DELVIN گفت:

​

نام اثر: میان قانون و عشق نویسنده: محدثه ساریخانی ژانر: درام، هیجانی، عاشقانه خلاصه‌: میان قانون و عشق زندگی دختری و روایت می‌کنه که وکیل هست، همه چیز با مردن موکلش که مردی سر شناس بود در زندگی اش عوض میشود.

​

کلیک کنید تا گسترش یابد...

مینا طویلی زاده گفت:

عنوان: آویدا
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
نویسنده: مینا طویلی زاده
خلاصه: دختری با روحی آکنده از شور و شوریدگی، در شهری گرفتار قضاوت‌ها و محدودیت‌های بی‌رحمانه؛ هر قدمِ او در مسیر زندگی، او را در برابر آزمون‌های پیچیده‌ی عشق، وفاداری و حقیقت‌های تلخ و مبهم قرار می‌دهد.
ماجرا، سفری است در هزارتوی احساسات و تصمیم‌ها؛ جایی که امید و اضطراب، شور و شک، همزمان در هم می‌آمیزند و پرده از رازهایی برمی‌دارند که حتی قلب‌ها را به تردید وا می‌دارند. در این مسیر، درمی‌یابد که زندگی و عشق همیشه آن‌گونه نیست که دیده می‌شوند، و هر انتخاب، ردی در روح و سرنوشت او بر جای می‌گذارد.

کلیک کنید تا گسترش یابد...

STARLET گفت:

نام داستان کوتاه: سولیارا
ژانر: عاشقانه
نویسنده: عسل
دسته‌گلی برای تبریکی بی‌صدا فرستاده شد و بی‌آنکه قصدی باشد، نگاه‌ها را به لرزه انداخت. عطری در هوا پیچید که نه می‌شد پنهانش کرد و نه انکارش. میان شایعه و سکوت، دلی دوباره صدای خودش را شنید. فاصله کوتاه‌تر شد، واژه‌ها جرات یافتند و رازها رنگ گل گرفتند. هیچ‌چیز پایان نبود، چراکه در میان گلبرگ‌ها، عشق دوباره شکفت. و آنچه تنها تبریک می‌نمود، سرآغاز «سولیارا» شد.

کلیک کنید تا گسترش یابد...

moha6.dese گفت:

–

کلیک کنید تا گسترش یابد...

i_faezeeh گفت:

عنوان: آیین جسد
ژانر: ترسناک، معمایی
نویسنده: فائزه عیسی‌وند
خلاصه: یادمه کوچیک که بودم بزرگ‌تر‌ها همیشه راجب چیزی به اسم هفت آسمون خدا صحبت می‌کردن؛ جایی که اعمال، کارها، و حساب‌رسی‌ها اون‌جا شکل می‌گیره، ولی هیچ‌وقت راجع‌به آسمون هشتم چیزی نگفتن؛ شاید چون دروازه شیطان بود!
حالا من این هفت آسمون رو رد کردم و کاملا بدون اطلاع راهی به دروازه شیطان پیدا کردم!
راهی که مشخص نبود آیا در پشتی برای فرار داره یا نه... .

کلیک کنید تا گسترش یابد...