جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار اشعار بانو سیمین حیدریان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ممد صنوبر با نام اشعار بانو سیمین حیدریان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 803 بازدید, 25 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع اشعار بانو سیمین حیدریان
نویسنده موضوع ممد صنوبر
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ;FOROUGH
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
"صبر یعنی که دلم خسته ولی ، دم نزند
ساز های دل من، جز نی ماتم نزند
.
حجم دلتنگی اگر قد دماوند، شود
دل سکوتش نرود ، راه به هر جم نزند
.
شکوه ها از در و دیوار دل آویزان است
بر لب اما، بجز از خنده ی مبهم نزند
.
صبر یعنی که دلم قدر دلت، می دانست
جز برای تو دمی، خاطره برهم نزند
.
هر گذر گاه که از خاطر جانم گذرد
رد پای تو به جان ریزد و مرهم نزند
.
آسمان نیز نشان از دو نگاهت دارد
موج دریای دلت ، اشک شود، نم نزند
.
شعرهایت همگی ، نغمه شیدایی بود
شعرهای دل من ، نغمه ی خرم نزند
.
بعد از این عمر مرا، عاطل و باطل بینی
روزگارم بجز از یاد تو ، خاتم نزند
.
یادگاری به دلم ، جز تو مگر یادی هست
در خیالم تو بمان ، خاطره مرهم نزند.....
"
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
"سحرم به نور چشمت ، شده روشن ای مسیحا

چو رسی به جان مرده ، نفسم شود شکوفا

.

شب و روز تیره رفته ، شده پر فروغ جانم

چه خوش است دیدن تو، به نگاه پر تمنا

.

صنما تو دلبری کن، که دل از دلم، ربودی

به صفای خود بیآرا ، شده ای به دل تسلا

.

تن خسته را به مرهم ، به نوازش نگاهت

دل عاشقم به مهری ، که شود مرا هویدا

.

به کویر تشنه ی جان، تو شراب ناب عشقی

عطشم فراتر از حد، می جان، تو کن محیا

.

تو گلی ، تو آفتابی ، تو ترنمی ، بباری

به سیاهی شب من، تو بتاب، شده درازا

.

به سرای خلوتم آ ، به نگاه انتظارم

بنشین کنار جانم، که دمی کنم تماشا..."
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
"رو به تقدیر بگو , دست دلم کوتاه است

آسمان تو بلند و دلم من در چاه است

.

خاطرم نیست کجا , راه ترا گم کردم

پای در بندم و در رفتن من, اکراه است

.

سی*ن*ه لبریز معما شده, دردم جانکاه

راه بر اشک روان و نفسم, پر آه است

.

در فراقت گل من , باغچه آفت زده است

خاک بر سر شده باغی که لبالب کاه است

.

دل تو طالب باغ است و گلستان و بهار

دل من در طلبت , تشنه ترین درگاه است

.

همره تو شده ساقی و می و پیمانه

همنشین دل من , گوشه چشم ماه است

.

تو مرا سنگ زنی , زخمه به جانم خواهی

من تو را مدح کنم , عادت من دلخواه است

.

فارغ از عشقی و در صومعه ها حیرانی

ذکر تو بر لبم و یاد تو هر بی گاه است

.

در مرام تو هزاران بت بی بته نشست

در مرام دل من خاطر تو , همراه است

.

شاه من باش ,به ویرانه دلم, حکم بران

حکمرانی تو بر موطن جان , کوتاه است"
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
"می بینی

بهار است و زمین لبریز زیبایی

سراسر

مخمل سبزی

نشسته بر سر شالیز

دلم را می سپارم دست دستانت

ببر تا هر کجا خواهی

که اینجا من به فکر

قطره قطره

اشک بارانم ...."
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
"به سبزه زار خاطرم , چو خاطرت جوانه زد

به یاد خنده های تو ,تبسمی به شانه زد

امید تازه ای دمید, , هزار نغمه جان گرفت

خیال خسته ام به دل , تلنگری نشانه زد

ستوده ام دل ترا, که گوهری گرانبهاست

دلت به قلب و روح من, نوید صد بهانه زد

بیا بشین ,به گفتگو, از عشق بیکران بگو

کلام ناب و نغز تو, به قصه ها, فسانه زد

دلیل شادی ام تو باش , خیال عاشقانه ام

به عاشقانه ای بیا, که غصه ها به خانه زد

بدون تو دلم تهی, و خنده ام نمایشی

تو هر کجا قدم نهی , امید هم زبانه زد

قدم به هر قدم زنم, کنار ساحل دلی

دلم به شوق دیدنت ,به زندگی کمانه زد

چو ابر و باد رهگذر, چو برگ خشک بی خبر

ببین که این دل حزین , برای تو ترانه زد"
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
"ماه باران خورده , هرگز دیده ای؟

با خیال اش تا سحر , پژمرده ای؟

هیچ دریای دلت , طوفان شده ؟

هرگز از دست کسی نالیده ای ؟

بی خبر از حال و روز روزگار

با خیال بی خیالش, مرده ای ؟

هرگز از امید رو گردان شده,

سمت تاریکی, دلت را برده ای ؟

شد شبی تا صبح, در رویای خود

خیره مانی بر رخش, بی پرده ای ؟

نه , ندیدی , هرگز این بی چاره گی

سرخوشی , غافل ز هر, افسرده ای"
 
موضوع نویسنده

ممد صنوبر

سطح
0
 
کاربر ویژه انجمن
شاعر انجمن
کاربر ویژه انجمن
Sep
5,799
27,078
مدال‌ها
2
"کوه, می جنبد از این سلسله جنبان دلم

ناله سر می دهد از ناله ی بی جان دلم

باز طوفان زده بر پیله ی تنهایی من

رود, جاری شود از غصه ی پنهان دلم

ساحل امن مرا, باد غرورت بشکست

سنگ, کوبیده به هر موج خروشان دلم"
 

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,791
15,827
مدال‌ها
6
بی عشق یک نفس دل من، وا نمی شود
یک آن خیال خسته، مصفا نمی شود
تکرار کن تو عشق، مکرر نما که عشق
یعنی بجز خدا به دلم جا نمی شود.....
 

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,791
15,827
مدال‌ها
6
گاه دنیا را به کامم می کند رویای عشق
گاه زهری بر روانم می نهد سودای عشق

گاه با لبخند جانان، اوج می گیرد دلم
گاه اما اشک باران می کند فتوای عشق
 

;FOROUGH

سطح
5
 
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Apr
9,791
15,827
مدال‌ها
6
گر بیفتد به دلم، حال و هوایت، چه کنم
قبله ی جان منی، دل به فدایت،چه کنم

گر دلم رام نشد، ساکت و آرام نماند
گشت راهی سفر، سوی سرایت، چه کنم
 
بالا پایین