جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

درحال ترجمه پناهنده

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته کتاب‌های در حال ترجمه توسط -pariya- با نام پناهنده ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 638 بازدید, 19 پاسخ و 5 بار واکنش داشته است
نام دسته کتاب‌های در حال ترجمه
نام موضوع پناهنده
نویسنده موضوع -pariya-
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -pariya-
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
اسکار می خواهد با یادگیری زبان انگلیسی و فراموش کردن آلمانی خود را از
ریشه های خود جدا کند. اسکار در تلاش خود برای یادگیری صحیح زبان انگلیسی و
نوشتن یک سخنرانی موفق مدام بین امید و ناامیدی حرکت می کند. ناامیدی و نفرت
او نسبت به آلمان در سخنان راوی منعکس شد: «او زبان آلمانی را نفرین کرد. او از
کشور لعنتی و مردم لعنتی متنفر بود.»

راوی درگیری هایی را که از دست دادن زبان برای پناهندگان احساس می کرد، توضیح می دهد:
"بسیاری از این افراد، همانطور که بیان می‌کردند، ضایعه بزرگ از دست دادن زبان
بود - اینکه آنها دیگر نمی‌توانستند آنچه را که در آنها می‌گفتند بگویند. آنها، البته، می‌توانستند
ارتباط برقرار کنند، اما فقط برقراری ارتباط ناامیدکننده بود. "

 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
ظرافت داستان بر میزان پیوند هویت و ارزش شخصی یک مهاجر با توانایی برقراری
ارتباط به زبان خارجی تاکید می کند. با این حال، در قسمت آخر داستان، راوی تحت
تأثیر خوش بینی و مثبت اندیشی دانش آموز قرار می گیرد، به طوری که در پایان تقریباً
تبدیل به «مرد دیگری» می شود که معتقد است آینده ای دارد. این همچنین ما را به سمت
توسعه هویت "دیگر" سوق می دهد زیرا اسکار با موفقیت در صیقل دادن انگلیسی
خود بدون لهجه پیشرفت می کند.
راوی مشکلاتی را که در دوران دانشجویی به هنگام آموزش پناهندگان اخیر با آن روبرو بوده است،
توصیف می‌کند: «عصبانم در ارتباط با آنها بود، اما این همان کاری است که یک بحران جهانی برای مردم
انجام می‌دهد - آنها تحصیل می‌کنند.» در اینجا، اصطلاح «تحصیل‌کرده» بر اهمیت زبان انگلیسی به‌عنوان
زبانی برای تأمین هویت اجتماعی، فرهنگی و فکری در آمریکا تأکید می‌کند.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ill_mah
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
راوی در ادامه سخنان کارل اتو آلپ را نقل می کند:
«احساس می‌کردم مثل یک بچه یا بدتر از آن مثل یک احمق. من با خودم مانده ام که بیان نشده است. آنچه
من می دانم، در واقع، آنچه هستم، تبدیل به یک بار می شود. زبانم بیهوده آویزان است.»
ظرافت داستان بر میزان پیوند هویت و ارزش شخصی یک مهاجر با توانایی برقراری
ارتباط به زبان خارجی تاکید می کند. اما در قسمت آخر داستان، راوی تحت تأثیر
خوش بینی و مثبت اندیشی دانش آموز قرار می گیرد، به طوری که در پایان تقریباً
تبدیل به «مرد دیگری» می شود که معتقد است آینده ای دارد و این نیز ما را به سمت
توسعه سوق می دهد. با هویت «دیگر» اسکار با موفقیت در صیقل دادن انگلیسی
خود بدون لهجه پیشرفت می کند.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ill_mah
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
برای زنده ماندن در آمریکا، اسکار باید به توانایی خود در یادگیری و صحبت کردن انگلیسی و
به توانایی معلم خود در آموزش به او ایمان داشته باشد. راوی بر مشکلاتی که این اعمال ایمانی ایجاد می‌کند
با توصیف اینکه چقدر برای یک پناهنده خارجی دشوار بود که با از دست دادن زبان مقابله کند،
تأکید می‌کند.

قرار دادن اعتقاد ویتمن به روح الهی بشریت در داستانی مملو از وحشیانه ترین اعمال
بشر، مطمئناً ایمان فرد به خدا را به چالش می کشد. از نظر مالامود، ایمان ویتمن به
روح الهی و عشق بشریت تنها راه فرار ما از تبعید معنوی است، یعنی از دست دادن ایمان
به خدا.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ill_mah
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
به خدا.
راوی هنگام صحبت در مورد آنچه شاعران آلمانی از ویتمن پذیرفته بودند، "عشق
مرگ" ویتمن را فهرست کرد. به این ترتیب اسکار که برای پاسخ از راوی
برانگیخته شده، آرمانی را که دوست دارد نشان می دهد: انسانیت. "سپس گفت،
نه، این عشق مرگ نبود که از ویتمن گرفته بودند - که در شعر آلمانی جاری
بود - بلکه بیشتر از همه احساسات او نسبت به برودرمنش، انسانیتش بود."
در عین حال، او همچنین بیان می کند که این ایده آل دیگر در آلمان یافت نمی شود.
این گفته میزان ناامیدی اسکار را نشان می دهد. به نظر می رسد او به این باور
رسیده است که بین «انسانیت» و آلمان تضاد وجود دارد. بر اساس تجربیات
خود، اسکار احساس می کند که آلمان و آلمانی ها او را در مورد ایده «برودرمنش» -
انسانیت - شکست داده اند.
به گفته اسکار، شاعران آلمانی اعتقاد ویتمن را به عشق یکپارچه پذیرفته اند

 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ill_mah
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
به گفته اسکار، شاعران آلمانی اعتقاد ویتمن را در مورد عشق وحدت بخش بین مردم پذیرفته
اند. راوی یک نقل قول از ویتمن را انتخاب می‌کند و می‌گوید: «اسکار آن را طوری می‌خواند که گویی
آن را باور کرده است.» با این عبارت، او به این معنا اشاره می‌کند که اسکار دیگر به آن کلمات
اعتقاد ندارد. با این حال، به نظر می رسد که راوی حمایتی را که شعر ویتمن از اسکار می کند،
بیش از حد ارزیابی می کند. "ورشو سقوط کرده بود، اما آیات به نوعی محافظت کننده بود."
او همچنین از اینکه اسکار تمام دارایی خود را به او سپرده بود - مارتین
گلدبرگ - شگفت زده است. در طول داستان، می‌توان ردیابی کرد که راوی چگونه با
شاگردش روابط عاطفی نزدیکی برقرار کرده است. رابطه او با اسکار فراتر از
یک رابطه معلم و دانش آموز است: او به شاگردش علاقه انسانی نشان می دهد و نگران
اوست، تا جایی که گاهی می ترسید که خودش در حال مالیخولیا شود. اسکار با
سپردن دارایی خود به مارتین گلدبرگ، می خواهد قدردانی خود را ابراز کند. این
نشان می داد که او متوجه شده بود که معلم جوانش «محبت برادرانه» زیادی نسبت به
او نشان داده است و ایمانی همیشگی به توانایی های او حفظ کرده است.

 
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
تنظیمات:
صحنه در شهر نیویورک در تابستان 1939، درست قبل از شروع جنگ جهانی
دوم است. داستان تغییر مکان بسیار کمی دارد و به جلوه های نمادین داستان کمک می
کند.
از نظر مالامود، استعاره اصلی یهودیت، زندان است. این حبس در دنیای خیالی مالامود می
تواند در محیط فیزیکی مانند یک سلول زندان واقعی، یک خواربارفروشی یا هر چیزی
باشد که او احساس می کند در آن محصور است. همچنین می تواند در درون خود نهفته باشد، در
اثر بی کفایتی خود محصور شود، در نتیجه قربانی خود شود. همانطور که در نوشته
های عبری دیده می شود. این زندان به صورت استعاری تبدیل به پذیرش محدودیت ها
و مسئولیت های زندگی می شود. «اتاق بی نظم هتل ارزان قیمت» که مملو از لباس، جعبه‌های
کتاب و تعدادی نقاشی بود.

 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ill_mah
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
سمبولیسم:
زبان مهمترین نماد فرهنگی در «پناهنده آلمانی» است. موازی با تاریخ: مالامود
موازی دقیقی بین زمان تاریخی و تجربه اسکار در نیویورک انجام می دهد.
پیشرفت اسکار در نیویورک به موازات رویدادهای دراماتیک اروپا در تابستان
1939 است.
در ابتدا، اسکار به دلیل مبارزه با یادگیری زبان انگلیسی به دلیل ترس از زندگی
جدید در آمریکا فلج می شود، اما حمایت مارتین به او کمک می کند تا ایمان خود را
به آینده بازگرداند. تولد دوباره روحانی پناهنده با سخنرانی موفقیت آمیز او که ارائه آن
همزمان با سقوط ورشو است، نمادی است، اتفاقی که تأثیر قدرتمندی در داستان ایجاد می
کند.

 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ill_mah
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11

اسکار و راوی در طول تابستان تحت تاثیر موج گرمایی قرار می گیرند که زندگی درونی
در حال جوش پناهندگان را عینیت می بخشد. بهار فصل خوشامدگویی برای شخصیت‌های مالامود
است و برای آنها مساعد است تا رستگاری و رستگاری را از یک زندگی پوچ معنوی تجربه
کنند. اسکار می تواند سخنرانی خود را کامل کند و آن را با موفقیت ارائه کند. در سپتامبر، "آب
و هوا تغییر کرده بود، و او به آرامی تغییر کرد." تغییر فصل ذهن، نگرش، کارایی اسکار
را تغییر داده است و بنابراین شاهد تأثیر فصول در زندگی او هستیم.
راوی همچنین تغییر در وضعیت سلامتی و ظاهر اسکار را در حین پیشروی در
روزهای ابتدایی خود در اتاق خفه‌شده هتل برجسته می‌کند، "او به سختی نفس می‌کشید"،
"چشم‌هایش نیز سنگین بود، آبی ابری..." به روزهای خنک شهریور که نوشتن
سخنرانی‌اش را تمام می‌کند - «چشمان آبی‌اش زنده شد و با قدم‌های تند راه می‌رفت،
انگار می‌خواهد برای تمام چیزهایی که در آن روزهای طولانی و گرمی که در اتاقش خوابیده
بود نبرده بود، بردارد».
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ill_mah
موضوع نویسنده

-pariya-

سطح
6
 
[ مدیر ارشد بخش علوم و فناوری ]
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
مترجم ارشد انجمن
آموزگار انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
26,745
55,935
مدال‌ها
11
رویا:
مالامود از طریق دستگاه رویا، درگیری درونی اسکار، رنج ها، شکست ها، گناهان او را آشکار می
کند و همچنین عمیق ترین انگیزه ها و اعمال او را بررسی می کند. یک شب اسکار همسرش را در خواب می بیند
و این خواب گناه او را برای ترک همسرش آشکار می کند. رویای اسکار نشان می دهد که او آرزویش را دارد
همسرش و نگران سرنوشتش. در رویای او، او با نامی عجیب دفن می شود - هویتی که
او با آن آشنا نیست. وقتی بالاخره از مرگ همسرش باخبر می شود، باید با اندوه
بپذیرد که او را اصلا نمی شناسد. از طریق نامه مادر شوهرش، او متوجه می شود
که همسرش پس از ترک او به یهودیت گرویده است و متعاقباً توسط نازی ها به همراه
سایر یهودیان تیرباران شده است.
 
  • تایید
واکنش‌ها[ی پسندها]: ill_mah
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا پایین