جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

مشاعره مشاعره با حرف "ب"

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته مشاعره توسط ! ~ ARYA TOSI ~ ! با نام مشاعره با حرف \"ب\" ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 24,695 بازدید, 1,004 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته مشاعره
نام موضوع مشاعره با حرف \"ب\"
نویسنده موضوع ! ~ ARYA TOSI ~ !
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط MAHVIN*

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
به دریا می زنم! شاید به سوی ساحلی دیگر
مگر آسان نماید مشکلم را مشکلی دیگر

من از روزی که دل بستم به چشمان تو می دیدم
که چشمان تو می‌افتند دنبال دلی دیگر

به هر ک.س دل ببندم بعد از این خود نیز می‌دانم
بجز اندوه دل کندن ندارد حاصلی دیگر

من از آغاز در خاکم نَمی از عشق می‌بینم
مرا می‌ساختند ای کاش، از آب و گِلی دیگر

طوافم لحظه دیدار چشمان تو باطل شد
من اما همچنان در فکر دور باطلی دیگر

به دنبال کسی جامانده از پرواز می‌گردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر
 

Tara Motlagh

سطح
6
 
مخاطب رمان برتر
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
Dec
7,765
46,793
مدال‌ها
7
بدون زن کجا می‌داشت تاریخ تو
آرش با کمانش
کاوه آهنگر با گرز و سندانش
بدون زن کجا می‌داشتی آن شاعر توسی
نگهبان زبان پارسی
استاد فردوسی
مرا گر در مقام مادری بینی
مگو با من که هست فرشی از بهشت زیر پایم
نگاهم کن که زیر پای من دنیا به جریان است
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
بدون زن کجا می‌داشت تاریخ تو
آرش با کمانش
کاوه آهنگر با گرز و سندانش
بدون زن کجا می‌داشتی آن شاعر توسی
نگهبان زبان پارسی
استاد فردوسی
مرا گر در مقام مادری بینی
مگو با من که هست فرشی از بهشت زیر پایم
نگاهم کن که زیر پای من دنیا به جریان است
عالی
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
بے تو مانندم بہ باغے ڪہ بهارش رفتہ باشد
چون پرستویے ڪہ جفتِ بے قرارش رفتہ باشد

درڪے از حالِ خرابم، بیش وڪم دارد ڪسے ڪه
بے خبر یڪ شب عزیزے، از ڪنارش رفتہ باشد

طعمِ تلخِ بے نصیبے، از نشاط و زندگے را
مے چشد آن شاخه‌اے ڪہ برگ‌ و بارش رفتہ باشد

درد یعنے این ڪہ مجنون از سفر با شوقِ بسیار
مے رسد وقتے ڪہ لیلے، از دیارش رفتہ باشد

بے نوا قلبے ڪہ شادے از جهانش پر ڪشیده
بے نواتر آن ڪہ عشق از روزگارش رفتہ باشد

احتیاجے نیست از اندوهِ خود چیزے بگویم
غربتم را مے شناسد، هر ڪہ یارش رفتہ باشد

‌ ‎‌
 

نیما نصر

سطح
0
 
کاربر فعال انجمن
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
May
657
5,016
مدال‌ها
2
به جُستجوی تو
بر درگاهِ کوه می‌گریم،
در آستانه‌ی دریا و علف.

به جُستجوی تو
در معبرِ بادها می‌گریم
در چارراهِ فصول،
در چارچوبِ شکسته‌ی پنجره‌یی
که آسمانِ ابرآلوده را
قابی کهنه می‌گیرد.
 

ill_mah

سطح
1
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
کاربر ممتاز
Jul
1,014
8,152
مدال‌ها
3
به دشمن دوست شو زان سان که هرگز
به تیغ دشمنی نخراشدت پوست
 
بالا پایین