جدیدترین‌ها

خوش آمدید

با ثبت نام ، شما می توانید با سایر اعضای انجمن ما در مورد بحث کنید و همچنین تبادل نظر داشته‌باشید.

اکنون ثبت‌نام کنید!
  • هر گونه تشویق و ترغیب اعضا به متشنج کردن انجمن و اطلاع ندادن، بدون تذکر = حذف نام کاربری
  • از کاربران خواستاریم زین پس، از فرستادن هر گونه فایل با حجم بیش از 10MB خودداری کرده و در صورتی که فایل‌هایی بیش از این حجم را قبلا ارسال کرده‌اند حذف کنند.

آموزشی مجله نویسندگی اردیبهشت ۱۴۰۴ | PardisHP

اطلاعات موضوع

درباره موضوع به تاریخ, موضوعی در دسته جمع‌آوری نکات توسط PardisHP با نام مجله نویسندگی اردیبهشت ۱۴۰۴ | PardisHP ایجاد شده است. این موضوع تا کنون 366 بازدید, 25 پاسخ و 9 بار واکنش داشته است
نام دسته جمع‌آوری نکات
نام موضوع مجله نویسندگی اردیبهشت ۱۴۰۴ | PardisHP
نویسنده موضوع PardisHP
تاریخ شروع
پاسخ‌ها
بازدیدها
اولین پسند نوشته
آخرین ارسال توسط ام کا اچ p.r

نظرتون راجب مجله؟

  • خوب 🧸

    رای: 0 0.0%
  • متوسط 🍬

    رای: 0 0.0%

  • مجموع رای دهندگان
    6
موضوع نویسنده

PardisHP

سطح
6
 
𝓣𝓲𝓻𝓮𝓭
نویسنده حرفه‌ای
نویسنده ادبی انجمن
کاربر ویژه انجمن
نویسنده انجمن
Apr
2,830
23,872
مدال‌ها
8
مجله اردیبهشت همین‌جا تموم میشه، احتمالاً برای مهر یه مجله بهتر و باکیفیت تر با تعداد صفحات بیشتر داریم 📝🍙
ممنون از همراهی تون، نظراتتون و حل تمرین‌ها رو می‌تونید همین‌جا بفرستید ✨
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,319
7,504
مدال‌ها
4
لورنا آرین دختری ۲۴ ساله با پوستی سفید و روشن است. چشم‌های آبی درخشانش همیشه حس کنجکاوی و شوق کشف دنیای اطراف را در خود دارد. موهای طلایی بلندش آزادانه روی شانه‌هایش می‌ریزد و نور خورشید وقتی به آن‌ها می‌تابد، گویی رشته‌های طلایی در هوا پخش می‌شوند. قد متوسط و اندامی لاغر دارد و حرکاتش نرم و آرام است، انگار با هر قدمش ریتم زندگی خودش را دنبال می‌کند. سبک لباسش کلاسیک و رمانتیک است؛ شال‌های ظریف و جواهرات کوچک همیشه جزئی از ظاهرش هستند، بدون آن‌ها انگار کامل نیست.
لورنا شخصیتی پرانرژی و اجتماعی دارد، اما لحظاتی هم تنهایی را ترجیح می‌دهد. او عاشق کشف مکان‌های جدید و آشنایی با فرهنگ‌های متفاوت است و همیشه دفترچه یادداشتش همراهش است تا خاطرات و ایده‌های تازه‌اش را ثبت کند. ذهنش پر از خیال و فکرهای عمیق است، گاهی آن‌قدر غرق در فکر می‌شود که دنیا اطرافش را فراموش می‌کند.
احساسات برای او اهمیت زیادی دارند؛ مهربان و دلسوز است و کوچک‌ترین رفتار دیگران می‌تواند روی او تاثیر بگذارد. در عین حال گاهی اعتماد به نفسش پایین می‌آید و در تصمیم‌گیری‌های بزرگ دچار تردید می‌شود. ترس از تنها ماندن در مکان‌های ناآشنا و وابستگی به ارتباطات واقعی باعث شده که همیشه به دنبال دوستان نزدیک و روابط عمیق باشد.
لورنا عاشق هنر و زیبایی است. صبح‌ها قهوه تلخ با نان شیرین را دوست دارد، شب‌ها روی بالکن می‌نشیند، کتاب می‌خواند یا موسیقی کلاسیک گوش می‌دهد. نقاشی صحنه‌های طبیعی و ثبت لحظات سفرش بخش دیگری از زندگی اوست. آرزو دارد روزی کتابی درباره سفر و تجربه انسان‌ها بنویسد، کتابی که الهام‌بخش دیگران باشد و دنیای آن‌ها را کمی روشن‌تر کند.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,319
7,504
مدال‌ها
4

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,319
7,504
مدال‌ها
4
تصور کن پنجره‌ای قدی رو به منظره‌ای شهری باز شده؛ قاب چوبی‌اش دو طرف تصویر رو در برگرفته و از لابه‌لای شیشه‌های تمیزش، منظره‌ای آرام و دل‌نشین دیده می‌شه. بیرون، پشت‌بام‌های ساختمان‌هایی با نمای روشن و کلاسیک، مثل کرم یا خاکستری روشن، در کنار هم صف کشیدن. سقف‌ها فلزی و شیروانی‌ان، با دودکش‌هایی که مثل نگهبان‌های خاموش، به آسمون خیره شدن. آنتن‌های تلویزیون هم اینجا و اونجا دیده می‌شن، مثل نشونه‌هایی از زندگی روزمره. در مرکز تصویر، یه پنجره‌ی کوچک شیروانی (دورمر) روی یکی از سقف‌ها جا خوش کرده؛ انگار داره از اون بالا به خیابون‌های زیرین نگاه می‌کنه. آسمون نیمه‌ابریه، با ابرهایی که به نرمی پخش شدن و ماهی که هنوز توی روشنایی روز پیداست. نشونه‌ای از اینکه یا صبح زوده یا عصر نزدیکه. همه‌چیز در تصویر حس سکون و آرامش داره، انگار لحظه‌ای از زندگی شهری متوقف شده تا فقط تماشا کنیم. این قاب، نه فقط منظره‌ای از شهر، بلکه دعوتی‌ست به تأمل در زیبایی‌های ساده‌ی روزمره.
 

FROSTBITE

سطح
5
 
همیار سرپرست ادبیات
پرسنل مدیریت
همیار سرپرست ادبیات
مدیر تالار عکس
منتقد ادبیات
ناظر ادبیات
طراح آزمایشی
مترجم انجمن
عضو تیم تعیین سطح ادبیات
Jul
2,319
7,504
مدال‌ها
4
تابستان آمده و گرمای آفتاب روی پوست، مثل خاطره‌ای که هنوز تازه است.
آب روان در رودخانه آرام می‌گذرد و غصه‌هایم را با خودش می‌برد.
روی شاخه‌های درخت آلبالو، قطره‌های سرخ می‌درخشند و دل را هوایی می‌کنند.
صدای تو، آشنا و آرام، مثل نسیمی خنک در میان روزهای گرم، دل را سبک می‌کند.
و من میان تمام این تابستان و آلبالو و آب، تنها به یاد تو غصه‌هایم را آرام می‌کنم.
 

فاطیما1392

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
8
39
مدال‌ها
2
پانیذ دختری با مو های فر باهوش و قد بلنده موهاش تا کمرش هست و رنگشون نارنجی مایل به قهوه ای با عینکی روی چشم های درشتش که هم رنگ موهایش هست چشماش هم چو دریا تو را مجذوب خودش میکند او اعتماد به نفس پایینی دارد ولی پر انرژی هست و روحیه کودکانه اش همیشه همراهش هست او همیشه به فکر دیگران است و خیلی احساسی هست و سر چیز های کوچیک ناراحت میشه ولی غروری هست که گاهی فوران میکند
 

فاطیما1392

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
8
39
مدال‌ها
2
پنجره های دودی اتاقم را باز کردم باد خنک پاییزی رو صورتم جا خوش کرد.
به افق خیره شدم اسمون ابی زیبا که با ابر ها زیبا تر بود.اون ساختمون که رنگ مورد علاقم بهش جلا میداد ولی باورم نمیشه چرا کسی بخواهد رنگ شیروونی را طوسی کند؟ از نظرم طوسی و کرمی بهم نمیان.
با اینکه شیروونی داشت بالای ان دیوار های نا منظمی بود که فکر می کنم بالا پشت بوم انجا باشد ولی هنوز سر در نمیارم تعداد زیادی پنجره داشت
 

فاطیما1392

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
8
39
مدال‌ها
2
به خواهرم گفتم:غضه نخور چطور کمی آب بنوشی لبخند کم رنگی روی لبایش نشست گفت: اون ش..کلی ح..رف ن..زن ام..م..ا اخ..ه ت..از.زه آش..نا شد..ه بودیم. من کمی فکر کردم و آره البالو میوه. مورد علاقه خواهرم الانم تابستونه رفتم اشپز خانه تا شاید چیزی گیر بیارم
 

فاطیما1392

سطح
0
 
کاربر رمان‌بوک
کاربر رمان‌بوک
Sep
8
39
مدال‌ها
2
اون شخصیت که لباس بود فقط
سارا. به نظر میاد 17 سالش باشه سلیقه خوب و کیوتی داره لباسای تنگ و گشاد باهم رو زیاد دوست داره و همیشه ست میکنه برای همه جا یه لباسی داره این دختر یه فرشتس پوستش سفیده و چشم های ابی با وهای مشکی خیلی بهش میاد بوی عطر گرمش کل فضا رو پر کرده
 
بالا پایین