دوگانگی را به مخاطب منتقل می کند. نوازنده این جا دو معنی می دهد، نوازشگر، یا نوازنده ی موسیقی! بنابراین این دوگانگی، جذابیت و کنجکاوی خاصی را به مخاطب برای خواندن داستان منتقل می کند. در کل می توان گفت داستان شما از عنوان خوبی برخوردار است. از لحاظ معنایی کلمات ثقیلی را دارا نیست و درک مفهوم آن بسیار آسان می باشد. عنوان با بدنه و خلاصه و ژانر انتخابی(طنز) و مقدمه ارتباط دارد.
*ژانر*
در صورت انتخاب یک ژانر، ژانر قالب مشخص است. ژانر قالب، ژانری است که بخش عمده‌ی داستان در ارتباط با آن ژانر است. می توانستید ژانر فانتزی را نیز به داستان اضافه کنید زیرا ژانر قالب، فانتزی است.
خیال‌پردازی یا فانتزی گونه‌ای از ژانر است که جادو و دیگر اشکال فراطبیعی را به عنوان عنصر اولیهٔ طرح و توطئه، درون‌مایه یا فضای داستان استفاده می‌کند. این‌گونه معمولاً توسط نگاه، حس و درون‌مایهٔ وسیع از کار اشخاص از گونه‌های علمی‌تخیلی و ترسناک متمایز می‌شود، هر چند که این سه گونه نقاط مشترک بسیاری با هم دارند و مجموعاً ادبیات گمانه‌زن شناخته می‌شوند. در خیال‌پردازی قواعد و قوانین فیزیکی و طبیعی زیر پا گذاشته می‌شود و موجودات ناموجود تصویر می‌شوند. این نوع ژانر معمولاً شامل سحر و جادو، حوادث خارق‌العاده، و موجودات خیالی است.
بنابراین با این تعاریف، ژانر فانتزی، ژانر قالب داستان شماست.
*خلاصه*
اندازه ی خلاصه ی شما متناسب بود. از لحاظ کلیشه نیز کلیشه‌ای نبود.
خلاصه ی داستان شما اطلاعات کامل را از داستان بروز می داد و در عین حال گنگی خاصی داشت، این که خواننده یا منتقد هنگام خواندن مدام به این فکر می کرد که سریع تر داستان را بخواند تا بتواند بداند که خر منظور انسان نفهم و خرصفت است یا خود خر. با بدنه و متن و عنوان داستان ارتباط محسوسی داشت، اما بایستی ژانرهای انتخابی متناسب با خلاصه انتخاب شوند.
*جلد*
جلد انتخابی با بدنه و خلاصه ارتباط داشت. همچنین باید با ژانرهای انتخابی هم ارتباط داشته باشد. تکست انتخابی نیز با بدنه، مرتبط بود.
*مقدمه*
مقدمه‌ی داستان شما اندازه مناسبی داشت. با بدنه، و ژانر‌ها نیز در ارتباط بود. مقدمه بعد از خلاصه دومین عاملی است که موجب جذب و تشویق خواننده برای خواندن داستان است و باید جذابیت لازم را داشته باشد که داشت.
آغاز:
آغاز جذب کافی داشت و دور از کلیشه بود و کنجکاوکنندکی لازم را در مخاطب برای خواندن ادامه‌ی مطلب ایجاد می‌کرد. همچنین اطلاعات کافی را از داستان بروز می‌داد و گنگی زیاد یا اطلاعات زیادی از داستان بروز نمی‌داد و توصیفاتی نیز در آغاز وجود داشتند از جمله توصیف مکان مزرعه، که موجب می‌شدند خواننده درک کافی از مکان را داشته باشد. در کل می‌توان گفت آغاز خوبی داشتید.
*میانه*
میانه‌ی شما به دور از کلیشه بود. همچنین اطلاعات نیز آرام‌آرام وارد داستان می‌شوند اما آن‌جا که نگهبان یکهو زبان خر را بلد شد و باهم حرف زدند نقطه‌ی اوج داستان بود و کاش کمی طولانی‌تر می بود.
لحن و بافت: لحن و بافت داستان شما در حالت دوم یعنی مونولوگ ادبی و دیالوگ محاوره‌ای قرار دارد. همچنین در طول متن داستان بافت یک‌دست مشاهده می‌شود.
سیر داستان: سیر داستان شما کمی تند و سریع بود و باید کمی طولانی‌تر می شد و می توانستید اتفاقات مختلفی را برای خر در شهر بنویسید و خیلی سریع به کلاس موسیقی نرود‌. کمی کشمکش برای داستان شما لازم بود.
دیالوگ‌ها و مونولوگ‌ها:
دیالوگ های افراد با یکدیگر تفاوت داشت و شخصیت آن ها را نمایش می داد و اطلاعات کافی به خواننده می داد. علائم نگارشی به درستی استفاده شده بود و تناسب بین دیالوگ و منولوگ نیز به خوبی رعایت گشته بود.
شخصیت پردازی:
شخصیت پردازی در داستان شما از آن جایی داستان بیشتر حول محور حیوانات بود، چندان مشاهده نمی شد. اما می توانستید در طول داستان صفات اخلاقی و ظاهری شخصیت هایتان را به طور غیر مستقیم و به دور از کلیشه توصیف کنید.
توصیف مکان:
توصیف مکان در شروع از مزرعه به خوبی انجام شده بود اما در ادامه از جایی که خرگوش پیدا می شد یا کلاس موسیقی هیچ توصیفی نداشتید و این موجب کم شدن درک و تصور خواننده از مکان می شد.
*توصیف صداها و آواها*
توصیف صداها و آواهای موجود در محیط و یا تن صدا، جهت صدا، حالت صدا و... خیلی کم یا اصلاً در داستان مشاهده نمی شد و لازمه ی ویرایش می باشد.
*توصیف احساسات*
توصیف احساسات فقط در خوشحالی های خر یا ناراحتی او یا گریه ی دختر مشاهده می شد در حالی که می توانست کمی بیشتر و طولانی تر باشد اما به هر حال می تواند مورد قبول باشد.
*زاویه‌ی دید*
زاویه ی دید در طول داستان شما سوم شخص یعنی دانای کل بود و تا آخر داستان هیچ تغییری نکرده بود و می‌توان گفت از لحاظ زاویه دید داستان شما مشکلی ندارد.
*کشمکش و تعلیق*
کشمکش و تنش های بیرونی و بین افراد به خوبی رعایت شده بود اما کشمکش های درونی افراد یا حیوانات اصلا به آن اشاره نشده بود.
در بحث تعلیق هم تعلیق های خوبی داشتید اما می توانستید تعلیق بیشتری را در متن داستان داشته ب
ایده و پیرنگ: ایده همان اسکلت داستان است که به آن پر و بال داده می شود و داستان نوشته می شود. داستان شما از دید یک داستان کودک از ایده بسیار بسیار ناب و جذابی برخوردار بود و می توان گفت ایده عالی داشتید. منتهی پردازش به آن بد صورت گرفته بود چندان هم نمی توان گفت بد بود ولی می توانست خیلی بهتر از این پردازش شود و داستان کمی طولانی تر شود زیرا ایده ی شما چنین پتانسیلی را دارا بود و شما از آن در پردازش استفاده کردید.
*ایرادات نگارشی*
از لحاظ ایرادات نگارشی، ایرادات نگارشی چندانی در متن داستان شما مشاهده نمی شد اما ایرادات کمی وجود داشت که باید ویرایش شوند.
* نقاط ضعف و نقاط قوت*
نقاط ضعف؛
سیر تند
شخصیت پردازی کم
توصیفات کم
تعلیق و کشمکش کم
ایرادات نگارشی کم
پردازش کمی ضعیف

نقاط قوت؛
عنوان خوب و قوی
آغاز جذاب
میانه پر کشمکش
ایده عالی و نو و قوی برای داستان کودک
زاویه دید یکدست
دیالوگ و منولوگ یکدست
خلاصه خوب و قوی

سخن آخر منتقد:
چون اخیرا به عنوان نقد تماما داستان های تکراری و عاشقانه می خوانیم، یک داستان کودک که واقعا خنده دار باشد البته برای بزرگسالان، خیلی جذاب بود. این داستان شاید برای بزرگسالان مسخره باشد ولی برای کودک یک داستان عالی‌ست.
موفق باشید، ادامه دهید.

نظر منتقد از دیدگاه یک خواننده:
از خواندن داستان شما لذت بردم و امیدوارم داستان های بیشتر و بهتری در انجمن رمان بوک بارگذاری فرمایید.

نویسنده ی محترم؛
ضمن عرض خسته نباشید و تقدیر و تشکر بابت بارگذاری اثرتان در انجمن رمان‌بوک، تاپیک تا دو روز باز خواهد بود تا اعتراضات و شکایات خود را ثبت نمائید.

موفق و مؤید باشید.
 
آخرین ویرایش:
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: RASOLY

RASOLY

سطح
5
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
392
2,922
مدال‌ها
4
سلام
خسته نباشید
از اونجایی که تایپیک بسته شده امکانش هست که خود شما ژانر و مقدمه رو اضافه کنید یا به مدیر تالار رمان باید بگم؟
ژانر:طنز
مقدمه:از دختر خانم پرسید:
- چیزی شده که داری گریه می‌کنی؟
دختر خانم سریع با شنیدن صدای جناب خر اشکاش رو پاک کرد و گفت:
- نه، چیزی نشده.
اما خر که دیده بود دختر خانم داشته گریه می‌کرده گفت:
- چرا خودم دیدم داشتی گریه می‌کردی.
دختر خانم که دید جز گفتن موضوع با جناب خر چاره‌ای دیگه نداره گفت:
- می‌خواستم برم کلاس موسیقی.
آقای خر که مثل همیشه وسط حرف دیگران می‌پرید گفت:
- خب اینکه گریه نداره!
اما دختر خانم گریش بیشتر شد و گفت:
- چرا داره! اونام راهم نمیدن، میگن تو هنوز بچه‌ای.
و دوباره شروع کرد به گریه کردن.
آقای خر الان که فهمیده بود ماجرا چیه یکم فکر کرد و بعد گفت:
- خوب اگه تو هنوز کوچولویی من میرم یاد می‌گیرم میام بهت یاد می‌دم، من بزرگم، این که گریه نداره!
 

Kosarvalipour

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Feb
4,148
9,207
مدال‌ها
4
سلام و وقت بخیر نویسنده‌ی محترم؛
ویرایش شد؛
نقد نیز ویرایش شد.
 
آخرین ویرایش:
  • گل
واکنش‌ها[ی پسندها]: RASOLY
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین