مشاعره چشم
- نویسنده موضوع za-wrde
- تاریخ شروع
اطلاعات موضوع
- Feb
- 161
- 559
- مدال‌ها
- 2
چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت
شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت
- Feb
- 161
- 559
- مدال‌ها
- 2
چشمِ دل باز کن که جان بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
آنچه نادیدنی است آن بینی
- Feb
- 161
- 559
- مدال‌ها
- 2
چشم اگر باز کنی، رخ بنماید جانان
زان بهشتم نبود، با رخ دلبر هجران
زان بهشتم نبود، با رخ دلبر هجران
- Feb
- 161
- 559
- مدال‌ها
- 2
چشم ما روشن و دل عاشق و جان بی‌قرار
ما همه در تب و تابت، تو کجا و ما کجا
ما همه در تب و تابت، تو کجا و ما کجا
Tara Motlagh
سطح
6
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
- Dec
- 7,476
- 44,037
- مدال‌ها
- 7
بی‌تو در خلوت خود شب‌همه‌شب بیدارم
آه…ای خفته که من چشم به راهت دارم
خانه‌ام ابری و چشمان تو همچون خورشید
چه کنم؟ دست خودم نیست اگر می‌بارم
آه…ای خفته که من چشم به راهت دارم
خانه‌ام ابری و چشمان تو همچون خورشید
چه کنم؟ دست خودم نیست اگر می‌بارم
Tara Motlagh
سطح
6
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
- Dec
- 7,476
- 44,037
- مدال‌ها
- 7
رازي است در آن چشم سياهت ، بِنَمايش
شعري نسروده ست نگاهت ، بِسُرايش
شعري نسروده ست نگاهت ، بِسُرايش
Tara Motlagh
سطح
6
مدیر تالار نقد
پرسنل مدیریت
مدیر تالار نقد
منتقد کتاب انجمن
مخاطب رمان برتر
نویسنده ادبی انجمن
نویسنده انجمن
عضو تیم تعیین سطح کتاب
- Dec
- 7,476
- 44,037
- مدال‌ها
- 7
غزلِ چشمِ تو ، سر فصلِ کتابِ سخن است
بیتِ ابرویِ تو ، بیت الغزلِ شعرِ من است
مسـ*ـتِ آن چشمِ سیاهم که در آئینۀِ حُسن
مسـ*ـت و مخمور مُدام از نگهِ خویشتن است
بیتِ ابرویِ تو ، بیت الغزلِ شعرِ من است
مسـ*ـتِ آن چشمِ سیاهم که در آئینۀِ حُسن
مسـ*ـت و مخمور مُدام از نگهِ خویشتن است
