آموزشی نقش نهادی در ادبیات
- نویسنده موضوع ARMINA
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
موضوع نویسنده
- Dec
- 2,452
- 15,272
- مدال‌ها
- 11
نکته: در یک تقسیم بندی «فعل» را به دو دستۀ ربطی (اِسنادی) و غیر ربطی تقسیم می‌کنیم.
فعل‌های ربطی: (است، بود، شد، گشت، گردید) که یک صفت یا حالت را به «نهاد» نسبت می‌دهند، فعل‌های ربطی هستند.
آن حالت یا صفتی که به کمک این «فعل»ها به «نهاد» نسبت داده می‌شود، «مُسنَد» نام دارد.
فعل‌های ربطی: (است، بود، شد، گشت، گردید) که یک صفت یا حالت را به «نهاد» نسبت می‌دهند، فعل‌های ربطی هستند.
آن حالت یا صفتی که به کمک این «فعل»ها به «نهاد» نسبت داده می‌شود، «مُسنَد» نام دارد.
موضوع نویسنده
- Dec
- 2,452
- 15,272
- مدال‌ها
- 11
مثال3: هوا سرد است و دل پر درد، شب خاموش و من تنها
تو را می‌جویم، ای آغوش مهرت رشکِ گلشن‌ها
«فریدون توللی»
ـ در این بیت، شکل عادی جمله‌ها چنین است: «هوا سرد است و دل پر درد است، شب خاموش است و من تنها هستم. تو را می‌جویم؛ ای کسی که آغوش مهربانت، حسادت گلستان‌ها را برمی‌انگیزد.»
هوا سرد است: چطور + است؟ سرد
سرد: «مُسنَد»
دل پر درد است: چطور + است؟ پر درد
پر درد: «مُسنَد»
شب خاموش است: چطور + است؟ خاموش
خاموش: «مُسنَد»
تو را می‌جویم، ای آغوش مهرت رشکِ گلشن‌ها
«فریدون توللی»
ـ در این بیت، شکل عادی جمله‌ها چنین است: «هوا سرد است و دل پر درد است، شب خاموش است و من تنها هستم. تو را می‌جویم؛ ای کسی که آغوش مهربانت، حسادت گلستان‌ها را برمی‌انگیزد.»
هوا سرد است: چطور + است؟ سرد
سرد: «مُسنَد»
دل پر درد است: چطور + است؟ پر درد
پر درد: «مُسنَد»
شب خاموش است: چطور + است؟ خاموش
خاموش: «مُسنَد»