- Sep
- 5,799
- 27,078
- مدالها
- 2
"تمام هستی من گشته بازجای غمت
تهی مباد دلم یک دم از هوای غمت
هنوز از نفس بیریای صبح پُر است
فضای دهکده ی سی*ن*ه روستای غمت
کجاست قبلهی بیسوی عشق تا به نیاز
نماز شِکوه گذارم به اقتدای غمت
مرا به غمخانه ی نهان خویش بخوان
در این دیار دلی نیست آشنای غمت
سراغ واحه ی دریا از آبها بگرفت
دلی که بار سفر بست پا به پای غمت
شبی چو خواب به بالین من بیا و بشوی
تمام خستگیام را به لای لای غمت
تهی مباد دلم یک دم از هوای غمت
هنوز از نفس بیریای صبح پُر است
فضای دهکده ی سی*ن*ه روستای غمت
کجاست قبلهی بیسوی عشق تا به نیاز
نماز شِکوه گذارم به اقتدای غمت
مرا به غمخانه ی نهان خویش بخوان
در این دیار دلی نیست آشنای غمت
سراغ واحه ی دریا از آبها بگرفت
دلی که بار سفر بست پا به پای غمت
شبی چو خواب به بالین من بیا و بشوی
تمام خستگیام را به لای لای غمت