هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایلهایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کردهاند حذف کنند.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
بسمه تعالی
نویسنده عزیز ضمن درود و عرض وقتبخیری خدمت شما
سپاسگذاریم بابت اعتماد شما از نقد آثار خود در انجمن رمان بوک
*لطفا تا قبل از قرارگیری نقد توسط منتقد در این تایپک چیزی ارسال نکنید!
*همچنین پس از ارسال نقد این تایپک به مدت دو روز باز خواهد بود تا شما نظر خود را نسبت به نقد اعلام نمایید!
*در صورتی که از نقد خود ناراضی بودید یا شکایتی از تالار نقد داشتید، میتوانید شکایت خود را ثبت کنید تا مورد بررسی قرار گیرد!
به نام خالق قلم
نقد دلنوشته: ساتن قرمز
نوشته: اهورا تابش
عنوان دلنوشته:
عنوان یک دلنوشته باید در نگاه اول طوری باشد که خواننده هرچند کم و ناچیز به موضوع و ژانر دلنوشته پی ببرد. در نگاه اول آنچه از عنوان دلنوشته (ساتن قرمز) میتوان برداشت کرد دلنوشتهای عاشقانه است. دو واژه ساده در نقش موصوف و صفت که در کنار هم عنوانی پدید آوردهاند که لباس یا پیراهنی قرمز رنگ را در ذهن متبادر میکند. رنگ قرمز رنگیست که معمولا به هیجان زیاد و یا عشقی آتشین شاره دارد و ساتن پارچهایست براق و لطیف که معمولا در لباسهای مجلسی زنانه کاربرد دارد.
عنوان دلنوشته باید از ترکیب کلماتی تشکیل شده باشد که علاوه بر تکراری نبودن، با یکدیگر ترکیب زیبایی ایجاد کرده و جذابیت کافی را داشته باشد. عنوان دلنوشته از دو واژه ساتن و قرمز تشکیل شده است. عنوان کلیشهای ندارد و جذابیتی معمولی دارد.
همچنین از آنجا که دلنوشته یک اثر ادبیست بهتر و مناسبتر این است که عنوانی کوتاه و مناسب برای دلنوشته انتخاب شود چرا که در ذهن خواننده ماندگارتر است. عنوان اندازه مناسبی دارد و با ژانر عاشقانه ارتباط خوبی دارد اما با ژانر تراژدی ارتباطی ندارد. همچنین عنوان با محتوای دلنوشته و مقدمه هم ارتباط مناسبی دارد.
ژانر:
ژانر یک دلنوشته در واقع بیانگر این موضوع است که دلنوشته در چه حیطه و سبکی نگارش شده و چه احساساتی را در بر میگیرد. ژانر انتخابی نویسنده عاشقانه و تراژدی است. ژانر عاشقانه را میتوان در همه پارتهای دلنوشته مشاهده کرد اما ژانر تراژدی تنها در چند پارت دیده میشود. عاشقانههایی برای معشوقی که تنها یک شب را در کنار عاشق خود سپری میکند میتواند بیش از این به ژانر تراژدی اشاره داشته باشد. مقدمه:
مقدمه سرآغاز دلنوشته است و باید چکیدهای از احساسات به کار رفته در دلنوشته باشد. همچنین مقدمه باید جامع و کامل باشد، به بیانی دیگر اول و پایان حرفهای گفته شده در مقدمه مشخص باشد. مقدمه توسط خود نویسنده نوشته شده است و نویسنده با انتخاب جملات زیبا، تاثیرگذار و ادبی خود جذابیت خوبی به آن داده است.
مقدمه دلنوشتهای با ژانرعاشقانه و تراژدی این توقع را در خواننده برمیانگیزد که با عاشقانههایی که به فراق ختم میشود روبهرو شود. این امر در مقدمه دیده نمیشود. نویسنده در شروع مقدمه از معشوقی صحبت میکند که باید در یک روز عادی ظاهری عادی داشته باشد اما معشوق او دست به غافلگیری میزند.
"در این روز معمولی گمان میکردم لباس سفید عادی به تن داشته باشی اما تو بازهم مرا غافلگیر کردی"
این بخش به عنوان مقدمه دلنوشته کمی ساده نوشته شده است؛ جملهای ساده و تا حدی به دور از احساسات خاص عاشقانه برای معشوقی که برای جلب نظر عاشق دست به کاری خاص زده است میتواند جذابتر و با احساسات بیشتری نوشته شود. جملهای که بتواند خواننده را بهتر و بیشتر جذب کند.
در قسمت بعد، یعنی بدنه مقدمه نویسنده از عمل غافلگیر کننده معشوق خود میگوید.
"با این ساتن نازک قرمز مانند ماهی کوچکی در تنگ آب که رقص کنان برای خود آواز عشوه میخواند، میمانی"
پوشیدن لباسی از ساتن قرمز رنگ برای جلب توجه عاشق که نویسنده آن را به ماهی قرمز رنگی که در تنگ شنا میکند تشبیه کرده است نسبت به قسمت ابتدایی با احساستر و زیباتر نگاشته شده است. بدنه مقدمه با این جمله پر از احساس و هیجان جذاب شده است.
در ادامه و در بخش انتهایی مقدمه دوباره شاهد جملهای عاشقانه هستیم.
"و من دوباره در افکارت گرهی خواهم زد و
در فضایی آکنده از بوی گلهای قرمز غرق خواهم شد"
عاشق در بخش پایانی اعتراف میکند که تحت تاثیر حرکت جذاب معشوق شده است.
به طور کلی میتوان گفت مقدمه اگرچه شروع چندان جذابی ندارد اما در بدنه و در بخش نتیجهگیری دلنویس عزیز بهتر عمل کرده است و احساسات عاشقانهای را وارد آن کرده است. با این حال هیچ اثری از ژانر تراژدی در آن دیده نمیشود.
اندازه مقدمه متناسب و در حد استاندارد یعنی سه تا ده خط است.
انسجام:
بین پارتهای یک دلنوشته ادبی میبایست انسجام برقرار باشد. انسجام از لحاظ ادبی، نگارشی و محتوایی بررسی خواهد شد. انسجام ادبی
انسجام ادبی در همه پارتها دیده میشود، لحن در همه آنها ادبیست و در دلنوشتهها شاهد پرش لحن نیستیم.
همچنین نویسنده از آرایههای تشبیه، تضمین و استعاره استفاده کرده است. انسجام نگارشی
رعایت اصول نگارشی در زیبایی و ظاهر متن تاثیر بسیاری دارد. علائم نگارشی کم و بیش رعایت شدهاند و در جای درست خود قرار گرفتهاند اما در برخی جملهها علامتی استفاده نشده است. فاصلهها و نیم فاصلهها هم رعایت شدهاند و اشتباهات املایی و تایپی در متن دیده نمیشود.
افعال هم متناسب با ضمایر انتخاب شدهاند. حجم دلنوشتهها با هم متفاوتند و بین پنج تا ۱۳ خط هستند. انسجام محتوایی
انسجام محتوایی در تمامی پارتها دیده میشود. همه پارتها حول یک موضوع یعنی عاشقانههای نویسنده برای معشوق نوشته شدهاند. محتوای دلنوشتهها با ژانر عاشقانه در ارتباط است اما در بیشتر پارتها اثری از ژانر تراژدی دیده نمیشود. یکی دو پارت که بسیار کوتاه به فراق بعد از آن شب عاشقانه اشارهای کوتاه میکند و در پارت آخر که بیشتر به این امر اشاره میشود.
هدف و محتوا:
هدف و ایده انتخابی نویسنده باید جدید و دور از کلیشه باشد. دلنوشته به موضوع عاشقانههای نویسنده برای معشوقی میپردازد که تنها یک شب را در کنار عاشق خود میماند.؛ موضوعی که کلیشهای است اما آنچه دلنوشته را از کلیشه دور و در نظر خواننده جذاب میکند قلم نویسنده و نحوه به رشته تحریر درآوردن او در عاشقانههاییست که برای معشوق خود مینویسد.
نویسنده در این اثر سعی کرده است از عاشقانههایش برای معشوقی میگوید که عاشقانههایشان تنها در یک شب اتفاق میافتد. انگار که رویایی باشد که در خواب اتفاق میافتد همانقدر شیرین که در انتها تلخی فراق را در خود دارد. چیزی که در دلنوشته به چشم میآید و جذابیت بالایی به آن داده است استفاده نویسنده عزیز از جملات زیبا و عاشقانه در مدح معشوقیست که سهم عاشقانههایش برای معشوق تنها یک شب است.
بیان نویسنده در به کار بردن جملات زیبایی که به خوبی احساسات زیبای عاشقانهاش را نسبت به معشوقش نشان میدهد، زیباست و احساسات خواننده را تحریک و او را مشتاق به خواندن میکند. همچنین قلم خوب نویسنده در نگارش این موضوع دلنوشته را در نظر مخاطب زیبا و دلنشین کرده است.
دستور زبان و اصول نگارشی:
بهتر است دلنوشته به زبان ادبی نوشته شود چرا که یک اثر ادبیست و این امر باعث زیبایی هرچه بیشتر متن میشود و در انتقال احساسات نویسنده به مخاطب کمک میکند. لحن دلنوشته ادبیست و در همه پارتها رعایت شده است.
دلنویس جملاتش را به صورتی نوشته که گاهی ارکان جمله جابهجا شدهاند. بیشتر جابهجایی فعل دیده میشود که فعل در ابتدای جمله قرار گرفته است و این امر به زیبایی و تاثیرگذاری جملات کمک کرده است.
دستور ادبی:
استفاده از آرایههای ادبی در دلنوشته بار معنایی ایجاد و همچنین زیبایی و تاثیرگذاری آن را بر مخاطب بیشتر میکند. دلنوشته زبان ادبی دارد و نویسنده در بعضی پارتها از آرایههای ادبی استفاده کرده است. به طور مثال: تشبیه معشوق به ماهی قرمز رنگی که در تنگ شنا میکند، تضمین به شعر احمد شاملو "که از من میکنی زهری بیپادزهرم در معرض تو"، و یا به شعر سپیده مختاری "بودن از پاهای تو کدورت داشت" استعاره "بید مجنون جوانِ من" برای تشبیه به معشوق
حضور آرایههای ادبی در دلنوشته کم و بیش به چشم میآید و نویسنده به خوبی از آنها برای زیبایی و تاثیرگذاری دلنوشته خود استفاده کرده است.
استفاده از کلمات جدید و متنوع به دلنوشته روح تازهای میبخشند و باعث زینت دلنوشته میشوند. نویسنده در اثر خود به خوبی به بازی با کلمات متنوع و زیبا و جدید پرداخته است. کلمههایی که چندان گنگ نیستند و معنایشان از میان جملهها پیداست. مانند: هرمه، آواز نازخوانی، تجری جاودانه و ..
قلمتون مانا 🌱
خیلی ممنونم خانم مطلق عزیز بابت نقدتون
با نقدتون کامل موافق هستم
درسته مقدمه در ان ژانر تراژدی دیده نمیشه به صورت مستقیم ولی من همانطور که خودتون گفتین از تنها شبی که فرد محبوبم کنارم بوده سخن گفتم و این بیانات در قالب ساتن قرمز بیان کردم
ترجیح دادم مقدمه مرتبط با اسم دلنوشته باشه
و اون ژانر اصلی در بر بگیره
ولی با اینکه فقط تو چند پارت تراژدی دیده شد کاملا مخالفم
شما برای من پارت بیارین من براتون ریز به ریز تحلیل میکنم و میگم کجا ژانر عاشقانه کجا تراژدی بکار رفته @Tara Motlagh
خیلی ممنونم خانم مطلق عزیز بابت نقدتون
با نقدتون کامل موافق هستم
درسته مقدمه در ان ژانر تراژدی دیده نمیشه به صورت مستقیم ولی من همانطور که خودتون گفتین از تنها شبی که فرد محبوبم کنارم بوده سخن گفتم و این بیانات در قالب ساتن قرمز بیان کردم
ترجیح دادم مقدمه مرتبط با اسم دلنوشته باشه
و اون ژانر اصلی در بر بگیره
ولی با اینکه فقط تو چند پارت تراژدی دیده شد کاملا مخالفم
شما برای من پارت بیارین من براتون ریز به ریز تحلیل میکنم و میگم کجا ژانر عاشقانه کجا تراژدی بکار رفته @Tara Motlagh
شبتون بخیر جناب تابش
بار عاشقانه دلنوشتههاتون خیلی زیاد بود اما هنوز هم معتقدم در چند پارت خیلی کوتاه به ژانر تراژدی اشاره شده
در پارتهای۳، ۷، ۱۰، ۱۲ و ۱۵ میشه اشارههایی رو به تراژدی دید
و همینطور پارت آخر که نسبت به بقیه پارتها تراژدی پر رنگتری داشت
شبتون بخیر جناب تابش
بار عاشقانه دلنوشتههاتون خیلی زیاد بود اما هنوز هم معتقدم در چند پارت خیلی کوتاه به ژانر تراژدی اشاره شده
در پارتهای۳، ۷، ۱۰، ۱۲ و ۱۵ میشه اشارههایی رو به تراژدی دید
و همینطور پارت آخر که نسبت به بقیه پارتها تراژدی پر رنگتری داشت