جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

نقد آثار کاربران معرفی و نقد رمان زمزمه‌ی شر / س.ف طباطبایی کاربر انجمن رمان بوک

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته نقد کتاب کاربران توسط Umbrella Bliss با نام معرفی و نقد رمان زمزمه‌ی شر \/ س.ف طباطبایی کاربر انجمن رمان بوک ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 855 بازدید, 11 پاسخ و 6 بار واکنش داشته است
نام دسته نقد کتاب کاربران
نام موضوع معرفی و نقد رمان زمزمه‌ی شر \/ س.ف طباطبایی کاربر انجمن رمان بوک
نویسنده موضوع Umbrella Bliss
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط -پریزاد-
موضوع نویسنده

Umbrella Bliss

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
297
1,278
مدال‌ها
2
"بسمه تعالی"
نام رمان: زمزمه‌ی شر
نویسنده: س.ف طباطبایی
ژانر رمان: اجتماعی، ترسناک

Negar_۲۰۲۲۰۸۱۰_۱۴۴۳۴۰.png
خلاصه: دست‌هایم از شدت ترس می‌لرزید و رگ‌های گردنم متورم شده بود. با چشمانم بدن بی‌جان مارال را نظاره می‌کردم که همانند تیکه‌ای گوشت کنار میز قهوه‌ای رنگی که از مادر خدابیامرزش برای او به جا مانده بود افتاده بود.
آرام آرام روی زمین سرد و یخ‌زده‌ نشستم و دستم را همانند یک شانه در لا به لای موی بلند و سیاه و فرفری‌اش کشیدم، احساس می‌کردم که اکسیژن خونم تمام شده و هر لحظه امکان دارد که قلبم از کار بیافتد.
باور نمی‌کردم که مارال هم درگیر این ماجرا شده بود،اگر این موضوع را از همان روز اول پیش خودم مخفی می‌کردم شاید این اتفاقات رخ نمی‌داد، شاید او همین الان کنار من نشسته بود و به حرف‌هایم گوش می‌داد.خودم می‌دانم، خیلی خوب می‌دانم که مقصر این موضوع کیست! این موضوع از همان جایی که شروع شد باید تمام میشد ولی اشتباه از من بود و این را هم می‌دانم که ممکن است انسان‌های بی‌گناه زیادی قربانی شوند و تنها کسی که می‌تواند کلید اصلی این ماجرا باشد من هستم.
من...

تذکر:همه‌ی شخصیت‌ها،مکان‌ها‌،اسم‌هاو...برگرفته از ایده‌ها و ذهن نویسنده می‌باشد و هر نوع شباهت کاملا تصادفی می‌باشد.

 
طنزنویس
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
ارشد بازنشسته
نویسنده انجمن
Apr
7,428
29,261
مدال‌ها
15
بسم تعالی
ضمن درود و عرض وقت‌بخیری خدمت نویسندگان توانمند انجمن رمان بوک.
ابتدا از اینکه آثار ارزشمند‌ خود را در انجمن رمان بوک نگاشته‌اید، سپاس گذاریم؛ همچنین بابت ایجاد تایپک نقد و انتقاد پذیریتان از شما متشکریم.
برای مطالعه قوانین تالار نقد وارد لینک زیر شوید:
🔷️قوانین جامع تالار نقد

همچنین شما می‌توانید پس از ارسال ۲۰ پست از داستان‌کوتاه یا ۳۰ پست از رمان یا فن‌فیکشن خود در تایپک زیر درخواست نقد شورا دهید:
🔷️تایپک جامع درخواست نقد شورای رمان و داستان کوتاه

نویسنده عزیز همچنین شما نیز می‌توانید انتقادات، پیشنهادات و شکایات خود را در تایپک زیر ثبت کنید تا توسط تیم مدیریت مورد بررسی قرار گیرد:
🔷️تایپک جامع انتقادات، پیشنهادات و شکایات تالار نقد

قلمتان مانا | به امید موفقیت روز افزون شما
♡تیم مدیریت تالار نقد♡
 

HYuna

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
1
22
مدال‌ها
1
سلام عزیزم امیدوارم که روز خوبی داشته باشی و همچنین باید بهت خدا قوت بگم
با این که من زیاد بلد نیستم نقد کنم اما وقتی رمان تو رو خوندم با خودم گفتم که حیف هستش که نظر خودمو تو این قسمت نگم.
من رمان رو از همون اول تا آخرین پارتی که تایپ کردی خوندم و برام خیلی جالب شده که این داستان چه جوری می تونه ترسناک باشه. وقتی که مقدمه رو خوندم متوجه شدم که حتما شخصیت های داستان با یه چیزی درگیر شدن که اون دختره ( مارال) میمیره
من عاشق ژانر ترسناکم و دوست دارم که بدونم تو همچین رمانی ترس چه جوری قراره به شخصی مثل من که رمان میخونم ترس بهم القا بشه
من هیچ نکته ی منفی توی رمانت پیدا نکردم بلکه از همه نظر رمانت رو دوست داشتم و پیش روی داستان هم رو خیلی دوست دارم چون آروم آروم داره پیش میره و قشنگ میشه تصویر سازی کرد که شخصیت داره چه کار میکنه
در کل من رمانت رو خیلی دوس دارم و میخوام تا اخرش وایسم و ببینم که قراره چی بشه.

خدا قوت عزیزم🌹
 

محمد احمدی

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
1
30
مدال‌ها
1
با عرض سلاو خسته نباشید خدمت نویسنده ی گرامی عزیز رمان زمزمه ی شر

من خودم مدت هاست که رمان می نویسم اما تا به حال جایی رمان هام رو به اشتراک نذاشتم اما تا به حال سعی نکردم که در ژانر ترسناک قدم بزارم و به سبک و سیاق وحشت توی رمان و یا ادبیات بپردازم. از این که میبینم نویسنده های خوب، با استعداد و باهوش در کشورمون هست خیلی به جامعه ی نویسندگی افتخار میکنم. هر کسی و یا بهتره بگم هر نویسنده و یا تازه کاری که پا توی این راه سخت میزاره باید برای کارش زحمت بکشه تا بتونه ببینه این همه سختی به ثمر نشسته.
من علاقه ی خاصی به ژانر وحشت دارم و همیشه فیلم و سریال هایی که میبینم از این قبیل دسته هستش اما تا حالا رمانی در ژانر وحشت یا ترسناک نخوندم ولی با دیدن عکس و بهتره بگم جلدی که برای رمانتون توی تاپیک قرار دادین حس عجیبی بهم دست داد. الان که دارم این نظر رو براتون می نویسم وقتی که به جلد فکر میکنم یه حس عجیبی پیدا میکنم
نمیدونم چرا اما احساس میکنم که داستان هنوز شروع نشده!
این داستانی که شما دارید روایت می کنید از چند جهت میشه بهش نگاه کرد اما مهم این هستش که نویسنده بتونه ژانری رو که انتخاب کرده بر روی روایت داستان قالب کنه جوری که خواننده بتونه حس و یا بهتر بگم تصویرسازی خودش رو توی ذهن انجام بده
هر چی روان تر و اشاره به فضای داستان و شخصیت ها بیشتر باشه خواننده بهتر میتونه روایت داستان رو درک کنه
ژانر ترسناک ژانریی هستش که از نظر من هر شخصی نمیتونه اون حس ترس، ناامنی و موقعیت های دلهره اور رو برای یک خواننده ایجاد بکنه منظورم به این هستش که محدود هستن افرادی که میتونن توی این ژانر نسبت به بقیه متفاوت تر و جالب تر بنویسن
جلد رمان رو خیلی دوست داشتم و سبک و طراحیش هم خیلی خوشم اومد مخصوصا اون متنی که پایین جلد نوشته شده بود
عذاب و نفرین
خشم و نفرت
همه ی اینا شاید ظاهر معنی متفاوتی داشته باشن اما وقتی بیشتر و با دقت بالاتر به این موضوع نگاه میکنیم میفهمیم که این کلمه ها هم دیگرو پوشش میدن و از اتفاقی خبر میدن که شاید به ذهن هیچ ک.س خطور نمیکنه
خیلی دوست دارم بدونم بر چه اساسی اسم رمان ( زمزمه ی شر) گذاشته شده؟
این داستان بر چه پایه ای پیش روی داره که قراره ترس رو به من مخاطب القا بکنه؟
خلاصه ی رمان با این که از مرگ یه شخص به نام مارال صحبت میکرد خیلی برام جالب بود اما چرا و به چه دلیل! و همین گنگ بودن ماجرا باعث میشه که خواننده نظرش جلب بشه برای خوندن رمان
دوست دارم بدونم داستان از چه قراره
همون طور که بالا گفتم از فضای داستان و پیش روی هم خیلی راضی هستم و اسم رمان رو خیلی دوست دارم و تا حالا جایی نشنیدم
فقط این که دوست دارم داستان با شفافیت هر چه تمام تر جلو بره و به شخصیت های داستان بیشتر پرداخته بشه تا رمان جذاب تر بشه امیدوارم که با اعلام نظرم به شما نویسنده عزیز بی احترامی نکرده باشم
منتظر پارت های جدید رمانتون هستم
با تشکر
محمد احمدی​
 

i_faezeh

سطح
0
 
POV
فعال انجمن
کاربر رمان‌بوک
Jun
276
2,662
مدال‌ها
2
سلام گلکم امیدوارم که همیشه موفق باشی
رمانت واقعا زیبا و بود یه اثر که خیلی طبیعی نوشته شده و دوست داری ادامه داشته باشه و کنجکاوی که بعدش چی میشه خیلی قلمت خوبه عزیزم امیدوارم همیشه موفق باشی 🌺💫
 

Katrina

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Aug
1
8
مدال‌ها
1
سلام غزال جان نویسنده ی رمان زمزمه ی شر

من زیاد اهل خوندن رمان نیستم و فقط برای این که اوقاتم بگذره تو انجمن می گردم ولی یکی از دوستام که تو این انجمن هست بهم گفت که رمان تو رو میخونه و خیلی هم دوسش داشته حتی بهم پیشنهاد کرد که بیام و رمانتو بخونم و منم قبول کردم و اومدم
وقتی اومدم و دیدم که پارت جدید آپ کردی اومدم و سریع خوندم و جدی جدی میتونم بگم گریم گرفت
نمیدونم در ادامه قراره چی پیش بیاد و داستان قراره تا کجاها پیش بره ولی حس غمگینی و ناامیدی و تنهایی دوتا کاراکتر اصلیت ( سمیرا و غزال) رو قشنگ حس کردم. از طرز بیانت و نوشتنت خیلی خوشم میاد
خیلی طبیعی می نویسی و حتی توصیفاتی که انجام میدی هم خیلی خوبه
امیدوارم که همین جوری ادامه داشته باشه
قوی باش و همین جوری ادامه بده :love::love:
 

pen lady

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Aug
705
6,075
مدال‌ها
5
سلام دوست عزیزم🥰
اول باید یه خسته نباشید برای این رمان جذاب بهت بگم.
دوم این‌که از رمانت خیلی لذت بردم توصیفات حس آمیزی به رخ کشیدن ژانر اجتماعی و... همه عالی بودن... اما متاسفانه ژانر ترسناک توی رمانتون به چشم نمی‌خوره شما حداقل بالای بیست و پنج پارت نوشتید و این باعث میشه خواننده رمان رو رها کنه.
یکی دیگه از اشکالاتتون خلاصه بود خلاصه باید ذهن خواننده رو برای اتفاقاتی که توی رمان می‌افته آماده کنه یک نویسنده میاد توی چند جمله داستانش رو بیان می‌کنه اما در کنار اون‌ها مجهولاتی به خلاصه‌اش اضافه می‌کنه تا اون رو جذاب و کنجکاو کننده کنه... اما خلاصه‌ی رمان شما طولانی و بخشی از داستان بود که اشتباهه.
عزیزم داستانت خیلی جالبه و جزء این دو مورد اشکال دیگه‌ای توش ندیدم
موفق باشی💝
 
موضوع نویسنده

Umbrella Bliss

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
297
1,278
مدال‌ها
2
سلام دوست عزیزم🥰
اول باید یه خسته نباشید برای این رمان جذاب بهت بگم.
دوم این‌که از رمانت خیلی لذت بردم توصیفات حس آمیزی به رخ کشیدن ژانر اجتماعی و... همه عالی بودن... اما متاسفانه ژانر ترسناک توی رمانتون به چشم نمی‌خوره شما حداقل بالای بیست و پنج پارت نوشتید و این باعث میشه خواننده رمان رو رها کنه.
یکی دیگه از اشکالاتتون خلاصه بود خلاصه باید ذهن خواننده رو برای اتفاقاتی که توی رمان می‌افته آماده کنه یک نویسنده میاد توی چند جمله داستانش رو بیان می‌کنه اما در کنار اون‌ها مجهولاتی به خلاصه‌اش اضافه می‌کنه تا اون رو جذاب و کنجکاو کننده کنه... اما خلاصه‌ی رمان شما طولانی و بخشی از داستان بود که اشتباهه.
عزیزم داستانت خیلی جالبه و جزء این دو مورد اشکال دیگه‌ای توش ندیدم
موفق باشی💝
خیلی ممنون عزیزم مطمئنا رمانمو دنبال کن چون اون وقت خودت متوجه میشی که ترس از کجا شروع میشه
 

Kiyan

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
1
2
مدال‌ها
2
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده ی گرامی خانم طباطبایی

من زیاد اهل ژانر ترسناک نیستم ولی اولین چیزی که خیلی نظرمو به سمت خودش جلب کرد عکسی بود که به عنوان جلد استفاده کردید. وقتی جلدشو دیدم تصمیم گرفتم که امتحان کنم و ببینم که ژانری کع شما دارین خلق میکنین چه داستانیه و وقتی جلوتر رفتم خیلی برام جالب تر شد مخصوصا توصیف مکان و شخصیت ها که از نظر من حرف نداشتن. شخصیت غزال و خواهرش سمیرا به نظرم خیلی پیچیدس و همین داستانو جذاب ترم می‌کنه هر چی مرموز تر پیش بره آدم بیشتر دلش میخواد که بدونه قرار چه اتفاقی بیوفته

من از رمانتون خیلی خوشم اومد و دنبالش میکنم. منتظر پارتای بعدی رمان هستم
 
موضوع نویسنده

Umbrella Bliss

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Jan
297
1,278
مدال‌ها
2
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت نویسنده ی گرامی خانم طباطبایی

من زیاد اهل ژانر ترسناک نیستم ولی اولین چیزی که خیلی نظرمو به سمت خودش جلب کرد عکسی بود که به عنوان جلد استفاده کردید. وقتی جلدشو دیدم تصمیم گرفتم که امتحان کنم و ببینم که ژانری کع شما دارین خلق میکنین چه داستانیه و وقتی جلوتر رفتم خیلی برام جالب تر شد مخصوصا توصیف مکان و شخصیت ها که از نظر من حرف نداشتن. شخصیت غزال و خواهرش سمیرا به نظرم خیلی پیچیدس و همین داستانو جذاب ترم می‌کنه هر چی مرموز تر پیش بره آدم بیشتر دلش میخواد که بدونه قرار چه اتفاقی بیوفته

من از رمانتون خیلی خوشم اومد و دنبالش میکنم. منتظر پارتای بعدی رمان هستم
خیلی ممنونم از این که رمان منو خوندین و نظرتو باهام درمیون گذاشتین
حتما چرا که نه منتظر پارت های جدید رمان باشین
 
بالا پایین