(برو ای دوست... برو)
برو ای دختر پالان محبت بر دوش!
دیده بر دیدهی من، مفکن و نازم مفروش...
من دگر سیرم... سیر...
بخدا سیرم از این عشق دو پهلوی تو پست
تف بر آن دامن پستی که تو را پروردهست
کم بگو، جاه تو کو؟ مال تو کو؟ بردهٔ زر
کهنه رقاصهی وحشی صفت، زنگی خر!
گر طلا نیست مرا، تخم طلا... مَردم من
زادهی رنجم و پروردهی دامان شرف
آتش سی*ن*هی صدها تن دلسردم من