جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

مجموعه اشعار ریچارد براتیگان

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته اشعار شاعران توسط ZaHARa با نام ریچارد براتیگان ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 485 بازدید, 14 پاسخ و 3 بار واکنش داشته است
نام دسته اشعار شاعران
نام موضوع ریچارد براتیگان
نویسنده موضوع ZaHARa
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ZaHARa
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
هملت

با مرغی دریایی

زیر بازوانش

با اُفیلیا ازدواج کرد.

اُفیلیا هنوز خیس بود از

غرفه‌گی در آب.

او چون

گلی سپید بود

که مدتی طولانی

زیر باران رها شده باشد.

اُفیلیا گفت:

تو رادوست دارم

آن پرنده را هم که

در زیر بغل داری.
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
این روزها انسان ها بر روی ماه گام می‌زنند

و رد پاهایشان را مثل کدو

روی آن دنیای مرده می‌کارند.

در حالی که

روی همین زمین زنده

در سال بیش از سه میلیون نفر از گرسنگی می میرند
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
مثل دری که به فراموشی لولا شود،

آرام آرام

از دیدم خارج شد،

و او زنی بود که دوستش داشتم.

اما چه بسیار شب ها که

مثل گوزنی مکانیکی در میان نوازش‌های من می‌خوابید

و من در سکوت آهنی رویاهای او

درد کشیدم
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
تقریباً با یک سلام ساده

همه چیز آغاز می‌شود

آن‌قدر گریه می‌کنی، تا خوابت ببرد

ولی هنوز حیرانی که

او کدام گوری رفته.
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
شب است.

و شماری زیبایی

سپری شده در باد

خنده کنان همراه با

شاخه‌های درختان.

قهقهه‌ها،

رقص سایه‌ها را

با بادبادکی مُرده بازی می‌کند،

متملقان

برگ‌های فرو ریخته را هم دلبسته‌ی خود می‌کنند،

و چهار چیز دیگر را هم

می‌دانند.

یکی از آن‌ها


رنگ گیسوانِ توست.
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
یک واژه

در انتظار

بهمنی می‌شود

از واژگان بیشتر،

آن‌گاه که

در انتظار

زنی هستی
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
سخت تو فکر تو

سوار اتوبوس شدم،

۳۰ سنت کرایه را دادم و از راننده

۲ تا بلیت خواستم،

پیش از آن‌که یادم بیاد

تنها هستم.
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
بند ناف را دوباره نمی‌توان بَست

تا زندگی دیگر بار در آن جریان

یابد.

اشک‌های ما هرگز کاملاً

خُشک نخواهد شد.

اولین بوسه‌ی ما اکنون روحی است،

که سرگشته در دهان‌مان می‌گردد، بدان هنگام که آن‌ها

در نسیان محو می‌شوند.
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
انگار

سالها طول کشید

که دسته یی بوسه

از دهانش بچینم

و در گلدانی به رنگ سپید

در قلبم

بکارم

اما

انتظار

ارزشش را داشت

چون عاشق بودم
 
موضوع نویسنده

ZaHARa

سطح
0
 
ارشد بخش عمومی
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
همیار سرپرست ادبیات
همیار سرپرست کتاب
منتقد ادبیات
ناظر کتاب
ویراستار آزمایشی
ناظر تایید
گوینده آزمایشی
Nov
2,503
9,798
مدال‌ها
2
همه ی دختران باید

شعری داشته باشند، که برای آنان نوشته شده باشد

حتـا اگر لازم باشد برای این کار

آسمان به زمین بیاید
 
بالا پایین