جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

دلنوشته {مستوره‌ی آنکا} اثر •روژان کاربر انجمن رمان بوک•

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته دل نوشته های کاربران توسط روژان با نام {مستوره‌ی آنکا} اثر •روژان کاربر انجمن رمان بوک• ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 298 بازدید, 23 پاسخ و 7 بار واکنش داشته است
نام دسته دل نوشته های کاربران
نام موضوع {مستوره‌ی آنکا} اثر •روژان کاربر انجمن رمان بوک•
نویسنده موضوع روژان
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط روژان
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
عنوان: مستوره‌ی آنکا
ژانر:اجتماعی، تراژدی
نویسنده:روژان مهرزاد
عضو گپ نظارت ادبی دوم

مقدمه
پشت پستوی خانه‌ای در کنج چهارگوشی سرد،
دخترکم سر میان پناه دیواری کوتاه ایستاده.
هر نگاهش، هر نفسش، فریادی‌ست خاموش از جنس حسرت و هیچ قراری نیست او را کمین. در این شهر که همه‌ شخص در چهره، عروسک دارند و درون اما... تکه‌های مستور و ویران. دخترک سرخ‌گون من، سرگشته میان ساعات شناور مانده‌.


مربوط به مسابقه‌ی قلم بی‌مرز
تاکید بر حذف حروف «ب» و «ل»

 
آخرین ویرایش:

STARLET

سطح
4
 
⁦⁦୧⁠(⁠ارشد بخش ادبیات)⁠୨⁩
پرسنل مدیریت
مدیر ارشد
طراح آزمایشی
شاعر آزمایشی
کپیست انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Feb
3,713
16,830
مدال‌ها
10
1000009583 (1).png
بسمه تعالی

عرض ادب و احترام خدمت دلنویس عزیز و ضمن تشکر بابت انتخاب "رمان بوک" برای انتشار آثار ارزشمندتان.
حتما پیش از آغاز نوشتن، تاپیک زیر را مطالعه کنید تا دچار مشکل نشوید:
[قوانین تایپ دلنوشته کاربران]

پس از بیست پست، در تاپیک زیر درخواست نقد شورا دهید:
[تاپیک جامع درخواست نقد دلنوشته]

بعد از ایجاد تاپیک نقدر شورا برای دلنوشته‌تان، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست تگ بدهید:
[درخواست تگ دلنوشته | انجمن رمان‌بوک]

پس از گذاشتن بیست پست از دلنوشته، می‌توانید در تاپیک زیر برای آن درخواست جلد دهید:
[تاپیک جامع درخواست جلد دلنوشته و اشعار]

و انشاءالله پس از به پایان رسیدن دلنوشته‌تان، در تاپیک زیر اعلام کنید:
[اعلام پایان - دلنوشته کاربران]

دلنویسان عزیز، هرگونه سوالی دارید؛ می‌توانید در اینجا مطرح کنید:
[سوالات و مشکلات دلنویسان]

با آرزوی موفقیت برای شما،
[تیم مدیریت تالار ادبیات]
 
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
درون حیاط خیس خورده در جستجوی حیات می‌نگریست. درختان رنگین و خرم، شادی مادر را در ذهنش یادآوراست اما... آنکایی پرخروش، درونش غرغرکنان می‌خندید و خاکستر حسرتی در مغزش سنگین می‌نشیند. او دخترکی در چند پوست آشفته‌است، که در معنای عام زندگی، گویی سر گور خود می‌خندد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
هجوم آتشی گستاخ، درونش را چون خشتی خشک می‌سوزاند که گویی چشمه‌ای آتش‌گون، از قید نفی در انجام و خواستن هاست. اگر شخصی نشیند در حضورش عروسک را نه در چهره، که درونش می‌شناسد و شاید چون آنکایی کوچک درخشد، فارغ ز افسوس خاکستر و حسرت، پر گشاید.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
قصه سرشتش این‌گونه آغاز کنم:
روزگاری در جستجوی جرعه‌ای دانش شهری را گشت و آخر، در سر و مغز پکرش از هر مکان اندکی ماند و آن‌که مادر خواست نشد.
اکنون نه همسان دوستان دانش گرفته‌، که ‌کم‌تر اما... معنای آتش اشتیاق، قیامت در سرشتش حاکم خواهد شد.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
سر و مغز پکرش در ازدحام افکاری دردمند، چون کوهی گداخته در خروش، در حسرت نیم نگاهی از سوی مادر، که گویی سنگ سخت ‌اسن خاک شد.
دیر زمانی را خاطر دارد که
در چشمان مادر، حسی درخشان چون تک گوهر خورشید، می‌رقصید. اما اکنون‌... نگاه مادر سوی قامت او، خاموش است.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
روزگار اخیر، چون گورستان مه گرفته در دامنه‌ی کوه، آنکا در حضور مادر چون خاکستری بر کف نشیند.
دیدی روح سرگردان در گور خودش می‌چرخد؟ آنکای من همانند است.
در سیاهی ذهنش روزی را نشان می‌گذارد، گویی نویدی سازد که شاید غنچه‌ای خندان از چهره‌ی مادر سوی گور مَرمَرش روید.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
پرنده‌ی خوش‌‌رنگ و پر من، آنکای آتشین من. متفاوت از جامعه‌‌ی طوطی پرست می‌زیستد.
آری مادرش طوطی را خواهد و عزیز شمارد، اما دریغ از اینکه افسانه‌ی آتشین روزگارم خسته‌است و در خاکستر، کنج چهار گوشی سرد و در تنگ‌نای باورهای شاه طوطیان نشسته‌است.
خدایم نخواهد که روزی آتش کم‌سوی امیدم پرپر شود.
 
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
آری می‌دانم جامعه‌ی تاریک از نور می‌هراسدکه ترس، راز مستور حکام است.
پر شکستن آنکا، مرهم دردهای شماری چند شد.

مادر هم دانی که در دره‌ی جهل و هراس، گرفتار است. آنکا قراری از مهرهای مادری دیگر ندارد و در اوج درخشش، سوی خاکستر نشیند. بی‌گمان که ریسمان رهایی در دهان طوطیان سخت در حصار است.
 
آخرین ویرایش:
موضوع نویسنده

روژان

سطح
0
 
همیار سرپرست فرهنگ و هنر
پرسنل مدیریت
همیار فرهنگ و هنر
ناظر آزمایشی
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
گوینده آزمایشی
فعال انجمن
Aug
2,351
6,343
مدال‌ها
2
گویی مادر مدهوش زندگانی طوطیان شد. چون آینه، از هر نیت و رنگ اندکی در پر دارند و همه‌ک.س گیج و مدهوش چنین رنگارنگ و گفتار است.
از افسانه‌ی تک‌رنگ جاودان من چه نظر، همنشینی با طوطیان ننگ رنگ؟

خدایم خواه نگاهی عمیق و دانا در چشم مادر، که آنکایم رهاند.
 
آخرین ویرایش:
بالا پایین