مجموعه اشعار ریچارد براتیگان
- نویسنده موضوع ;FOROUGH
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
موضوع نویسنده
;FOROUGH
سطح
5
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,791
- 15,827
- مدال‌ها
- 6
چون عاشق بودم
انگار
سالها طول کشید
که دسته یی بوسه
از دهانش بچینم
و در گلدانی به رنگ سپید
در قلبم
بکارم
اما
انتظار
ارزشش را داشت
چون عاشق بودم
ریچارد براتیگان
انگار
سالها طول کشید
که دسته یی بوسه
از دهانش بچینم
و در گلدانی به رنگ سپید
در قلبم
بکارم
اما
انتظار
ارزشش را داشت
چون عاشق بودم
ریچارد براتیگان
موضوع نویسنده
;FOROUGH
سطح
5
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,791
- 15,827
- مدال‌ها
- 6
جایی در جهان، مردی با درد فریاد می‌کشد
جایی در جهان/ زنی
زیر درخت سبزی زیبا
نشسته نخود سبز پوست می‌کند
و فقط به چیزهای زیبا فکر می‌کند
به آبشارها یا رنگین‌کمان‌ها یا نخودهای سبز
جایی در جهان/ زنی
زیر درخت سبزی زیبا
نشسته نخود سبز پوست می‌کند
و فقط به چیزهای زیبا فکر می‌کند
به آبشارها یا رنگین‌کمان‌ها یا نخودهای سبز
موضوع نویسنده
;FOROUGH
سطح
5
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,791
- 15,827
- مدال‌ها
- 6
ته سیگار
یک ته سیگار، چیز قشنگی نیست.
مثل درخت‌های سر به فلک کشیده نیست،
مثل علفزار سبز یا گل‌های جنگلی.
مثل یک آهوبره نجیب نیست،
مثل یک پرنده آوازه‌خوان یا یک خرگوش چالاک.
اما حالا هیچ یک از اینها نیستند
و به جای جنگل/ دنیایی سیاه مانده
از درخت‌های نیم‌سوز و لاشه‌های گندیده ـ
بقایای یک جنگل‌سوزی دیگر.
یک ته سیگار، چیز قشنگی نیست.
یک ته سیگار، چیز قشنگی نیست.
مثل درخت‌های سر به فلک کشیده نیست،
مثل علفزار سبز یا گل‌های جنگلی.
مثل یک آهوبره نجیب نیست،
مثل یک پرنده آوازه‌خوان یا یک خرگوش چالاک.
اما حالا هیچ یک از اینها نیستند
و به جای جنگل/ دنیایی سیاه مانده
از درخت‌های نیم‌سوز و لاشه‌های گندیده ـ
بقایای یک جنگل‌سوزی دیگر.
یک ته سیگار، چیز قشنگی نیست.
موضوع نویسنده
;FOROUGH
سطح
5
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,791
- 15,827
- مدال‌ها
- 6
مهتاب بر گورستان
مهتاب
بر صدهزار مایل آوارگی می‌کند
تا بیفتد بر یک گورستان.
صد گور نوشته را می‌خواند
و آن‌گاه/ در لانه جوجه‌های جغد
می‌خندد.
مهتاب
بر صدهزار مایل آوارگی می‌کند
تا بیفتد بر یک گورستان.
صد گور نوشته را می‌خواند
و آن‌گاه/ در لانه جوجه‌های جغد
می‌خندد.
موضوع نویسنده
;FOROUGH
سطح
5
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,791
- 15,827
- مدال‌ها
- 6
شامگاهانی فراوان
پیرزنی/ می‌نشیند بر صندلی گهواره‌ای
در ایوانِ کلبه‌ای قدیمی.
ستاره‌ها را تماشا می‌کند
که فانوس‌هاشان را
در آسمانِ پاک شامگاهی
فرازِ صنوبرانِ تپه
می‌افروزند.
پیرزن/ به یاد دارد
شامگاهانی فراوان را.
پیرزنی/ می‌نشیند بر صندلی گهواره‌ای
در ایوانِ کلبه‌ای قدیمی.
ستاره‌ها را تماشا می‌کند
که فانوس‌هاشان را
در آسمانِ پاک شامگاهی
فرازِ صنوبرانِ تپه
می‌افروزند.
پیرزن/ به یاد دارد
شامگاهانی فراوان را.
موضوع نویسنده
;FOROUGH
سطح
5
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,791
- 15,827
- مدال‌ها
- 6
نخستین ستاره در رودخانه شفق
رودخانه شفق
جاری شد بر تپه‌ها
و پوشاند دره را با آب زلال خنکش.
کنار برادر کوچکم نشستم در ایوان
و برایش قصه گلی را گفتم
که عاشق یک ستاره شد.
قصه را که تمام کردم،
برادرم به نخستین ستاره در رودخانه شفق
اشاره کرد
و گفت:
«این همون ستاره س؟»
رودخانه شفق
جاری شد بر تپه‌ها
و پوشاند دره را با آب زلال خنکش.
کنار برادر کوچکم نشستم در ایوان
و برایش قصه گلی را گفتم
که عاشق یک ستاره شد.
قصه را که تمام کردم،
برادرم به نخستین ستاره در رودخانه شفق
اشاره کرد
و گفت:
«این همون ستاره س؟»
موضوع نویسنده
;FOROUGH
سطح
5
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,791
- 15,827
- مدال‌ها
- 6
نفس پروانه
ماه سایه‌ای می‌تاباند بر فراز شب.
سایه‌ای/ به خاموشی زایش یک سرخگل.
سایه‌ای/
به نرمای نفس یک پروانه.
سیداحمد نادمی
مترجم
ماه سایه‌ای می‌تاباند بر فراز شب.
سایه‌ای/ به خاموشی زایش یک سرخگل.
سایه‌ای/
به نرمای نفس یک پروانه.
سیداحمد نادمی
مترجم
موضوع نویسنده
;FOROUGH
سطح
5
ارشد بخش فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
مدیر تالار رمان
طراح آزمایشی
شاعر انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
- Apr
- 9,791
- 15,827
- مدال‌ها
- 6
بازگشت رودخانه‌ها
تمام رودها به دریا می‌ریزند
با این‌حال دریا پر نمی‌شود؛
رودها به زادگاه خود،
بازمی‌گردند.
بر کوهساران
باران
می‌بارد.
بارانی سبز و گرم
که با عشقی در جیب
به پیشواز بهاران آمده،
تمام رودها به دریا می‌ریزند
با این‌حال دریا پر نمی‌شود؛
رودها به زادگاه خود،
بازمی‌گردند.
بر کوهساران
باران
می‌بارد.
بارانی سبز و گرم
که با عشقی در جیب
به پیشواز بهاران آمده،
