moon girl گفت:

بازی عشق و نفرت
نویسنده:moon girl
ژانر:اجتماعی عاشقانه
خلاصه:
داستان عشق نفرت عشقی از جنس سیاهی عشقی که میان نفس هاشان در سی*ن*ه قفل شده و نفرتی که در نگاه چند رنگ او داستان دختری که عاشق موکل خود میشود و پسری که از گذشتته اش باخبر






مقدمه:
عشق مگر چیست
که سیاهی را زیبا
چشم را کور
قلب را دیوانه
و
عقل راخاموش میکند

نفرت چیست
که
قلب را سیاه
ارامش را نابود
خواب را ارزو میکند

کلیک کنید تا گسترش یابد...

Donya2020 گفت:

سلام خسته نباشید. درخواست ناظر دارم. برای رمانم.

نام رمان:مَفلوک
نام نویسنده : دنیا نادعلی
ژانر:معمایی، جنایی، پلیسی، عاشقانه
خلاصه:
سروان کبریا زَند، از دایره جنایی نیروی انتظامی تهران، پرونده ای در دست می‌گیرد که نامش تن و بدن همه را میلرزاند.
نامی که وحشت می اندازد به جان مردم و خواب را از چشمان کبریا می گیرد.
مَفلوک!
آیا پرونده مَفلوک به خوبی و خوشی حل می شود یا قرار است درد هایی را نشان دهد که چندین سال است که پنهان بوده؟
در این میان کبریا چه می‌شود ؟
باید خواند و منتظر ماند و صبر کرد.
با مَفلوک همراه شوید.

کلیک کنید تا گسترش یابد...

Qazal.M گفت:

نام رمان :
ردای سوگ
نام نویسنده:
غزل محمدی
ژانر رمان:تراژدی، عاشقانه، اجتماعی
خلاصه:
ردای یک اندوه بیست ساله بر شانه‌اش سنگینی ‌می‌کند، انتخاب همه و یکه ماندن او در میان مشکلات، از او فردی منزوی و اندوهگین می‌سازد! فردی که در منجلاب مشکلات غرق شده و چاره‌ای جز دست و پا زدن و ادامه نیز ندارد؛ اما سرانجام با یکی از کابوس‌های همان ردا هم‌مسیر می‌شود، کابوسی که با آمدنش تکانی در زندگی مردی دلباخته و دختری منزوی می‌دهد.
*اینجا رو نخونده بودم، تاپیک زدم

کلیک کنید تا گسترش یابد...

farahnaz گفت:

موضوع : خون اشامی زیبا رو
نویسنده :فرهناز جلندری
ژانر : ترسناک ، غمگین ،عاشقانه ، کل کل ، طنز
خلاصه : چرا ؟چرا ؟ من که انسان بودم . چرا ؟ کنجکاوی کردم اگر این کار نمیکردم من الان خانه بودم و الان برده ی این مرد نبودم . میا دختری که کنجکاوی اش گل کرده و به دنیایی به غیر از دنیای خودش امده و گرفتار یک خون اشامی جذاب شده اما میا به او علاقه ای ندارد . اما انگار سرنوشت اینگونه است که او ....

کلیک کنید تا گسترش یابد...

leila.moradii22 گفت:

رمان: نوش‌دارو

نویسنده: لیلا مرادی

ژانر: عاشقانه_درام

خلاصه رمان:

رمان نوش‌دارو داستان دو زوج عاشق رو روایت میکنه که اتفاقاتی باعث بروز تغییراتی تو زندگیشون میشه...

قصه از اون‌ جایی شروع میشه که مهرداد در یک تصمیم ناگهانی خواهان جدایی از نامزدش نازنینه، هیچکس نمیدونه چه چیزی باعث رنگ باختن این عشق چندین ساله میشه...!! اما شاید این دوری باعث شکستن پیله‌ای بشه که هر دو با بیرون اومدن ازش وارد دنیای جدیدی بشند، دنیایی که...‌

کلیک کنید تا گسترش یابد...