جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

معرفی کتاب دختری که نیلوفر می دوخت

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته معرفی کتب نشر توسط شاهدخت با نام دختری که نیلوفر می دوخت ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 118 بازدید, 0 پاسخ و 4 بار واکنش داشته است
نام دسته معرفی کتب نشر
نام موضوع دختری که نیلوفر می دوخت
نویسنده موضوع شاهدخت
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شاهدخت
موضوع نویسنده

شاهدخت

سطح
10
 
^ناظر کیفی کتاب^
ناظر کیفی کتاب
ارشد بازنشسته
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Jun
12,720
40,338
مدال‌ها
25
15de49db61254a4089e72154fe2a2a06.jpg

مترجم :فهیمه صدیق عابدینی
شابک :978-6222741174
قطع :رقعی
تعداد صفحه :204
سال انتشار شمسی :1403
سال انتشار میلادی :2020
نوع جلد :شومیز
سری چاپ :6


معرفی کتاب دختری که نیلوفر می دوخت اثر لیندا سو پارک
کتاب «دختری که نیلوفر می دوخت» رمانی نوشته «لیندا سو پارک» است که نخستین بار در سال 2020 انتشار یافت. دختری 14 ساله به نام «هانا» و پدرش سه سال است که در سفر بوده اند، از زمانی که مادر نیمه کره ای-نیمه چینی او درگذشت. وقتی آن ها در سال 1880 در شهری دارای راه آهن ساکن می شوند، پدر تصمیم می گیرد تا مغازه ای در شهر افتتاح کند، و «هانای» بااستعداد که خیاطی را از مادرش یاد گرفته، امیدوار است که بتواند قبل از طراحی لباس برای مغازه پدرش، به مدرسه برود. اگرچه ساکنین شهر از رسیدن آن ها چندان خوشحال نمی شوند، «هانا» تلاش می کند مثل مادرش قوی باشد و به مسیر ادامه دهد. رمان «دختری که نیلوفر می فروخت» به خاطر تصاویر و توصیفات پرجزئیات و احساس برانگیز خود، بسیاری از مخاطبین را به یاد آثار «لورا اینگلز وایلدر» خواهد انداخت.


قسمت هایی از کتاب دختری که نیلوفر می دوخت (لذت متن)
در سه سال گذشته، تمام کارهای خیاطی خانواده را خودش انجام می داد. تنها چیزهایی که بابا از مغازه ها می خرید، کت و ژاکت هایش بود، اما شلوار، سرهمی، پیراهن، زیرشلواری و پیراهن خوابش را «هانا» می دوخت، البته به علاوه لباس و زیرپوش های خودش.
از الگوهای کاغذی مامان کمک می گرفت و اندازه ها را با سایز آدم ها مطابقت می داد. می توانست کوک زیگزاگی بزند، حاشیه دوزی کند و جای دکمه ها را بدوزد؛ وقتی که حاشیه لباس را می دوخت یا دوردوزی می کرد، کوک هایش اصلا پیدا نبودند. با این همه تجربه مطمئن بود که می تواند لباسی را که خودش طراحی کرده، بدوزد و قصد هم داشت که خیلی زود این کار را بکند.
عاشق طراحی بود، چون باید شش دانگ حواسش را به کار می بست؛ اینطوری می توانست برای مدتی از فکر کردن به بقیه دنیا دست بردارد. خیاطی هم همینطور بود، بیشتر وقت ها هم بهش آرامش می داد و هم خوشحالش می کرد. البته الان چند هفته ای می شد که نتوانسته بود طراحی یا خیاطی کند؛ آخر توی دلیجان که نمی شد این کارهای ظریف را انجام بدهد؛ دست انداز زیاد بود. وقتی هم که توقف می کردند تا چادر بزنند، هوا دیگر تقریبا تاریک شده بود.
 
بالا پایین