جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.
  • بانوان انجمن رمان بوک قادر به شرکت در گروه گسترده نقد رمان بوک در تلگرام هستند. در صورت عضویت و حضور فعال در نمایه معاونت @MHP اعلام کرده تا امتیازی که در نظر گرفته شده اعمال شود. https://t.me/iromanbook

آموزشی راز‌های که هیچ مدرس نویسندگی بهت نمیگه(مطلب کاملاً اختصاصی)

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط شکارچی با نام راز‌های که هیچ مدرس نویسندگی بهت نمیگه(مطلب کاملاً اختصاصی) ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 196 بازدید, 12 پاسخ و 10 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع راز‌های که هیچ مدرس نویسندگی بهت نمیگه(مطلب کاملاً اختصاصی)
نویسنده موضوع شکارچی
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط شکارچی

به‌نظرت نویسندگی بیشتر شبیه کدومه؟

  • جنگ تن‌به‌تن با خودت

    رای: 0 0.0%
  • درمانِ روح با کلمات

    رای: 1 25.0%
  • تقلا برای شنیده شدن

    رای: 1 25.0%
  • یه توهم شیرین

    رای: 0 0.0%
  • همه‌ی موارد بالا

    رای: 1 25.0%
  • من هنوز نمی‌دونم…

    رای: 1 25.0%

  • مجموع رای دهندگان
    4
موضوع نویسنده

شکارچی

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,375
2,043
مدال‌ها
3
راز ۹: بازنویسی مهم‌تر از نوشتنه.

بیشتر نویسنده‌های تازه‌کار فکر می‌کنن لحظه‌ای که پشت لپ‌تاپ نشستن و اولین جمله رو نوشتن، یعنی شروع خلق شاهکار.

ولی واقعیت؟
متن اول فقط یه اسکچ خامه. یه چرک‌نویس باحال.


✅داستانِ واقعی توی مرحله‌ی بازنویسی شکل می‌گیره.
«اینجاست که شخصیتا زنده می‌شن، دیالوگا جون می‌گیرن، ریتم درست می‌شه، و اضافات بریده می‌شن.»

نوشتن اولیه بیشتر حفاریه؛ داری دنبال طلا می‌گردی.
اما بازنویسی، اون لحظه‌ایه که سنگا رو از خاک جدا می‌کنی، می‌سابی، شکل می‌دی و بالاخره اون طلای خالص رو درمیاری.

تو نوشتن اول، با احساس می‌نویسی. تو بازنویسی، با منطق اصلاح می‌کنی.


◀️فرق نویسنده‌ی آماتور و حرفه‌ای توی همینه:
آماتور می‌نویسه و عاشق متنش می‌مونه.
حرفه‌ای می‌نویسه و بعد با بی‌رحمی اصلاحش می‌کنه.


اگه حوصله‌ی بازنویسی نداری، شاید اصلاً اهل نوشتن نیستی.
چون شاهکارها همیشه توی نسخه‌ی اول متولد نمی‌شن، توی نسخه‌ی سوم، پنجم یا حتی دهم متولد می‌شن.

چند بار یه داستان یا صحنه رو بازنویسی کردی تا راضی شدی؟ یا هنوز تو همون نسخه‌ی اولش موندی؟
 
موضوع نویسنده

شکارچی

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,375
2,043
مدال‌ها
3
راز ۱۰: بهترین داستان‌ها از درد واقعی میان.

ما همه قصه می‌نویسیم، اما فقط بعضی‌هامون جرئت می‌کنیم از زخم‌هامون بنویسیم.
اگه قراره مخاطب واقعا احساس کنه، اول باید خودت حس کرده باشی.

قصه‌هایی که از رنج، از ترس، از فقدان، از زخم‌های زندگی واقعی میان، اونان که می‌مونن.
چون ریشه دارن. چون دروغ نیستن. چون مخاطب باهاشون زندگی می‌کنه، نه فقط می‌خونه.

نویسنده‌ای که فقط از خیال می‌نویسه، ممکنه زیبا بنویسه.
ولی نویسنده‌ای که از زخم می‌نویسه، ممکنه نجات بده.

می‌خوای مخاطب بغض کنه؟
اول باید خودت رو لبه‌ی گریه نوشته باشی.

نوشتن جسارته
. اینکه از پشت لایه‌های محافظ عبور کنی و بذاری حقیقتت توی داستانت نفس بکشه.
و همینه که اثرتو موندگار می‌کنه.


اگه جرات نداری زخمتو روی کاغذ باز کنی، نوشته‌ت سطحیه.
اما اگه دل به درد بدی، می‌تونی دنیا رو با یه جمله تکون بدی.

تا حالا از یه درد واقعی توی نوشته‌هات استفاده کردی؟
یا هنوز منتظری زخمت کهنه‌تر شه تا راحت‌تر بنویسی؟
 
موضوع نویسنده

شکارچی

سطح
2
 
کاربر ویژه انجمن
کاربر ویژه انجمن
Jul
1,375
2,043
مدال‌ها
3
نویسندگی فقط بازی با کلمات نیست.
نویسندگی یعنی رنج، یعنی ریسک، یعنی خلوت‌های بی‌پاسخ، یعنی شکستن، یعنی بلند شدن.
تمام چیزهایی که توی کلاس‌های نویسندگی نمی‌گن، درست همون چیزهایی‌ان که نویسنده می‌سازن.

نه تکنیک، نه فرمول، نه تایم‌لاین، نه ساختار سه‌پرده‌ای؛
جرئت می‌خواد. درد می‌خواد. وفاداری به صدای خودت می‌خواد.

نوشتن یعنی رفتن تا تهِ خودت، تا تهِ شب، تا جایی که دیگه کلمه‌هات از جنس تو می‌شن، نه تقلید از بقیه.


سخن آخر:
اگه دنبال راه آسونی، برو دنبال مقاله‌نویسی.
اگه دنبال لایک و کف‌زدنی، برو توی شبکه‌های اجتماعی فعال شو.

ولی اگه قراره نویسنده بشی…
جرئت کن، زخمتو باز کن، بنویس.
وگرنه فقط داری صفحه سیاه می‌کنی، نه قصه.
نویسنده بودن انتخاب نیست، یه فُرم از دیوونه‌بودنه.
اگه دیوونگی تو خونت نیست، دورش نگرد.
 
بالا پایین